دوازدهمین جلسه از دوره بیست و پنجم کارگاه آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی ایمان با استادی مسافر میلاد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر حجت با دستور جلسه "دانایی، دانایی موثر، سواد" در روز شنبه 14 فروردین ماه 1400 راس ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکر که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم در مورد دستور جلسه باید بگویم قبل از ورود به کنگره اگر واژه دانایی به گوش من میخورد اولین چیزی که به ذهنم میرسید مسئله تحصیلات و سطح سواد بود زمانی که وارد کنگره شدم فهمیدم که دانایی فقط سطح سواد نیست بلکه آموزش فقط یک ظلع از مثلث دانایی است.
همانگونه که در جزوه جهانبینی است دانایی مثلثی است که تشکیل شده است از تفکر، تجربه و آموزش. اگر بخواهم در مورد تفکر صحبت کنم تفکر یعنی حرکت از یک مجهول به سوی یک معلوم است و یا از یک مبدا به سوی یک مبدا دیگر است. تفکر با افکار بسیار متفاوت است افکار به گونه است که اگر من در آن غرق شوم، از جای دیگری سر در میآورم. اما تفکر به گونهای است که، در یک چارچوب خاصی است و در انتها یک نتیجهگیری هم به دنبال دارد.
ظلع دیگر این مثلث آموزش است شخصی که قبلا مسیر را رفته به ما آن آموزش را میدهد. ظلع دیگر تجربه است که هر رویداد و یا اتفاقی را که انسان آن را با تمام وجود و یا بخشی از وجود خودش حس کند تجربه نام دارد. به طور مثال من میدانم که ترکیب ملکولی آب H2O است ولی تا وقتی در آزمایشگاه این را به طور عملی انجام ندهم و تجربه نکنم این موضوع برای من به خوبی جا نمیافتد.
اگر من این مثلث را به صورت مساوی رشد دهم قدرت به اجرا در آوردن هر موضوعی و یا همان دانایی موثر برای من انجام خواهد پذیرفت. ما در کنگره یاد گرفتیم هر چیزی را بر اساس ضد خودش بشناسیم.
من باید یاد بگیرم که چه چیزی باعث عدم رشد مثلث دانایی من میشود. در نوشتارها و در جزوه جهانبینی کاملا توضیح داده شده است که ترس باعث میشود که تفکر خورده بشود و باعث رشد ظلع تفکر میشود. تفکر خورده شده نیز همانند غذای فاسد است.
ظلع روبروی تجربه نا امیدی است و باعث میشود من تجربه کسب نکنم و در گوشهای به غم و اندوه خودم ادامه بدهم. ظلع روبروی آموزش منیت است منیت یعنی اینکه من جایگاه خودم را بالاتر از آن چیزی که هست برای خودم متصور بشوم و باعث میشود من در آن ضمینه آموزش پذیر نباشم.
زمانی که من در سفر اول هستم و با کاهش پلهای دارو حتما باید دانایی من هم افزایش پیدا کند. من هر زمان که در سفر اول حالم خوب نبود و به راهنمایم میگفتم، همیشه به من میگفتند که برو دنبال یک موضوع و یا یک مشکل درون خودت بگرد و آن را حل کن تا حالت خوب شود.
وقتی که یک پنجم دارو کم میکنم باید یک پنجم داناتر بشوم تا حال خوش را درک کنم. اگر در طول سفر آن دانایی افزایش پیدا نکند مطمئناً در پایان سفر و حتی بعد از سفر هم حال من خوب نمیشود زیرا یکی از اظلاع مثلث درمان جهانبینی است. درمورد سواد به نظر من سواد یعنی اینکه چطور زندگی کنم و سواد برخورد با دیگران را کسب کنم. خیلی از افراد هستند که بی سواد هستند اما به نظر من سواد برخورد با دیگران و سواد زندگی کردن آنها خیلی در سطح بالا است.
عکس مسافر امیر
نگارنده مسافر میلاد لژیون 8
- تعداد بازدید از این مطلب :
800