برای اولین بار به این دستور جلسه گوش میدادم، فکر میکردم صحبتهای آقای مهندس مختص کسانی است که کار خوب، تحصیلات عالی و موقعیت مالی خوب و ایده آلی دارند. اما؛ در طی مدتی که به آموزشها ادامه دادم و این جمله آقای مهندس را که میفرمایند: ما هر چیزی را باید بشکافیم تا به عمق مطلب برسیم و با صحبتهای راهنمای عزیزم توانستم منظور آقای مهندس را درک کنم که کار یعنی؛ خدمت به خلق خدا، خدمتی درست و سالم، باید طوری باشد که شخص از خدمتی که انجام میدهد لذت ببرد و حتماً این نیست که من کار داشته باشم و حقوقی در قبال آن کاری که انجام میدهم دریافت کنم.
مادری که به خانواده، همسر، فرزندان خدمت میکند و از صبح تا شام نیازهای خانواده را با تمام وجود برطرف میکند، میتواند کار خدمتی باشد که هم لذت ببرد و هم در این کار روزانه احساس خوبی داشته باشد.
من قبل از کنگره، از کار در خانه و کارهای تکراری بیزار بودم و احساس بیهوده بودن میکردم و به این نتیجه رسیده بودم اگر من هم نباشم خانوادهام زندگی خود را جلو میبرند ولی با آموزشهای ناب کنگره یاد گرفتم که هر کس در هر جایگاهی که قرار دارد، بهاندازه خودش مفید است و ارزش دارد.
در مورد تحصیل هم با خودم میگفتم سخن آقای مهندس باکسانی است که در مورد یکرشته خاصی در تحصیل باشند که باز در ادامه به این درک و آگاهی رسیدم؛تحصیل، فقط این نیست که من به دانشگاه بروم و یا کلی کتاب را بخوانم تحصیل یعنی؛ یادگرفتن علم زندگی، یادگرفتن یعنی؛ کسب کردن در مورد موضوعاتی که من هرروز هر ساعت با آنها سروکار دارم. بله من میتوانم هرروز درس را یاد بگیرم که امروز من از دیروز هم بهتر باشد یعنی یاد بگیرم اشتباهی را که دیروز متوجه شدهام، امروز آن را تکرار نکنم قلبی را که دیروز شکستهام امروز به قلبی آرامش بدهم موضوعی که مرا دیروز آزرده است، امروز از آن گذشت کنم کینه و نفرتی که تا دیروز قلب و حسم را تاریک کرده بود امروز بگذرم و ببخشم حسادتی که دیروز مرا از اطرافیان بیزار میکرد امروز با لبخند و قلبی پر از محبت برای پیروزیشان دعا کنم. من امروز تحصیل و کسب کردن را در محبت کردن، بخشیدن، دوست داشتن و خدمتی صادقانه و مفید میدانم. و در آخر قدرت که اگر من در این راه باشم و درصدد عملی کردن این خدمتها و کسب کردن این آموزشها، قدرتی خواهم داشت که میتوانم دنیاهای تاریک وجود خود را تا قرنها آباد نگهدارم که هرچقدر هم جلوتر میروم تشنهتر میشوم به امید این روزها، امروز ذرهذره شروع کردم به کار، تحصیل و قدرت.
ما در کنگره یاد گرفتیم که قدرت بهزور بازو نیست، قدرت در بخشندگی، گذشت و مهربانی کردن است که مؤثر میشود و این قدرت داشتن در طی زمان کم، یا از بین نمیرود بلکه روزبهروز بیشتر و قویتر هم میشود مطلبی که برای من خیلی جالب بود صحبتهای آقای استاد امین بود که میفرمایند: ما در کنگره نمیتوانیم رقابت کنیم یا در آموزشها و کسب کردن عجله کنیم تابهحال خوش برسیم، این آموزشها و درک مطالب را باید با گوشت و پوست عجین و یکی کنیم، کاربردی و تکتک عملی کنیم، از درون صفات و حسهای خود را تغییر دهیم تا به هدف اصلی برسیم و این میسر نمیشود مگر اینکه؛ من در هر جایگاهی که قرار میگیرم از قبل آگاهی، دانایی و ظرفیت آن جایگاه را کسب کرده باشم.
نویسنده: همسفر مریم لژیون یکم
ویراستیار و ارسال: همسفر زهرا لژیون نهم
همسفران نمایندگی دهخدا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1045