English Version
This Site Is Available In English

دانسته باید لیکن شایسته باید

دانسته باید لیکن شایسته باید

 علم پیچیده نیست، هر چیز کلیدی دارد. منتظر هیچ معجزه ای از بیرون نباشید، چون برای درمان اعتیاد هیچ معجزه ای رخ نخواهد داد مگر آنکه خودمان باعث شویم تا معجزه به سراغمان بیاید و خواهد آمد. در اولین هفته بازگشایی مدارس، صورت مسئله اعتیاد مورد بررسی قرار می گیرد. وقتی از صورت مسئله اعتیاد صحبت می کنیم یعنی از اولین آجر و خشت و بنای علمی کنگره 60 صحبت می کنیم. کنگره 60 برای تعریف اعتیاد و چگونگی صورت مسئله اعتیاد بنای عظیمی را ساخته است. مانند همان شاگردی که بنای تحصیلی اش از کلاس اول شروع شده و با حروف الفبا آشنا می شود تا به کلاسهای بالاتر راه پیدا کند. صورت مسئله اعتیاد بسیار مهم است و ساده نیست. باید از اول پایه ریزی شود تا درمان اعتیاد کامل یاد گرفته شود و بطور صحیح درمان صورت بگیرد. اعتیاد یک موضوع ساده و در حاشیه نبست بلکه یک علم و رشته تخصصی است. جالبتر آنکه، برای کاملتر شدن این علم بایستی کلیه علوم و رشته ها به کمک آن بیایند.

پس اعتیاد یک مسئله است و هر مسئله هم صورت مسئله دارد و صورت مسئله هم از تعدادی سوال بی جواب بوجود می آید. می‌خواهیم بدانیم در کجا هستیم، به دنبال چه هستیم و به کجا خواهیم رفت؟ چرا قبل از کنگره کسی نتوانست صورت مسئله را حل کند؟ پزشک، متخصص چرا نتوانستند اعتیاد را درمان کنند، این خود یک معما است و این معما در کنگره حل شد. حل آن آسان شد، چون مبدا مقصد و هدف مشخص شد و قبلا مشخص نبود. چرا یک فرد مصرف کننده با ترک های متعددی که داشت دوباره به اعتیاد برگشت خورده است؟ چرا یک عده به خاطر اینکه راه را پیدا نکردند قربانی شدند؟ واقعا اگر کمی فکر کنیم به جواب خواهیم رسید. وقتی سیستمی درست کار نکند آن کار عقب می‌افتد و یا اصلا سیستم خراب تر می‌شود. وقتی این سیستم درست کار نمی‌کند یعنی فیزیولوژی جسم تماما دچار اشکال می شود. از پنجه پا گرفته تا موی سر همه از تعادل خارج می‌گردند. ترک هایی که در تمام نقاط جهان انجام می‌دهند، انواع و اقسام درد ها، بی‌قراری ها عطسه ها از خماری گرفته تا اسهال به سراغ فرد می‌آید. دوم موضوع روان یا خلق و خو که از تعادل خارج می‌شود.

مصرف کننده مواد مخدر وقتی مصرفش را قطع می‌کند، بعد از مسئله جسم و فیزیولوژی در قسمت خلق و خو، اخلاق و رفتارش نیز به هم ریختگی در او ایجاد می‌گردد. به هم ریختگی شامل عصبانیت و خشم که به مفهوم بیماری روانی نیست، چون جسم تعادل ندارد و روان هم از تعادل خارج شده است. یعنی مخدرهای طبیعی بدن که همان سیستم ایکس است از تعادل خارج شده و حالاتی به شخص دست می‌دهد که شبیه افراد و بیماران روانی است. مثل افسردگی گوشه گیری ناامیدی ترس و ریشه‌ی این اختلالات در جسم است نه در روان. سوم تفکرات و دیدگاه شخص به زندگی است که دچار تحول و دگرگونی می‌شود و در جهت منفی فکر می‌کند و امیدی به زندگی ندارد. قادر به فکر کردن و تصمیم گرفتن نیست. قادر به انجام کارهای خود و مسئولیت های خود نیست. همه چیز را برعکس انجام می‌دهد از همه طلبکار و متوقع است. فکر می‌کند زندگی بدون مواد مخدر مفهومی ندارد و تمام خوشی‌ها و لذت های زندگی در مواد مصرف کردن خلاصه می‌شود. در کنگره ما به آن جهان‌بینی می‌گوییم.

بنابراین درمان در کنگره روی مثلث درمان و سیستم ایکس و یا سیستم تولید کننده مخدر های طبیعی جسم صورت می‌گیرد و فرد با روش DST و داروی درمان اوپیوم شخص به درمان صحیح می‌رسد پس در سه بخش مهم شهر وجودی انسان اختلال و تخریب ایجاد می‌کند جسم، روان و جهان‌بینی، در قسمت جسم سیستم مواد شبه افیونی یا مخدرهای طبیعی یا درون زا و به اصطلاح پزشکی نوروترانسمیترها، ناقلهای عصبی، مواد شیمیایی بدن مثل دینورفین، انورفین، انکفالین، دوپامین، سرتونین، استیل کولین و همچنین هورمون های درون ریز مثل اپی نفرین، ملاتونین، آدرنالین دچار اختلال شده و تولیدشان به‌ ورود مواد بیرونی مانند تریاک، هرویین، شیره، کراک، شیشه و قرص و… وابسته است. مخدرهای بیرونی جایگزین مخدرهای درونی شده. مواد مخدر بیرونی یا مصنوعی به جای مخدرهای طبیعی جسم می‌شود. اختلال در قسمت روان یا خلق و خو و همینطور عدم تعادل جسمی و جهان بینی با به تعادل رسیدن جسم و جهان‌بینی، روان نیز به مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه سفر در شرایط مطلوب قرار می‌گیرد. سه ضلع مثلث درمان باید با هم رشد کنند. جسم و روان را می‌توان با آموزش به تعادل رساند. این آموزش جهان بینی ادامه دارد زیرا دانش و علم اعتیاد همین موضوع است. جناب مهندس صورت مسئله اعتیاد را در قالب یک مثلث درمان اعتیاد تنظیم نمودند، که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است.

امروز نزدیک به بیست و سه سال است که از این زمان می‌گذرد. هزاران انسان مصرف کننده با این روش به درمان قطعی رسیده‌اندگ به هر حال این روش بر اساس صورت مسئله اعتیاد طراحی شده است. خواندن و نوشتن یک دستور جلسه از صورت مسئله اعتیاد انسان را آرام می‌کند، زیرا مرا از اشتباهاتم آگاه می کند و باورهایم را دگرگون می‌کند. من به این باور بودم که توسط اراده می‌شود اعتیاد را ترک کرد. درجامعه از اصطلاح ترک به جای کلمه درمان استفاده می شود به خاطر این است که می‌گویند معتاد باید اعتیادش را ترک کند یا اعتیاد بیماری لاعلاج، مرموز و کشنده است. من فکر می‌کردم که می توان از کمپ ها و جاهای مختلف مثل سم زدایی جواب ‌گرفت، همه اینها را انجام دادم. فکر می کردم اگر به صورت سقوط آزاد ترک کند و یا در کمپ، سم زدایی، قطع ناگهانی، تزریق درمانی، ترک سنتی، زندانی کردن و گذاشتن زندانبان و...که همه این کارها را انجام دادم و تجربه کردم. اما وقتی وارد کنگره شدم دیدگاهم ذره ذره تغییر کرد و یاد گرفتم که اعتیاد مسمومیت مزمن نیست بلکه یک جایگزین مزمن است. مواد مخدر سم نیست که سم زدایی کنیم. سم برای کسی است که بدنش به آن عادت ندارد. مسئله دیگر در نوشتار صورت مسئله اعتیاد که در کتاب 14 مقاله کاملا توضیح داده شده، آقای مهندس مصرف کنندگان را دسته بندی کرده اند و راهکار درمان را توضیح داده اند. اعتیاد را در سه مولفه در نظر گرفته اند.

جسم، روان و جهان بینی. صورت مسئله اعتیاد سالها مجهول بود. بطوری که علم را به زانو درآورده و راه حل درستی برایش نبود. یک فرد مصرف کننده وقتی مواد مصرف نمی کرد زمین گیر می شد. در خیلی از جاهای دنیا با صورت مسئله اعتیاد آشنا نیستند و راه را نمی دانند به همین دلیل از چاله به چاه جهل و تاریکی بیشتر وارد و سرنگون می شوند. اما واقعا اعتیاد چیست؟ مواد مخدر چیست؟ در زمینه اعتیاد شناخت پیدا کردیم که ماه عسل ازدواج انسان با مواد مخدر فرزند ناخلفی به نام اعتیاد به وجود می‌آید. در اثر عدم آگاهی از صورت مسئله اعتیاد، جهانی را گمراه کرده است. برای متعادل نگه داشتن سیستم بدن دو راه وجود دارد، یکی با سیم و یکی بی‌سیم. باسیم همان داروی OT و روش DST است و بی‌سیم همان تفکرات و جهان‌بینی مصرف کننده است. مصرف کننده وقتی وارد کنگره می‌شود، آموزش می‌گیرد و آموزش هارا کاربردی می‌کند، سی‌دی هارا گوش‌ می‌دهد، تفکر و جهان‌بینی او درست می‌شود. به نظر کنگره ۶۰ کسانی که به زندگی دیگران نور هدیه می‌دهند روزی صاحب خورشید خواهند شد.

خداوند به انسان محبت را آموخت که آن را بیابد و به کار گیرد و قلب و روح انسان ها را از آن خود کند که اینها باعث رشد و تعالی می شود. کنگره ۶۰ همانگونه که در زمینه درمان اعتیاد ارائه کننده متد بسیار موفق DST بود در ساختار درونی و همینطور از نقطه نظر سازمان و نحوه اداره این سازمان مردم نهاد و طرح های بسیار متفکرانه و جالبی را ارائه کرده است که شاید در هیچ کجای دنیا نظیر آن را نیابید. اما اداره کنندگان این ساختار در کنار بنیان کنگره در رأس دیده‌بانان محترم هستند که در سازمان دهی و شکل گیری این ساختار بی‌نظیر تلاش های فراوانی دارند. ما چه زمانی می‌توانیم انسان مفیدی برای خودمان و دیگران باشیم؟ ما هر ضربه‌ای که به خودمان می‌زنیم از جهل و ناآگاهی خودمان پس رنج و جهل ما باهم برابر هستند، ما هر قدر که جهل خود را کم کنیم رنج ما نیز خود به خود کم می‌شود و تمام این نکات بر‌می‌گردد به نوشتار کنگره ۶۰. که دشمن ما جهل و ناآگاهی ما ست. اگر این بخش را درست کنیم، بخش های دیگر خودشان درست می‌شوند. دقیقا مانند دنیا و آخرت است. شما اگر دنیا را درست کنید آخرت هم خود به خود درست خواهد شد.

ما برای عقل دانایی را داریم و برای نفس شخصیت را. شخصیت انسانی چیزی است که از نفسش محافظت یا دفاع می‌کند. شخصیت و موجودیت انسان مانند گنجی است که باید از او محافظت شود و آن چیزی که از این گنج محافظت می‌کند تشخیص درست اوست که در اثر اعتیاد همه خاصیت انسانی خود را از دست می‌دهد. در کتاب ۶۰ درجه دمای 60 درجه زیر صفر را یادآوری کرده. با دانستن صورت مسئله اعتیاد ‌توانستیم غول اعتیاد را که بسان کرکسی با جسته ی عظیم و خوفناک است را به زانو در بیاوریم منوط به اینکه از راهش وارد شویم، به کمک دو نیروی بسیار عظیم عقل و ایمان و به این دو نیرو متکی شویم. یعنی به نیروهای وجود خود که نهفته است ایمان داشته باشیم و برای مبارزه با اهریمن باید به پا خیزیم و ایمان بیاوریم تا زشتی، حقارت، بدبختی و محیطی مسموم که خانواده شما و نسلهای آینده باید در آن زندگی کنند را حتما امن کنیم. بدانیم هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ما انسانها با چالشهای گوناگونی روبرو شدیم و می شویم و هر کدام از آنها یک صورت مسئله به حساب می آیند که راه حل آن در درون خودمان وجود دارد. در واقع هر مسئله ای که برای ما به وجود می آید راه حل آن را خدا در درون خودمان نهادینه کرده و وجود دارد و با کمی تفکر و راه منطقی و عقلانی میتوانیم به جواب برسیم. خوب است بدانیم ترک و درمان را که همانند طلا و بدلی است.

فردی که به درمان میرسد بازدهی دارد اینگونه هم برای خود و هم برای جامعه مفید و هم سازنده است و برای درمان به همنوعش قدم برداشته و او را از تاریکی و ظلمات بیرون خواهد آورد. در پایان از خداوند بزرگ سپاسگزاری میکنم که حکمت و رحمتش را به انسان های دردمند عطا کرد و آنها را از تاریکی جهل به نور وسیع کنگره 60 رساند.

نویسنده: همسفر صدیقه آتش‌بار
تایپ: همسفر اشرف لژیون یکم
عکاس: همسفر سونیا لژیون هفتم
ارسال:همسفر سونیا لژیون هفتم 
همسفران نمایندگی ابن‌سینا 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .