English Version
English

راهنما و راهنمایی به قلم مسافر اشکذری

راهنما و راهنمایی به قلم مسافر اشکذری

راهنما و راهنمایی از موضوعات اصلی و مهم و مبنای کار کنگره محسوب می‌شود، یا به عبارت دیگر محور کار کنگره راهنمایی است. روش کنگره 60 در اصل راهنمایی و نشان دادن راهی است که اگر درست و طبق نقشه پیموده شود، درنهایت به درمان قطعی اعتیاد منتهی می‌شود. اگر به روش‌های درمان در کل جامعه جهانی توجه کنیم متوجه خواهیم شد که مشکل اساسی آن‌ها در بلد نبودن راه است، کما اینکه هدف تعریف‌شده‌ای هم برای خود دارند، اما فقط تصویری از هدف درست دارند و مسئله اصلی و مهم در این موضوع خود راه است که همه در این مورد در بی‌راهه‌ها گم شده‌اند و در نتیجه سرگردان و گیج در میانه راه، درمان و رسیدن را تعریف و تصور می‌کنند.

کنگره 60 دراصل دکتر درمان نیست، درمانگر هم ندارد و به‌طور کلی کنگره 60 منحصر به ساختمان و یا مکان خاصی هم نیست، کنگره یک راه و روش است و یک متد و یک تفکر است. این روش، راهی است که اگر هر رهجو و یا گمشده‌ای که به دنبال شهر درمان است، آن را بپیماید به شهر درمان و تعادل می‌رسد و یا به گفته دیگر کنگره 60 یک مبدأ است و یک آغاز و یک راه و مسیر یا آموزش و تفکر درست که هرکس آن را به زیبایی تجربه کند و یا در ضلع تجربه به انجام برساند، به درمان می‌رسد. هنوز جامعه جهانی عقیده دارند که بیماری اعتیاد درمان ندارد و یا غیرقابل درمان است. شاید این نتیجه‌گیری و تحریف از نگاه و راهی که می‌روند بسیار هم درست باشد و به عبارتی حق با آن‌هاست، ولی درست بودن، مقوله دیگری است.

به‌هرحال بیماری اعتیاد غیرقابل درمان می‌شود وقتی‌که شخص و یا گروهی بخواهند این بیماری را در دیگری درمان کنند و یا اینکه بخواهند راهی را بروند که یکی دیگر به شهر برسد؛ یا اینکه بخواهیم از جاده ساوه به لاهیجان برسیم. بر اساس همین موضوع کنگره 60 خود را راهنمای درمان معرفی می‌کند، یعنی اینکه راه و روش درست را به رهجو و یا کسی که خواستار درمان است معرفی می‌کند و یا اینکه نقشه راه را در قالب نوشتارها و سی‌دی‌های آموزشی ارائه می‌دهد، ولی رفتن و تجربه کردن و رسیدن به درمان، به عهده خود شخص بیمار است که این موضوع یک حقیقت ساده است که فهم آن‌هم زیاد دشوار نیست؛ مثل یک کلید در جلوی چشممان است که آن را نمی‌بینیم و یا مثل بوییدن گل است؛ حقیقت گل در بوی آن است که اگر بخواهیم بوی گل را به‌طور واقعی درک کنیم باید بوییدن را تجربه کنیم.

درک کردن بوی گل با پرسشنامه‌ها و کمپ و نصیحت و ترساندن و انواع داروهای روان‌گردان و غیره امکان‌پذیر نیست و به همین دلیل کنگره منحصر به یک ساختمان و مرکز و یا مکان خاصی نمی‌باشد، بلکه یک متد و تفکر و راهنمایی است که راهنما در اصل رهجو را به درمان، راهنمایی می‌کند و یا اینکه آدرس درمانش را به او می‌دهد؛ این موضوع در روش درمان و متد کنگره بسیار حائز اهمیت است و راهنما می‌تواند نقش بسیار مهمی داشته باشد. کنگره و راهنما به‌طور مستقیم نمی‌توانند به کسی درمان بدهند و فقط می‌توانند به رهجو راه درمان را نشان بدهند.

راهنما مثل تابلوها و علائم راهنمایی و رانندگی در جاده است و شاید هم خود علائم نیست، بلکه علائم را توضیح می‌دهد تا نسبت به آن‌ها به شناخت برسیم؛ به‌هرحال وضعیت جاده را در چند صد متر جلوتر اطلاع و پیش‌آگاهی می‌دهد، اگر به هشدار و اطلاع‌رسانی آگاه شدیم و پذیرفتیم و توجه کردیم، سالم به شهر می‌رسیم و در غیر این صورت آنچه مانع رسیدن ما می‌شود، پیچ‌وخم و خطرات و ناهمواری‌های راه نیست، بلکه انجام ندادن راه نمائی‌های راهنما است.

شاید تفاوت معلم و راهنما و مربی در ضلع تجربه باشد که یک راهنما و مربی حتماً خود انجام داده و تجربه کرده است.

 

نویسنده: مسافر علی اشکذری
نگارنده: همسفر نرگس قوامی
نمایندگی: حسنانی
تاریخ: 95/2/8

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .