English Version
English

تلاطم در امواج

تلاطم  در امواج

ما جولانی هستیم بنام انسان، مقاوم آفریده‌شده‌ایم، اما بسیار شکننده درواقع می‌توان گفت بااینکه انسان در رأس هرم مخلوقات قرار دارد درهرحال جزئی از این هرم است و عنصری از یک مجموعه که باید قوانین حاکم بر آن را اجرا کند؛ و اگر اجرا کند حمایت پاداش کائنات و طبیعت را می‌بیند و اگر سرپیچی کند لطمه می‌خورد.

در تلاطم امواج زندگی، گاهی غرق می‌شویم، گاهی می‌آموزیم نجات‌غریق می‌شویم؛ و گاهی به چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان تبدیل می‌شویم. وگرنه در زیر امواج و طوفان‌های سهمگین زندگی خورد و از بین می‌رویم؛ و با فراز و نشیب‌های زیاد من مثل یک قایق هستم. در این دریا امواج متلاطم گاهی بدون پارو و گاهی با پارو که جهان‌بینی است روبه‌رو هستیم. باید بیاموزیم چگونه زیستن را، و تا زمانی که در جهل نادانی پنهان باشیم در چنگال قوی کرکس اعتیاد و یا آسیب‌های آن گرفتار می‌شویم؛ و شیطان نیروهای بازدارنده در کمین ما خواهند بود و تحت القائات شیطانی قرارمیگیریم.

مثلث جهالت را مرور می‌کنیم. ترس، ناامیدی، منیت، همیشه با ما خواهد بود و شیطان نقشش را به زیبای ایفا می‌کند. و دائم القاء منفی می‌دهد و ما را در جهت تاریکی‌های عمیق تشویق و هدایت می‌کند و در مسیر ضد ارزش‌ها قرارمیگیریم و دوباره به گذشته برمی‌گردم. قبلاً جهان‌بینی ما درست نبود. امروز راهکار داریم و باید با تلاش دیدگاهمان را تغیر دهیم و در مسیر الهی و ارزش‌ها قرار بگیریم و آن‌ها را طی و طریق کنیم.

کنگره مثل آب جاری است باید با جریان او هم سو بود در جهت جریان کنگره حرکت کنیم. اطلاعات کسب کردن و آگاهی در مسیر دانایی و دانایی مؤثر تا تبدیل به چشمه جوشان شویم. متأسفانه ما انسان‌ها گذشته را فراموش نمی‌کنیم و در چراها و مگر ها زندگی می‌کنیم که قبلاً هم این‌چنین بودیم و زمان را به عقب می‌خواهیم برگردانیم، حال خودمان را خراب کرده درصورتی‌که بزرگان ما یادآوری کرده‌اند. دریای اشک شما نیز نمی‌تواند حتی یک واژه از گذشته‌ی زندگی‌تان را بشوید. شما می‌خواهید از بند گذشته خود که مظهر آن‌که تخته‌سیاه ذهنتان است که روی آن رنج‌ها، زخم‌ها جراحت‌ها و دردهای گذشته را بنویسید؛ و قصد پاک کردن راهم ندارید و این غیرممکن است... ای انسان

تن را به قضا سپار و با رنج بساز!                                    کاین رفته قلم ز بهر تو ناید باز!

در کنگره می‌آموزیم که باید تفکرات و دیدگاهمان تغییر کند و در پی اصول و قوانین آن باشیم تا به مقصد و هدف خود برسیم؛ و اولین گام پیروزی آگاهی است. بجای غم‌ها و مشکلات گذشته. شادکامی کامیابی را در درون خود پرورش بدهید که گنجینه‌ای می‌شود پنهان و هرچقدر گنج در زیرخاک بماند ارزشمندتر می‌شود.

گذشته‌ها را به‌عنوان آموزگار امروز بپذیرید و آن‌ها چیزهای بودند که پشت سر گذاشته‌ایم و چشمه‌های درون ما خشکیده بود قطره‌ای آب نداشت، امروز باجگان بینی چشمه‌های درون تبدیل به اقیانوس خواهد شد که با علم و دانش کشف حقیقت به رازهای درون خودخواهیم رسید. علم و دانش کنگره ما را مصون می‌کند. تا در برابر هیچ طوفانی از پا درنیایم و ایستاده و مقاوم باشیم. چون درختان ایستاده می‌میرند و ماهم می‌ایستیم می‌توانیم از طبیعت از چمن‌های کوتاه بیاموزیم که در جهت طوفان‌ها انعطاف‌پذیر هستند و هرگز از پای در‌نمی‌آیند و مقاوم می‌باشند و هدفمند زندگی می‌کنند.

هدف ما بهتر زندگی کردن و مقاوم بودن است در مقابل هر مشکلی هر حوادثی باید جهان‌های مادی را هم ترک کنیم و به موفقیت‌های دیگر خود و اطلاعات ثروت که همان علمی است که باعقل سالم به دست می‌آید باشیم.

مهم شعور ادراک انسانیت و آگاهی مهم‌ترین ثروت انسان است که می‌توانیم در کوله‌پشتی داشته باشیم سبک و پرمحتوا و ارزشمند زیرا سندی است بدون نقص که راه‌توشه‌های فردا و فرداهای دیگر ماست، زیرا بقا داریم و هرگز فنا نمی‌شویم. ممکنه در مسیر حرکت فنا و بقا وجود داشته باشد این عمل انسان است که به کدام برسد. تنظیم اهداف برای بالا بردن قدرت درونی اهمیت دارد. درس‌های کنگره آموزنده و دریایی از تجربیات است که پشتش علم خوابیده، ما روزی که به کنگره می‌آمدیم با دست‌خالی و مملو از غم و ناامیدی بودیم باور نداشتیم که بتوانیم جوابی بگیریم اما زره دریای خشک درون ما تبدیل به اقیانوس شده و داریم می‌بینیم که نمونه‌های بارز آن را که خدمت می‌کنند به انسان‌ها. نباید تعجب کرد آن‌ها هم مانند ما فکر می‌کردند اما کنگره آن‌ها را تغیر داد.

اگر کمی به گذشته‌ها بی اندیشیم برای تجربه امروز، مقایسه کنیم می‌بینیم امروز کجا هستیم، یک روز در چاه تاریکی بودیم. امروز به‌روشنی رسیدیم زمانی اتفاق می‌افتد که انسان ناامید شده است و تلاش کرده به نتیجه نرسیده و نفس اماره دخالت داشته و در امواج متلاطم زندگی غرق‌شده.

پس باید به وضعیت مطلوب برسیم و به مقصدی که داریم سفر می‌کنیم تمرکز کنیم. ببینیم بهترین راه کدام است راهی که طولانی باشد و انتها و ابتدا نداشته باشد و راهی کوتاه که پایانش تاریکی‌هاست که درگذشته بودیم.

بیاییم اقیانوسی باشیم بی‌انتها و از تلاطم امواج آن نهراسیم تا روزی گنجی باشیم در دل دانایی در درون امواج پرتلاطم که هرروزی دری از گنج اقیانوس نمایان شویم. القا کنیم تا احیا شویم نفسی را که احتیاج به نفس کشیدن دارد دوست دارند به آرامش برسند، ماهم با آرامش انسان‌ها به آسایش و آرامش درون برسیم. بایستی در زندگی هوشیار باشیم؛ و هیچ پایانی برای این کار نیست و نبرد بین دو قطب مثبت و منفی همیشه وجود دارد و ادامه می‌یابد تا زمانی که خواسته‌های نامعقول در نفس من وجود داشته باشد از طرف آن‌ها تلاش بی‌فایده است، باید حرکتی انجام بدهم که روش تلاش و بستری مناسب وجود داشته باشد تا بتوانیم به دانایی مؤثر برسیم و در دریا غرق نشویم.

کسانی در دریا غرق می‌شوند که شما بلد نیستند برنده زندگی کسی می‌باشد که سختی‌ها را پس نزند، موج‌سواری بلد باشد تا در دریای زندگی طوفان‌های مهیب غرق نشود وقتی یاد بگیریم صبر داشته باشیم قطعاً به آرامش می‌رسیم و آرامش بعد از طوفان لذت‌بخش است.

نویسنده: همسفر صدیقه

نگارنده: همسفر الهه

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .