به مناسبت گرامیداشت هفته ایجنت و مرزبان با دو تن از خدمتگزاران شعبه، مسافر کوروش و همسفرش خانم فریبا به گفتوگو نشستهایم. مسافر کوروش با آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک به مدت تخریب ۲۵ سال وارد کنگره شد و با روش درمان DST با داروی OT به درمان رسید. راهنمای او مسافر امیرحسین بود و دوازده ماه و ده روز سفر کرد و اکنون ۲ سال و ۲ ماه رهایی دارد و رشته ورزشی والیبال را دنبال میکند.
مرزبان همسفر فریبا هم تا کنون خدمتهای دبیری لژیون، خدمت در سایت و نگارش سخنان استاد، رابط ورزش در پارک، خدمت دبیری جلسات را تجربه کرده است و هماکنون در مرزبانی در حال انجام وظیفه است. گفتوگوی مار را با این دو مرزبان محترم در ادامه میخوانید:
انگیزه شما برای انتخاب جایگاه حساس و دشوار مرزبانی چیست؟
مسافر کوروش: از زمان ورودم به کنگره علاقه بسیاری به این سیستم پیدا کردم و دوست داشتم که ماندگار باشم. در این سیستم هر جایگاهی را که بخواهی تجربه کنی سراسر آموزش است و به خاطر این آموزشها از خدا خواستم در کنار تلاش خودم یک خدمت را به من بدهد تا اینکه بعد از اتمام سفرم دوره مرزبانی عزیزان به پایان رسیده بود و در انتخابات مرزبانی من هم کاندید شدم و این افتخار را پیدا کردم که علاوه بر خدمت به خودم و سایر عزیزان، آموزش هم در کناران دریافت کنم.
همسفر خانم فریبا: انگیزه من آموزش گرفتن بود خیلی تمایل داشتم و زمانی که خدمت دبیری را سپری کردم و متوجه آموزشهای این جایگاه شدم بیشتر مصمم شدم که حتماً تکتک خدمتهایی که در کنگره هست را انجام بدهم و تمام تلاشم را بکنم که در کنار خدمت، آموزشهای زیبا و ناب این خدمتها را هم دریافت کنم چون بسیار شیرین و جذاب بود برای خود من و میدیدم که در کنار آموزش و خدمت بسیاری از مسائلم حل میشود و درواقع من را با خود واقعیم مواجه میکرد.
اینکه بهعنوان مسافر و همسفر در حال خدمت در جایگاه مرزبانی هستید چه حسی و چه تأثیری در زندگی مشترک شما داشته است؟
مسافر کوروش: زندگی ما خیلی گرمتر و صمیمانهتر شده است به خاطر دارم که در سفر اول به راهنمای خودم گفتم که در حال حاضر فرزندم مشروب مصرف میکند چهکار میتوانم برایش بکنم؟ ایشان در جواب گفت لازم نیست کاری کنی زمانی که خودت را درست کنی و تغییرات را در شما مشاهده کند قطعاً تصمیم درست را خواهد گرفت و هماکنون در کنار همسفر و فرزندم در حال سفر و خدمت هستیم و از این بابت بسیار شاکرم.
همسفر فریبا: خیلی مؤثر بوده که هر دو بهعنوان مسافر و همسفر در حال خدمت در این جایگاه هستیم و قابل وصف نیست و بیشماراست و اینکه خدا را شکر مسافرم قدرت و توان خودش را مجدداً بعد از سالها در این جایگاه پیدا کرد و خیلی خوشحالم که هر دو کاندید مرزبانی شدیم و توانستیم در این جایگاه به خودمان خدمت کنیم و از همدیگر آموزش بگیریم و علاوه بر اینها همفکری و برنامهریزی ما در زندگی هم قوت بیشتری گرفته و محبتمان هم دوچندان شده است و علاوه بر این فرزندم هم کنگرهای شده و این برای یک مادر بهترین و شیرینترین لحظه است.
آقا کوروش جایگاه مرزبانی یک جایگاه اجرایی است آیا احساس کردید که در طول این مدت دچار گره قدرت شوید؟
سعی کردم اجازه ندهم چنین اتفاقی بیافتد درواقع این مشکل را با خودم حل کردم چون زمانی که یک تازهوارد به کنگره میآید حال بسیار نامساعدی دارد، ولی من مرزبان باید هم عملی همکلامی طوری رفتار کنم که علاوه بر درک کردن فرد بامحبتی که به او هدیه میکنم، درواقع آن را جذب کنم نه اینکه سرخورده کنم. اینکه همه ما دوست داریم که این کمک را به امثال خودمان بکنیم تا آنها هم علاوه بر درمان به حال خوش برسند و این انساندوستی در وجود ما نهادینه شده فقط کافی است بخواهیم که از او استفاده کنیم آن هم در جهت درست.
خانم فریبا عزیزکمی در مورد نقش همسفر در سفر مسافر برای همسفران عزیز توضیح دهید؟
همسفر خیلی میتواند در سفر یک مسافر مهم باشد و در کنار هم این آموزشهای ناب را دریافت کردند در زندگی مشترک بسیار سرنوشتساز و سازنده است. وقتیکه مسافر شروع میکند به سفر کردن آنهم بدون همسفر قطعاً مسافر به دانایی بالایی در این زمینه میرسد و این همسفر است که عقب میماند و زمانی که هر دو باهم سفر میکنند هر دو به دانایی میرسند و نقاط مشترک خودشان را پیدا میکنند و بهتر میتوانند بر سختیها و مشکلات زندگی غلبه کنند چون پذیرفتند مسئولیتهای زندگی و مشکلات اولین قدم بزرگی است برای برطرف کردن آن و اینجاست که یاد میگیرند با صبر و تلاش و کوشش و توکل به خدا در کنار هم تمام موانع زندگی را از سر راه بردارند، خود من از اوایل سفر مسافرم به کنگره نمیآمدم ولی زمانی که تغییر را در رفتارشان دیدم، من هم تصمیم گرفتم در کنار ایشان سفرم را شروع کنم و تازه آن لحظه پیام کنگره را دریافت کردم و سعی کردم از همان ابتدای امر مسافرم را رها کنم تا بتواند سفر خوبی را به اتمام برساند و خودم هم با آموزشهایی که دریافت کردم سعی کردم در کنار مسافرم حرکت کنم نه در مقابل آن، چون بهنوعی ایمان پیداکرده بودم بهجایی که در آن قرارگرفته بودم و با این تغییر دیدگاه بود که توانستم هرجایی که نیاز بود کمکش کنم البته کمک نه دخالت...
آقا کوروش مهمترین آموزشی که در خدمت مرزبانی دریافت کردید چیست؟
صبر و تحمل که باید در این جایگاه این دو پارامتر را بالا برد و زمانی که این آموزشها را دریافت میکنیم بهوضوح شاهد تغییرات رفتاری در خودمان میشویم و خود من اصلاً قابلمقایسه با روز اولم نیستم خیلی صبورتر و خوشروتر از قبل شدم.
آقا کوروش بهترین معلم و الگوی شما در این جایگاه چه کسی بوده است؟
ایجنت محترم آقا مهدی که بنده ارادت خاصی به ایشان دارم، بارها شده که گفتهام در کنار ایشان آموزشهای بسیاری کسب میکنم و راهنمای قبلی خودم آقا امیرحسین درواقع این حال خوش را مدیون این بزرگواران هستم و این عزیزان بهترین الگوی من هستند.
خانم فریبا مهمترین آموزشی که در این خدمت دریافت کردید چه بوده و این جایگاه باعث شده که شناخت بیشتری از خودتان پیدا کنید؟
مهمترین آموزشی که دریافت کردم تزکیه و پالایش خودم بود، در واقع توانستم گرههای درونم را پیدا کنم گرههایی که شاید سالها زمان میبرد تا بتوانم متوجه آنها بشوم و یکی دیگر از مهمترین آموزشها قرار گرفتن در کنار ایجنت شعبه بخش همسفران خانم ندا بود. در کنار ایشان آموزشهای بسیار زیادی را دریافت میکنم و همچنین دوست و همکار خوبم خانم شهلا عزیز که در کنار ایشان هم بهعنوان همکار آموزشهای زیادی را کسب میکنم و یکی دیگر از مهمترین آموزشها در این خدمت صبر و بردباری بود که باعث شد فرزند من هم به کنگره ایمان پیدا کند و مشتاق شود برای درمان و در حال حاضر هر سه نفر ما در حال سفر هستیم و مسافر و همسفر همدیگر، تمام اینها هدیه خداوند و آموزشهای ناب کنگره و جناب مهندس است که به من عطاشده و در مورد شناخت بیشتر قطعاً بوده چون هر جایگاهی باعث میشود بیشتر و بهتر به ناخالصیهای وجودت پی ببری و سعی در رفع آنها داشته باشی.
آقا کوروش چه پیامی برای مرزبانان آینده دارید؟
جایگاه بسیار خوبی است و آموزشهای بسیار زیبایی دارد اگر کسی بتواند یک دوره مرزبانی را سپری کند، من از مرزبانان قبل که میپرسیدم همه قریب بهاتفاق میگفتند که ما تازه مرزبان شده بودیم که دوره ما تمام شد، درست است که به قول جناب مهندس مرزبانی مثل راه رفتن روی خردههای شیشه و گدازههای آتش است ولی صبر و تحمل را بالا میبرد و این باعث میشود در هر حالی با عشق و علاقه یک تازهوارد را نگهداریم.
آقا کوروش کدام پیام کنگره را بیشتر دوست دارید؟
پیامهای کنگره همه خواستنی و دوستداشتنی هستند نمیتوانم ارجحیت قائل بشوم.
خانم فریبا عزیز زیباترین حسی که از کنگره دریافت کردید چه بوده است؟
عشق و محبت زیباترین حس دنیا بود که در کنگره دریافت کردم.
خانم فریبا عزیز چند هفته دیگر جشن گلریزان را پیش روداریم برای برگزاری هرچه بهتر این جشن زیبا چه صحبتی با همسفران عزیز دارید؟
تمامی جشنها در کنگره زیباست ولی زمان ورودم به کنگره اولین جشنی که دیدم گلریزان بود و خیلی باشکوه و زیبا برگزار شد به این دلیل زیباست که کمک میکنم به کسانی که مانند من در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند و هیچ راهی را برای رهایی پیدا نکردند و این اذن ورود هنوز برای این عزیزان صادر نشده است من در این روز باشکوه با کمکی که میکنم شاید قدم کوچکی باشد برای دستگیری از این عزیزان و آرزو میکنم آنها هم پیام کنگره را دریافت کنند و به جمع ما بپیوندند، انشاالله...
برنامهای برای بعد از دوره مرزبانی دارید؟
مسافر آقا کوروش: خیلی دوست دارم برای امتحان کمک راهنمایی مجدداً شرکت کنم و قبول بشوم و این جایگاه را تجربه کنم ولی اگر قرار نیست در این جایگاه خدمت کنم بهنوعی تلاش میکنم که ماندگار باشم و همان آبدارخانه هم برای من خدمت بزرگی است و مهم، بودن و خدمت کردن است، البته ازنظر من.
آقا کوروش در شعبهای که در حال خدمت هستید از مسافران سفر اول و دوم چه توقعی دارید؟
هیچ توقعی ندارم و همه را دوست دارم و همینکه احترام همدیگر را نگه میداریم برای من کافی است.
جایگاههای خدمتی در کنگره چه فرقی باهم دارند؟
مسافر آقا کوروش: هر جایگاهی آموزشی دارد که با قرار گرفتن در آن جایگاه میتوانی آن آموزشها را دریافت کنی ولی زمانی که وارد سفر دوم میشوی خیلی دوست داری که راهنما بشوی حالا ممکن است قبول نشویم و یا نتوانیم در امتحان شرکت کنیم ولی همینکه حضورداشته باشیم در شعبه و خدمتی انجام بدهیم حتی جارو کردن و تی کشیدن همینها هم باعث میشود که من حال خوش را همیشه به همراه داشته باشم و بهنوعی به کنگره وصل باشم.
خانم فریبا عزیز بهترین جایگاهی را که دوست دارید به همراه مسافرتان تجربه کنید چیست؟
بهترین جایگاهی که دوست دارم در کنار هر دو مسافرم تجربه کنم کمک راهنمایی است و از خدا میخواهم که اول ظرفیت لازم را به ما بدهد که بتوانیم در این رسالت بهخوبی ایفای نقش کنیم چون همه ما درصحنه زندگی بازیگریم و چه خوب میشود که این صحنه را به بهترین شکل ممکن خلق و بازی کنیم حالا در قالب کمک راهنما، مرزبان و هر جایگاه زیبای دیگر در کنگره، امیدوارم که این لیاقت کمک راهنمایی نصیب ما سه نفر بشود.
خیلی از عزیزان و همسفران از انجام خدمت در کنگره ترس و دلواپسی دارند چه پیامی برای این عزیزان دارید؟
همسفر فریبا: تجربه خود من این بود که در هر جایگاهی که خدمت کردم آموزش گرفتم میشود گفت که یک سری ضد ارزشها است که با خدمت کردن میتوانیم آنها را اصلاح کنیم و درواقع آموزشهای زیاد و بالایی را میخواهد و تمام این جایگاهها میتواند یک خودشناسی باشد و این خدمت کردنهاست که مرا تولدی دوباره میبخشد و درواقع خودم را با خدمت کردن بیشتر میشناسم و این خیلی برایم باارزش است؛ وقتی کمی قدرت پیدا میکنی و شروع به حرکت میکنی با حرکت راه نمایان میشود، این صادق است و آنقدر از خدمت انرژی و قدرت و توان میگیری که تمام زندگیات روی یک نظم درست و خاصی پیش میرود و اینطور نیست که با خدمت در کنگره من از کارهای روزمرهی خودم عقب بیافتم درواقع در این جایگاهها آموزش میگیرم برای نظم و انضباط بیشتر و اینکه چه طور از فرصتهای خودم بهخوبی و بهجا استفاده کنم، علاوه بر اینیک سری کارها که در زندگی به تعویق افتاده با برنامهریزی و حسابشده میتوانم به انجام برسانم و با اطمینان کامل بهتمامی همسفران عزیز میگویم که هیچ دلواپسی در این مورد نداشته باشند و خدمت خودشان را هر چه زودتر شروع کنند.
آقا کوروش راهکار نزدیک شدن به عمل سالم با توجه به الگو بودن یک مرزبان از دیدگاه شما چیست؟
زمانی که از ضد ارزشها دور میشویم خواه ناخواه در صراط مستقیم قرار میگیریم راهنمای محترم من همیشه میگفت که قرار نیست که یکروزه علیهالسلام یا به درجه بالایی برسیم، رفتار و اعمالمان هم میتواند تغییر کند وقتیکه هدف و راه مستقیم الهی باشد سعی میکنیم بافاصله گرفتن از ضد ارزشها و نزدیک شدن به ارزشها قدم درراه مستقیم بگذاریم و آن زمان سه اصل اساسی در ما ایجاد خواهد شد پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک.
و حرف آخر؟
همسفر فریبا: تشکر میکنم از راهنمای بزرگوارم خانم بتول عزیز و قدردان زحمات این بزرگوار هستم و خواهم بود و از خانم ندا بسیار سپاسگزارم که اجازه دادند در محضر ایشان آموزش بگیرم، از بنیان کنگره جناب مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم که تمام خواستهها و تلاششان برای انسانهایی بود که بهنوعی از جامعه طردشده بودند و این در واقع احیای دوباره هست برای آسیبپذیرترین افراد جامعه و به شکرانه این نعمت که در کنگره هست سر تعظیم در مقابل این بزرگواران فرود میآورم و تشکر میکنم از شما خانم مریم عزیز بابت این مصاحبه.
مسافر کوروش: همینکه بتوانم راهنما بشوم و خدمتگزار خوبی هم باشم بهعنوان یک آرزو و کلام آخر میتوانم بیان کنم و جا دارد تشکر کنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که زندگی دوبارهای به ما بخشیدند و همچنین تشکر میکنم از همسفر عزیزم که در تمام مراحل زندگی کنارم بود نهتنها بهعنوان یک همسفر بلکه یک دوست و از همه خدمتگزاران کنگره و راهنمایان محترم هم سپاسگزارم و از شما آقا حمیدرضا به خاطر تهیه مصاحبه و همچنین فرصت ان تشکر میکنم.
نویسنده: مریم ب لژیون پنجم
ویرایش و تنظیم: همسفران شعبه امین گلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1045