English Version
English

مهندس برای بار دوم نجاتم داد

مهندس برای بار دوم نجاتم داد

مسافر امید با آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره، شیشه وارد کنگره شد. سفر اولش 11 ماه با روش درمان DST و داروی درمان OT به راهنمایی آقای جعفری، طول کشید. سفر سیگار هم کرده است و اکنون حدود پنج سال است از هر دو بند مواد و سیگار آزاد و رهاست. وی در ورزشبان والیبال و مبصر کلینیک و یکی از خدمتگزاران در انتخابات مرزبانی در کنار دستیاران دیده‌بان مرزبانی آقای مجدیان است. وی چندی پیش کرونا گرفت به طوری که هشتاد درصد ریه‌اش درگیر شد و با دستور العمل‌های جناب مهندس بهبودی خود را بازیافت. با او گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

از بیماری بگویید، چه شد که حس کردید بیمار شدید؟

دوست من اثاث‌کشی داشت، من رفتم کمک کنم که دست تنها نباشد، متاسفانه همسرش درگیر بود و من هم مبتلا شدم، شاید زیر 10 دقیقه هم نکشید که درگیر شدم. بخاطر مسائل کرونا من روزی 2 وعده دیسپ می‌خوردم و هفته ای دو تا سه بار بخور می دادم تا حس کردم که علائم بیماری را دارم تب، بدن درد، آبریزش بینی و... هم بخور را انجام می‌دادم و هم دیسپ می‌خوردم ولی دیگر درگیر شده بودم.

 

قبل از بیماری از دی سپ هم استفاده می‌کردید؟

بله. قبل از اینکه مبتلا بشوم روزی 2 بار بخور دیسپ می‌دادم؛ ولی زمانی که مبتلا شدم روزی 3 الی 4 بار بخور دادم تا اینکه 17 تیر ماه تست کرونای من مثبت شد. رفتم تست ریه دادم، ریه‌ام سالم بود تا روز یکشنبه 27 تیر صبح بلند شدم دیدم توان راه رفتن ندارم.

به اتفاق همسرم رفتیم درمانگاه، به ما گفتند بروید بیمارستان مسیح دانشوری، رفتیم بعد از کلی درگیری دکتر گفت که ریه شما بسیار بسیار درگیر است و ما هیچ کاری نمی‌توانیم برایتان بکنیم. بفرمائید بیرون یا بروید بیمارستان امام حسین و... هرجا که شد برای خودتان پذیرش بگیرید.

 

چه کار کردید؟ کجا رفتید؟

البته به من نگفتند که ریه‌ام چقدر درگیر است، من رفتم بیمارستان بقیه‌الله برای پذیرش دکتر به من گفت بالای 75 درصد ریه شما درگیر است. شما در بخش عادی نمی‌توانی بستری بشوید باید بروی ICU و مبلغ 30 میلیون برای پذیرش من و شبی 5 میلیون برای پذیرش IUC از من خواستند؛ یعنی تقریبا 125 میلیون.

در این حین یکی از دوستان من تماس گرفت و در بیمارستان امام خمینی با همان درگیری ریه برای ما پذیرش گرفت. یکشنبه بود، روز کاری کنگره نبود، به جناب مهندس و راهنمام دسترسی نداشتم، دوشنبه صبح به راهنمایم زنگ زدم،  آقای قدیری با آقای مهندس هماهنگ کردند. راهنمایم گفتن چرا رفتی بیمارستان؟ نباید می‌رفتی، پرسیدن بخور دیسپ دادی؟ گفتم بله هم بخور می‌دادم هم می‎‌خوردم، ولی یکشنبه این اتفاق افتاد، جناب مهندس به من گفتند که هم دیسپ میل کن و اگر امکانش هست بخور بده، ولی در بیمارستان اجازه بخور نمی‌دادند.


چطور حالت رو به بهبودی رفت؟

روزی 4 الی 5 بار دیسپ را بدون آب استفاده می‌کردم. جناب مهندس دستور العملی برای استفاده از دی سپ به من دادند. اولین باری که این دستور العمل را اجرا کردم، حالم رو به بهبودی رفت و نیازم به دستگاه اکسیژن کم شد. الان اگر بگویم ممکن است به جامعه علمی، کادر درمان، مدافعان سلامت بربخورد و بگویند مگر می‌شود همچین چیزی؛ ولی درمان من به واسطه دیسپ اتفاق افتاد.

من با آن حجم درگیری دوشنبه شب که دستور العمل جناب مهندس را اجرا کردم، سه‌شنبه صبح بدون اکسیژن از جایم بلند شدم، دکتر که آمد سطح اکسیژن خون من به 93 درصد رسیده و برای همگی جای سوال بود.

این روند ادامه داشت و من حس می‌کردم دارم بهتر می‌شوم که به کادر و درمان و دکتر گفتم می‌شود مرا مرخص کنید؟ به من گفتند بحث سلامت به کنار شما با این حجم درگیری ناقل بسیار قدرتمندی هستی؛ اگر از در بیمارستان بیرون بروید حداقل 20 نفر را مبتلا میکنی. یکی از دلایلی که مرا مرخص نمی‌کردند، بحث ناقل بودن من بود.

 

پس توی بیمارستان ماندید ولی دستور العمل دی سپ جناب مهندس را مو به مو اجرا کردید؟

بله. دقیقاً... با اینکه دارو‌های مختلفی به من می‌دادند ولی در بیمارستان کسانی بودند کنار من خوابیده بودند، درگیری ریه‌شان 30 و 40 درصد بود یعنی تقریباً نصف من درگیری داشتند ولی اصلا حال خوبی نداشتند و این بندگان خدا سه روز بعد از من مرخص شدند. شما در نظر بگیرید که چه اتفاقی افتاد که من با 80 درصد درگیری توانستم نجات پیدا کنم؟

من به این روش درمان و کنگره ایمان داشتم و بعد از این اتفاق و سلامتی که به دست آوردم ایمانم نسبت به دیسپ و نسبت به روشی که ما داریم چند برابر شد. در بیماری کرونا حس چشایی و بویایی از بین می‌رود؛ ولی من در بدترین شرایط چشایی و بویایی را داشتم و دارم، به اعتقاد من این بخاطر استفاده از دیسپ و روش کنگره است.


چه مدت در بیمارستان بودید؟

من یکشنبه 27 تیر ماه بستری و جمعه اول مرداد مرخص شدم.

 

تا چه زمانی دستور جناب مهندس رو اجرا کردید؟

هنوز هم دارم این دستور العمل را اجرا می‌کنم و دی سپ را هم می‌خورم و هم بخور می‌دهم.

 

الان احساس بهبودی دارید؟

بله الان کاملا احساس بهبودی دارم.

 

آزمایش هم دادید؟

نه... دکتر فعلا گفت زود است؛ ولی باید یک آزمایش کل انجام بدهم. چیزی که اینجا اهمیت دارد زحمات همسرم است، خیلی برای من زحمت کشید، جدا از اینکه بال سفرم بود بال درمان من هم بود، مثل همیشه کنارم بود و خیلی برایم زحمت کشید.

از آقای مهندس بسیار بسیار متشکرم، خدا را شکر ما کنگره را داریم، خدا را شکر در کنگره هستم، قصد ندارم خدایی نکرده به کادر درمان توهین کنم؛ ولی فکر می‌کنم درمان برای من با دستور العمل جناب مهندس بود، من ایمان دارم به این روش. کادر درمان برای من خیلی زحمت کشیدند، دستشان درد نکند ولی درمان من با دی سپ اتفاق افتاد.

با گوشت و پوست و استخوانم لمس کردم این تفاوت را، ظرف شب تا صبح، وقتی که بلند شدم خیلی بهتر بودم. هربار که دستور العمل جناب مهندس را اجرا می‌کردم، حالم بهتر می‌شد یعنی روند بهبودی ادامه داشت، این روزهای آخر به پرستارها کمک می‌کردم.

برای دکترها سوال نبود؟ می‌دانستند چی استفاده کردی؟

یکی از پزشک‌ها می‌گفت من می‌دانم تو یک کاری کرده‌ای، من نمی‌توانستم بگویم چه‌کار کرده‌ام. پزشکها گفتند که من تا حالا ندیدم کسی با این حجم از درگیری با این سرعت بهبودی پیدا کند.

 

روند بهبودیتان چقدر طول کشید؟

حدوداً 6 روز.

 

سه هفته از روزی که کرونا گرفتید می‌گذرد، الان کاملاً خوبید؟

کاملا نمی‌شود گفت خوبم ولی 90 درصد سلامتیم را به دست آورده‌ام. در حال حاضر نیز دستورات جناب مهندس را اجرایی می کنم.

 

و حرف آخر؟

به همه بچه‌هایی که در کنگره هستند، می‌گویم اگر حرف گوش کنید به نتیجه می‌رسید و ایمان داشته باشید، من هر چه جناب مهندس گفتند مو به مو انجام دادم. چون ایمان داشتم، خودم را به دست کسی سپردم که قبلا هم سپرده بودم و اتفاق‌های خوبی برای من افتاده بود. می‌دانم درست می‌گویند. فقط فقط یک عامل باعث درمان من شد و آن فرمانبرداری بود.


 

گفت‌وگو: مسافر علی

پیاده‌سازی: مسافر محمد لژیون 19 آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .