تولد رها یافتگان کار آدم خردمند همین است اول باید فکر کند بعد کاری را انجام می دهد 21 شهريور وظایف راهنما این است که در درون رهجو تفکر ایجاد بکند چرا که می خواهد رهجو، راهنما و مرزبان و خدمت گذار بشود
دلنوشته پیش از کنگره من در تاریکی زندگی می کردم 20 شهريور دیگران کاشتند تا ما برداشت کنیم و ما می کاریم که دیگران برداشت کنند
اخبار داخلی برای رسیدن به جهان اشراق باید از حوض لجن و کثیف عبور کرد 19 شهريور همه چیز دو چهره دارد یک صور آشکار یک صور پنهان اعتیاد هم یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد
دستور جلسات هفتگي روز اول وارد کنگره شدم همان روز راه را پیدا کردم 18 شهريور با خدمت کردن ذره ذره آموزش های کنگره را کاربردی کردم و با پیدا کردن کلید به یک آرامش نسبی رسیده ام
لژیون سردار حقیقت هیچ وقت از بین نمی رود 18 شهريور روز اول من آمدم کنگره به من گفتند اگر به راهنما و کنگره ایمان داشته باشی جواب می گیرید
مصاحبه انسانی که درد و رنج و سختی کشیده عمل کرد بهتری دارد 18 شهريور انسانی که فقط بدی کرده درونش ازخوبی تهی است قفل سازان بسیار و کلید سازان اندک هستند
دستور جلسات هفتگي در کنگره رهجو ها سه دسته هستند 16 شهريور هیچ قدرتی بجز کنگره نبود که بتواند یک وعده هروئین و شیشه را از من بگیرد
مقالات راز یعنی چیزی که پوشیده است رمز یعنی کشف نهفته 16 شهريور برای کشف حقیقت هر موضوعی که پنهان است باید با تفکر سالم رمز و راز آن را پیدا کنیم
دلنوشته من هر چه دارم از کنگره 60 است 16 شهريور با آموزش های عالی فهمیدم مشکل من فقط مواد نبوده است مشکل من جهل و نا آگاهی و دروغ گفتن و غیبت و تهمت و حسادت و غیره
دلنوشته از تاریکی ها به روشنایی ها هدایت شدم 15 شهريور خدمت گزاران کنگره 60 در اجتماع از جایگاه بالای برخوردار هستند
تولد رها یافتگان فرمانبردار یعنی فرمانبردار بی چون و چرا 14 شهريور رهجو باید با تفکرات بیرون کنگره را کنار بگذارد عین یک فلش خالی باشد آموزش های راهنما را بگیرد