حضور؛ جشن پنجمین سال رهایی مسافر محمد

جشن پنجمین سال رهایی  کمک راهنما آقای محمد اختری نمایندگی فردوسی مشهد روز پنجشنبه 24/02/1394 با استادی آقای محمد صداقت

سخنان آقای صداقت در مورد محمد:

امروز تولد محمد اختری عزیز می‌باشد، به ایشان و خانواده محترمشان تبریک میگویم و البته خوش آمد که از شیروان به مشهد آمدند تا در مراسم ما شرکت داشته باشند. زمانی که محمد وارد کنگره شد یک انسان به هم ریخته‌ای بود ولی مهم‌ترین خصوصیتی که داشت این بود که پی گیر بود. من در این 13 سالی که در کنگره هستم تعداد زیادی رهجو داشته‌ام ولی فقط بعضی از آن‌ها مثل محمد پی گیر بودند. محمد از شیروان کیلومترها راه می‌آمد به تهران و در لژیون شرکت می‌کرد. زمانی هم که در شیروان بود تلفنی با من در تماس بود و تک‌تک مشکلات خودش را با من مطرح می‌کرد و من هم تا جایی که می‌توانستم کمک می‌کردم و راهکار ارائه می‌دادم. همین پیگیربودن او به‌جایی رسید که تصمیم گرفت برای بچه‌های مشهد یک نمایندگی بزند تا افرادی که در بند اعتیاد بودند را یاری بدهد. کم‌کم با کمک بقیه دوستان شروع کرد تا آن تصویر ذهنی که داشت را به عمل و واقعیت تبدیل کرد و نمایندگی مشهد شروع به فعالیت کرد و این نتیجه یک تصویر ذهنی مثبت بود که محمد اختری داشت.

در پایان امیدوارم محمد همیشه سر افراز و موفق باشد و عملکردش هم همیشه روی اصول و قوانین کنگره 60 بوده و در این مسیر حرکت کند.

آرزوی محمد اختری عزیز:

من آرزو می‌کنم که همیشه لیاقت این را داشته باشم که نظاره گر رهایی افرادی باشم که با خواست خودشان و فرمان الهی و در زمان خودش به رهایی از دام اعتیاد برای همیشه برسند.

سخنان آقای اختری:

باقدرت گرفتن از قدرت مطلق سخنانم را شروع می‌کنم: قبل از هر چیز شروع می‌کنم به تقدیر و تشکر، چون این یکی از بزرگ‌ترین آموزش‌های کنگره 60 به من بوده است و از طرفی چون انسان دارای صفت فراموش کاری می‌باشد، این کار را اول انجام می‌دهم:

اول از خداوند سپاسگزارم چون من یاد گرفته‌ام حتی اگر خواست من هم باشد، اما اگر فرمان الهی صادر نشود، مطمئناً من قدم از قدم بر نخواهم داشت چه برسد به اینکه به رهایی از دام اعتیاد برسم. در ادامه از بنیان کنگره 60 تشکر می‌کنم و خانواده محترمشان و استاد امین. از راهنمای عزیزم آقای صداقت تشکر می‌کنم هر چند قادر نیستم زحمات ایشان را جبران کنم.

در مرحله بعد از خانواده عزیزم سپاسگزارم که من را در مسیری که داشتم همراهی کردند. از پدر و مادرم می‌خواهم اگر آن‌ها را اذیت کردم به‌حساب جهل من بگذارند و من را ببخشند.

از همسر عزیزم تشکر می‌کنم زیرا بااینکه فهمید من مصرف کننده مواد مخدر بودم به من ایمان آورد و قبول کرد که در کنار من قرار بگیرد.

من امروز آن‌قدر قوی شده‌ام تا از اینکه بگویم یک روزی مصرف کننده مواد مخدر بوده‌ام ترسی به دل راه ندهم. من چون در سن کم مصرف کننده شدم، دوستانم درس می‌خواندند اما من می‌گفتم که چه درس بخوانم، آن‌ها اردو می‌رفتند من می‌گفتم که چه که بروم اردو، می‌گفتند به پدر و مادر احترام بگذارید باز می‌گفتم که چه بشود. (سی دی که چه استاد امین) ولی از زمانی که به کنگره آمدم و به تعادل رسیدم و اتفاقاتی که در این مسیر برای من افتاد، این احیاء برای من روی داد. من امروز از یک گل لذت می‌برم. با طبیعت و با دوستانم ارتباط برقرار می‌کنم، محبت دیگران را می‌توانم لمس کنم ولی زمان مصرف حس‌های من بسته بود و متوجه نمی‌شدم چه‌کاری انجام می‌دادم. فکر می‌کردم در حال زندگی هستم ولی برای زندگی ارزش و بهائی قائل نبودم. من امروز اینجا نیستم تا بگویم 5 سال است که مواد نمی‌زنم، خیر، زیرا مواد 5 سال پیش برای همیشه برای من حل شد. من امروز اینجا هستم تا بگویم سیستم کنگره من را احیاء کرده است و حال خوشی دارم.

آرزوی سوم من این است که بتوانم در سیستمی که من را احیاء کرده است برای همیشه بمانم و این تولد برای من سکوی پرتابی خواهد بود در همین جهت.

سخنان راهنمای همسفر:

من این روز قشنگ را به آقای اختری و همسفرشان تبریک می‌گویم و خوشحالم که امروز اینجا می‌باشم و در این مراسم شرکت دارم. این برای من جالب بود که ایشان با این مسیر دوری که داشتند همیشه در لژیون حضور فعال داشتند و همیشه در برابر مشکلات صبر داشتند در نهایت این سکوی افتخار را کسب نمودند. امیدوارم تمام مسافران یک روز به رهایی برسند و حال خوش را تجربه نمایند.

سخنان همسفر

من هم خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار دارم و همسفر محمد هستم. از مسافرم سپاسگزارم که این راه سخت و طولانی را طی کرد و به رهایی رسید. از خانواده محترمشان سپاسگزارم که صبوری کردند و زحمت کشیدند تا مسافر من به این جایگاه برسند. از جناب آقای صداقت سپاسگزارم که این همه راه از تهران به مشهد تا در کنار ما باشند. از راهنمای خودم به خاطر تمام زحماتشان سپاسگزارم.

در پایان:

محمد صداقت: از تمام عزیزانی که این چند روز به من محبت داشتند سپاسگزارم اما باید بگویم اگر من امروز اینجا هستم برای این است که حال خودم خوب بشود و از این سطح انرژی که اینجا هست بهره ببرم و لذت ببرم و به آرامش برسم.