مشارکت مکتوب از سی دی سخن چین

همسفران لژیون ششم  به کمک راهنمایی خانم حمیده  درباره سی دی  سخن چین     این چنین گفت و گو کردند :

سلام دوستان بهاره هستم همسفر

 در این سی دی انسان بی‌تفکر جزء چهارپایان شمرده‌شده است؛ چون چهارپایان تفکر ندارند و در کل، در حد غریزه است و به همین دلیل آقای مهندس، انسان بی‌تفکر را جزء چهارپایان قرار داده است.

 در این سی دی یک مثلث وجود دارد؛ که در یک ضلع آن سخن‌چین، یک ضلع مستمع (شنونده) و ضلع دیگر سوژه یا موضوع است. اگر هر سه ضلع این مثلث نباشد مثلثی تشکیل نمی‌شود و سخن‌چین کاری نمی‌تواند انجام دهد. در اینجا تمام اعضای مثلث صدمه می‌بینند و سخن‌چین اولین نفر است. همان قدری که سخن‌چین خطاکاراست کسی که حرفش را می‌شنود آن‌هم خطاکار است. همه مطالب را عقل نمی‌تواند بررسی کند، چون حس محدوداست. حس اولین نیرویی است که قوه عقل راه می‌اندازد، حس است که مطالب را به عقل می‌دهد. وقتی حس محدود شود عقل نمی‌تواند کاری بکند. یاری‌رساندن خداوند به هریک از انسان‌ها توسط نیروهایی است که تحت فرمان خداوند هستند صورت می‌گیرد. مثلاً (فرشتگان، پیامبران، صالحین و...). این‌ها هستند که انسان را به راه مستقیم هدایت می‌کنند. راهی که بسیار عریض و طویل است که همه‌ی انسان‌ها می‌توانند در آن حرکت کنند؛ و مبدأ و مقصد این راه را فقط خداوند می‌داند. محبت آغازاست و پایان ندارد و سرلوحه‌ی همه‌ی اوراق است؛ یعنی هر کاری را بخواهی انجام بدهی باید عشق و محبت داشته باشی.

ما برای محبت کردن و یا دیدن باید فراز و نشیب‌هایی را طی کنیم و تا به این سختی و فراز و نشیب‌ها نرسیم محبت را نمی‌توانیم درک کنیم. آقای مهندس می‌فرماید: قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی و گرفتاری دچار شود؛ پس ما باید سختی بکشیم تا طعم شیرین محبت را بچشیم. محبت هم قراردادی نیست و ما اگر بخواهیم از زبان زور یا قدرت استفاده کنیم هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسیم. برای درک کردن محبت رسیدن به آن باید بهای آن را بپردازیم. محبت کردن فقط لبخند زدن نیست، بلکه باید از درون به وجود بیاید؛ و اگر بخواهیم به محبت برسیم باید اول به دانایی رسید. وقتی کسی عشق و محبت داشته باشد تمام هستی را دوست دارد و به همه‌چیز احترام می‌گذرد و حق کسی را ضایع نمی‌کند و به هیچ‌چیز و هیچ‌کس در این هستی آسیبی نمی‌رساند.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر مهدی

قدر عافیت کسی می‌داند که به مصیبتی و گرفتاری دچار شود پس ما باید سختی بکشیم تا طعم شیرین محبت را بچشیم محبت هم قراردادی نیست و ما اگر بخواهیم از زبان زور یا قدرت استفاده کنیم هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسیم وقتی کسی عشق و محبت داشته باشد تمام هستی را دوست دارد و به همه‌چیز احترام می‌گذارد و حق کسی را ضایع نمی‌کند محبت سرلوحهٔ همه‌ی کارها است یعنی هر کاری را بخواهی انجام بدهی باید عشق و محبت داشته باشی

 خشت اول گر نهاد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج

سلام دوستان نوشین هستم یک همسفر

از شما می‌خواهیم که به آنچه اتفاق نیفتاده و می‌تواند اتفاق بیفتد توجه خاص بنمایید همیشه این‌گونه نیست و شرایط تغییر می‌کند انسان بی‌تفکر میدانید که جز چهارپایان است حال می‌تواند تفکر در حد آن‌ها داشته باشید یا آنچه در کتاب می‌گوید حالا یسری اتفاقات هست که ممکنه اتفاق بیفتد ولی ما از آن جلوگیری کنیم از بساط سخن‌چینی من اصلاً خوشم نمی‌آید مثلاً فلان فرد سیگار می‌کشد، فلان راهنما سیگار می‌کشد خوب به شما ربطی ندارد شما سرت توکار خودت باشد اگر یک نفر دارد فساد می‌کند ما چیزی نگوییم خوب ما آدم‌فروشیم فساد یعنی چی یکی دارد در کنگره شیشه می‌فروشد، یکی در کنگره دارد هروئین می‌فروشد یا در هر محیطی ولی نه برای مسائل جزئی به من خبر بدین، موضوع خبرچینی همیشه یک‌سخن چین وجود دارد یک مستمع وجود دارد و یک سوژه وجود دارد وقتی سخن‌چین هست، سخن‌چین و یا جاسوس یکی باید حرف شو گوش کنه اگر کسی حرف شو گوش نکند این مثلث تشکیل نمی‌شود یک‌دانه سخن‌چین که حرف میزند یک نفر مستمع از سمع میاید یعنی شنونده و یک سوژه، سوژه آن‌کسی هست که مورد فضولی یا مورد سخن‌چینی قرار می‌گیرد، یا محور روی آن می‌چرخد

سلام دوستان زهره هستم همسفر رضا

 جناب مهندس در سی دی سخن‌چینی این‌چنین می‌فرمایند که انسان بی‌تفکر مانند چهارپایی است که از تفکر لازم برخوردار نیست و بنا بر غریزه بسته به شرایط عمل می‌کند و طبق آفرینش انسان بنا به تفکری که می‌کند نسبت به حیوانات از مقام بالایی برخوردار است و فردی که از تفکر لازم برخوردار نباشد سخن‌چینی می‌کند و در مورد سخن‌چینی در قرآن اشاره‌شده و خداوند این کار را نهی می‌کند و می‌گوید وای بر غیبت کنندگان و سخن‌چینان... سخن‌چینی یک حرکت غلط تلقی می‌شود و باعث فاسدشدن سیستم زندگی و یا جامعه می‌شود اما تا جایی که امکان دارد باید از این ضد ارزش خودداری و پرهیز کنیم تا باعث از هم پاشیدن زندگی خود و دیگران نشویم و آموختم که سخن‌چینی دارای ۳ ضلع است که یک ضلع آن سخن‌چین ضلع دیگر شنونده و ضلع سوم آن سوژه و موضوع است که اگر یکی از این سه ضلع نباشد مثلثی تشکیل نمی‌شود و سخن‌چین نمی‌تواند کاری انجام دهد و اگر هر سه ضلع مثلث باشد تمام اعضای مثلث صدمه می‌بینند و سخن‌چین اولین نفر است

 سلام دوستان مقدسه هستم همسفر حسن

در این سی دی آقای مهندس می‌فرمایند انسان بی‌تفکر مثل چهار پایان می‌ماند سخن‌چینی یک حرکت غلط است و باعث فاسدشدن سیستم و جامعه می‌شود. در این سی دی یک مثلث وجود دارد که یک ضلع آن سخن‌چینی است و یک ضلع شنونده و یک ضلع موضوع است اگر هر سه ضلع این مثلث نباشد مثلثی تشکیل نمی‌شود و سخن‌چین کاری نمی‌تواند بکند در اینجا تمام اعضای مثلث صدمه می‌بینند و نفر اول خود سخن‌چین است. محبت سرلوحه همه اوراق است یعنی هر کاری را بخواهی انجام بدهی باید عشق و محبت داشته باشی. اگر انسان آموزش لازم را بگیرد می‌تواند به‌جای سخن‌چینی محبت را جایگزین کند. همه قوانین برمبنای حساب و حکمت است همه مطالب را عقل نمی‌تواند بررسی کند چون حس محدوده حس اولین نیرویی است که قوه‌ی عقل را راه می‌اندازد عقل اطلاعات می‌خواهد که پنج حس آن اطلاعات را می‌دهد خداوند توسط فرشتگان به انسان‌ها یاری می‌رساند و آن‌ها را به راه راست هدایت می‌کند راه مستقیم عریض است و مبدأ و مقصد را خدا می‌داند و از زمین تا آسمان ادامه دارد و به مقصد می‌رساند زیرا وعده‌ی خداوند حق است.

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر

 در سی دی سخن‌چین به مثلث وجود دارد که در یک ضلع آن سخن‌چین به ضلع مستمع یا شنونده و ضلع دیگر سوژه است و اگر هر سه ضلع مثلث نباشد مثلث تشکیل نمی‌شود و سخن‌چین کاری نمی‌تواند انجام دهد در اینجا تمام اضلاع مثلث صدمه می‌بینند و سخن‌چین اولین نفر است در مورد محبت هم می‌گوید وقتی کسی عشق و محبت داشته باشد تمام هستی رو دوست دارد و به همه‌چیز احترام می‌گذارد می‌گوید هر کاری را بخواهی انجام بدهی باید عشق و محبت داشته باشی و ما برای محبت کردن و یا دیدن باید فراز و نشیب‌هایی را طی کنیم و تا به این سختی و فراز و نشیب‌ها نرسیم نمی‌توانیم آن محبت را درک کنیم و آقای مهندس می‌فرماید قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی و گرفتاری دچار شود پس ما باید سختی بکشیم تا طعم شیرین محبت را بچشیم.

سلام دوستان مریم هستم همسفر کاظم

تو سی دی سخن‌چین جناب مهندس می‌گوید انسان بی‌تفکر مثل یک چهارپایی هست فکر و تفکر لازم نمی‌کند و بنا به آن غریزه و شرایطی که دارد عمل می‌کند. پس گفتیم هر انسانی تفکر لازم نداشته باشد به آن شخص سخن‌چین میگویند سخن‌چینی یک مثلث که یک ضلع اول سخن‌چین ضلع دوم شنونده ضلع سوژه هست. اولین کسی که ضربه می‌خورد همان شخص سخن‌چین همان اندازه هم شنونده مقصر که خطا کرده خداوند هست که ما را یاری می‌دهد و راه مستقیم توسط فرشتگان و... به ما نشان می‌دهد راه مستقیم خیلی طولانی هست که مبدأ و مقصدش را خدا می‌داند. جناب مهندس می‌گوید محبت کردن پایان ندارد و بهتر ما ه کاری می‌خواهیم انجام بدیم با عشق و محبت باشد. این کار راه طولانی دارد پس باید بدونیم تا سختی نباشد نمی‌توانیم طعم شیرین محبت رو بچشیم. پس برای محبت کردن باید به آن دانایی برسیم؛ و هر کس به آن درجه عشق و محبت برسد هیچ‌وقت نمی‌تواند به دیگران صدمه برساند.