پس نگذشته است بر گذرگاه سخت ، چه چیز دانا کرد تو را که چیست گذرگاه سخت ، رهانیدن گردنی است .
آری ، درمان اعتیاد و عبور از این گذرگاه سخت و درک این سختی ، به حرف و سخن نیست ، کسانی این سختی را درک میکنند و به آن واقف هستند که از جهنم اعتیاد گذر کردهاند ، آنها میدانند که برای عبور از این گذرگاه سخت، مسائل بسیاری را باید آموخت . در این سفر سخت و برای عبور از این گذرگاه سخت ، بایستی تمام انرژیها را جمع نمود و به کار گرفت تا بتوانیم از جاذبه میدان بسیار قوی و مغناطیسی نیروی منفی خارج شویم ، در غیر این صورت ، قادر به خروج از این میدان نخواهیم بود.
در دستور جلسات سالانه کنگره 60 موضوعاتی وجود دارد که به شکل مستقیم به ما میآموزد که انرژی خود را بیجهت هدر ندهیم و برای خودمان نگه نداریم . انرژی در دنیای درون مانند پول در دنیای بیرون است .همانگونه که پول در دنیای بیرون و زندگی ما نقش حیاتی دارد و امور زندگی ما به آن وابسته است ، در دنیای درون نیز همه چیز به انرژی بستگی دارد ، انرژی مانند پول به سختی به دست میآید ، بنابراین در خرج و صرف آن نیز بایستی نهایت دقت را مبذول داشت .
افرادی که از سطح انرژی بالایی برخوردارند دنیا را طور دیگری میبینند .وقتی سطح انرژی بالاست ، مشکلات بسیار کوچک جلوه میکنند و انسان قدرتی در خود احساس میکند که گویی قادر است هر مشکلی را حل کند . سطح انرژی که مد نظر ماست از نوع مثبت و سازنده است که ناشی از حرکت در صراط مستقیم و دوری از ضد ارزشهاست . زمانی که سطح انرژی بالاست ، احساس ، تفکر و جهانبینی ما متفاوت است . حتی چهره و سیمای ما ارتباط مستقیم با سطح انرژی دارد . ناامیدی ، یاس ، احساس ضعف و شکست ، احساس ترس و نتوانستن ، برای شخص معنا و مفهومی ندارد . در این حالت است که قادر خواهیم بود از پیچ و خمها و پستی بلندیهای سفر اول و درمان اعتیاد با موفقیت عبور نماییم.
این مقدمه ، ما را متوجه اهمیت دستورجلسه این هفته یعنی فضولی و آسایش مینماید ، زیرا ممکن است در نگاه اول نتوانیم بین این دستور جلسه و درمان اعتیاد رابطه مستقیم و شفافی برقرار کنیم ، اما اگر دقت کنیم متوجه میشویم که بین این دستور جلسه و مقوله سطح انرژی و درمان اعتیاد ، رابطهای مستقیم وجود دارد .
اگر به معنی لغوی فضولی مراجعه کنیم ، مشخص است که فضولی از ریشه فضل ، فضیلت و اظهار فضل کردن است ، وقتی که ما بخواهیم دانایی خود را به رخ دیگران بکشیم و به همه و در همه جا بگوییم که ما هم هستیم و میدانیم .
در معنی عامیانه ، فضولی به مفهوم دخالت بیجا در امری و یا کاری و یا موضوعی است که به ما ارتباطی ندارد .
در مورد معنی لغوی فضولی ، اگر به کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر استناد کنیم متوجه میشویم که فضولی عین نادانی است ، زیرا انسانی که بیان میکند که من میدانم ، خود دلیل بارزی است بر نادانی و در مورد دوم نیز که کاملاً مشخص و نیازی به توضیح نیست که دخالت بیجا در امری که به ما مربوط نیست ، امری منفی و ضد ارزش است که توضیحی جز نادانی ندارد .
در بین اعضای کنگره 60 اصطلاحی عامیانه وجود دارد که گاهی شنیده میشود و معنا و مفهوم عمیقی دارد و اگر خوب به آن دقت کنیم میبینیم که بسیاری از حال خرابیها و به هم ریختنها در درون همین جمله است ، آن جمله این است که " دوربین را روی خودتان تنظیم کنید " و به جای اینکه از کارهای دیگران تصویربرداری کنید از کارهایی که خودتان انجام میدهید فیلمبرداری کنید و اگر خیلی طالب هستیم که این تصاویر را مورد نقد و بررسی قرار دهیم ، در کمال فراغت ، تصاویر کارها و اعمال خودمان را مورد نقد و بررسی قرار دهیم .
فضولی یعنی اینکه ما به جای زیر نظر گرفتن خودمان و عملکرد خودمان ، عملکرد دیگران را زیر ذرهبین ببریم و تازه به این هم اکتفا نکنیم و سعی کنیم که دخالت هم بکنیم و اظهارنظر کنیم یا راهنمایی کنیم .
این مسئله یکی از مهمترین کانالهایی است که انرژی ما را تخلیه میکند و به هدر میدهد ، اول اینکه انرژی ما به جای اینکه صرف امور خودمان بشود ، صرف بررسی دیگران میشود و دوم اینکه این حرکت معمولاً بازتاب بدی دارد و عکسالعمل دیگران در مورد چنین حرکتهایی باعث میشود که حال شخص خراب شود .
ممکن است بعضیها تصور کنند که فضولی همان کنجکاوی است . اما باید بگوییم که اگر کنجکاوی قرار باشد در امور دیگران صورت گیرد و ما کنجکاو باشیم که از زندگی شخصی دیگران سر در بیاوریم و بخواهیم در کارهای دیگران دخالت کنیم ، دقیقاً فضولی است . کنجکاوی هم مانند بسیاری امور دیگر میتواند بار منفی داشته باشد و یا بار مثبت . کنجکاوی زمانی مفید و مثبت و سازنده است که در امور خودمان صورت گیرد و یا در حوزه مسایل خارج از این دست ، مانند مسایل علمی و غیره و در جهت تحقیق و کشف مجهولات علمی و گرهگشایی از مشکلات باشد که در این صورت بسیار مفید ، سازنده و ارزشمند خواهد بود .
از پیامبر بزرگ ، مسیح ( ع ) نقل است که " چون است خسی را در چشم دیگران میبینی ، اما چوب را در چشم خود نمیبینی " گاهی اوقات ما رفتار و عملکرد دیگران را موشکافی میکنیم و به دنبال عیب و ایراد میگردیم ، شاید اگر با همین دقت در اعمال خودمان کنکاش کنیم ایرادات بزرگی پیدا کنیم .
در این دنیا و در روی زمین شاید انسان بدون مشکل و ایراد پیدا نشود . همه آمدهاند که آموزش ببینند و ایرادات و کاستیهای خود را بر طرف نمایند.
ما در کنگره میآموزیم که اگر به یک صفحه سفید که در آن یک نقطه سیاه وجود دارد ، نگاه میکنیم ، ابتدا یک صفحه سفید ببینیم که در آن یک نقطه سیاه کوچک هم وجود دارد ؛ نه اینکه بدون در نظر گرفتن صفحه سفید ، فقط بگوییم یک نقطه سیاه می ببینیم .
تجسس در امور شخصی دیگران ، برای پیدا کردن نقاط سیاه ، یکی از منفیترین و ضدارزش ترین حالاتی است که یک انسان میتواند دچار آن شود .
ما مسئول کارهای دیگران و اشتباهات دیگران نیستیم ، گناهان و اشتباهات دیگران را به پای ما نمینویسند ، هر کس در هر جایگاهی مرتکب اشتباه شود ، در جای خود پاسخ آن را خواهد گرفت . نیازی نیست که ما به خاطر اشتباهات دیگران که ممکن است هیچ ربطی به ما نداشته باشد ، عصبانی شویم ، به هم بریزیم و بخواهیم دخالت کنیم .
به قول آقای امین دژاکام ، اگر با اشتباهات دیگران سخت به هم میریزیم و از تعادل خارج میشویم ، این میتواند نشانهای باشد از اینکه خود ما هم شاید پتانسیل چنین اشتباهاتی را داشته باشیم .
البته ممکن است در جایی مسئولیت فرد اقتضا کند که در مورد اشتباهات دیگران ( بدون بههمریختگی و عصبانیت) عکسالعمل نشان دهد و لازم به پیگیری باشد ، بحث ما در مورد دخالتهای بیجایی است که ربطی به ما ندارد
فضولی ، در زندگی روزمره و برای انسان در شرایط معمولی بسیار مخرب و ویرانگر است چه رسد به شخصی که دوره درمان اعتیاد را میگذراند . مصرفکنندهای که به کنگره 60 مراجعه میکند و سفر اول خود را برای عبور از گذرگاه سخت و طولانی درمان اعتیاد آغاز میکند ، در همان مراحل آغازین سفر میآموزد که انرژی خود را برای اصلاح امور خود به کار گیرد نه دیگران ،
ما نمیتوانیم دیگران را تغییر بدهیم ، تغییردهنده فقط و فقط خداوند است و خواست خود فرد.
تنها افراد و انسانهایی که از وظایف و مسئولیتهای خود غافل هستند میتوانند در امور دیگران تجسس کنند و نابجا وارد شوند و فضولی کنند ، انسانی که سرش به کار خودش مشغول است و اهمیت وظایف خود را میداند ، دیگر چه فرصتی برای کنکاش و فضولی در امور دیگران دارد ؟
در کنگره 60 به کرات مشاهده و تجربه شده است ، مسافران سفر اول و حتی سفر دوم که نتوانستهاند موضوع خودداری از فضولی را در دستور کار خود قرار دهند ، به نحوی از انحا دچار مشکلات متعدد شده و همین مسئله به عنوان یک عامل بازدارنده جدی بر سر راه آنها مطرحشده و منجر به توقف آنها شده است . توقف نیز همه میدانیم که مقدمه سقوط است .
فضولی و آسایش ، در کنار یکدیگر قرار نمیگیرند ، مادامی که فضولی وجود دارد ، خبری از آسایش و آرامش نخواهد بود .فضولی نقطه مقابل آسایش است .
فراگیری این دستور جلسه و سعی در اجرای آن در پروسه درمان اعتیاد و در ادامه ، در امور زندگی ، هرچند دشوار و سخت است اما ما را به جایگاهی میرساند که فارغ از این مسائل به آسایش و آرامش ناشی از غور در امور خودمان برسیم .
انسان زمانی که به مسائل خویش رسیدگی میکند و کاری به امور دیگران که به او مربوط نیست ندارد ، از ناآرامیها و مسایلی که از او سلب آسایش و آرامش میکند فارغ میشود . در این وضعیت سطح انرژی شخص رفتهرفته بالاتر میرود و در کنار رعایت سایر مسایل ، آرامآرام به جایگاهی قدم میگذارد که میتواند از امور خویش سر در بیاورد و بالطبع مسلط به امور خویش گردد و این یعنی به دست آوردن کلید شهر وجودی و به دست گرفتن فرماندهی شهر وجودی که ارزشمندترین جایگاهی است که مسافر در طول سفرهای خویش به دست میآورد .
با احترام ، مسافر علی خدامی
منبع : وبلاگ آقای خدامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1536