English Version
This Site Is Available In English

بهترین حس دنیا

بهترین حس دنیا

کنگره ۶۰ تنها راه درمان قطعی اعتیاد است و این مهم رامی توان از تجربیات و ثمره کار و راندمان درمان و بهبودی اعضایش متوجه شد اما مسئله‌ای که در اینجا می‌خواهیم به آن بپردازم مرحله نخست مواجهه یک بیمار با کنگره ۶۰ است. راهنمای تازه‌واردین اولین سنگر و یا پایگاه کنگره ۶۰ در مبارزه با اعتیاد است این جایگاه از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بسیار دقیق و حساب‌شده تعریف و برنامه‌ریزی‌شده است تا مصرف‌کنندگان را به کنگره ۶۰ جذب کند. به همین دلیل تصمیم گرفتم کمی از این جایگاه و مسائل مربوط به آن، بنویسم. امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت ببرید.

نقش آموزش

من  همیشه معتقد بودم که یک راهنمای تازه‌وارد باید به حدی آموزش‌دیده باشد که بتواند یک مصرف کننده را جذب کند، مخصوصاً  افرادی مانند من که مصرفشان  الکل است و سخت جذب می‌شوند و باید خیلی مشاور در کار خود وارد باشد. من قبل از خدمت در این جایگاه، همیشه نگاه دقیقی به مشاوران داشتم بعضی وقت‌ها صحبت مشاوران را می‌شنیدم اما فکر می‌کردم مشاوره یک مسئله فقط تجربی هست و دوستان مشاور بدون آموزش مشاوره می‌دهند. بعد از آزمون، برای خدمت در این جایگاه قبول شدم. تازه متوجه شدم که آموزش‌های یک راهنمای تازه‌وارد با راهنمای درمان اعتیاد یکی هستند؛ و‌ چقدر این مسئله به‌صورت علمی و آکادمیک هست. به‌طور کل یک مشاور تازه‌وارد باید به‌صورت منظم و مرتب، خود را با آموزش‌های کنگره به‌روز کند و تمامی سی‌دی‌های جدید جناب مهندس را گوش کند تا بهترین بازخورد را دریافت کند.

القای حس امنیت

یک تازه‌وارد با دنیایی از ناامیدی و ترس و احساس عدم امنیت، برای راهنمایی به شعبه مراجعه می‌کند. خصوصاً حس امنیت بسیار مهم است و تازه‌وارد بسیار روی این مسئله حساس است. طبق تجربه من راهنمای تازه‌وارد در مرحله اول فقط و‌ فقط باید حس امنیت را به تازه‌وارد منتقل کند. در ادامه تازه‌وارد باید حس کند که وارد جایی شده است که فرقی با بقیه ندارد. بااینکه شاید به فکرش هم‌ نرسد که مشاور یا مرزبان یا اعضایی که در کنگره ۶۰ می‌بیند زمانی مصرف‌کننده بوده‌اند اما این حس آرامش باید به او القا بشود. مبنای مشاوره بر اساس محبت است و چون من هم روزی به‌عنوان تازه‌وارد به این مکان وارد شدم و این حس توسط مشاور آن روز، به من هم منتقل شد پس امروز من و تمام راهنمایان می توانیم این حس را به تازه‌واردین انتقال دهیم.

 

احترام

ادب و احترام و نوع برخورد و پوشش؛ بسیار یک تازه‌وارد را کنجکاو می‌کند. مخصوصاً زمانی که متوجه می‌شود تمام افرادی که در شعبه حضور دارند مصرف‌کننده بودند. نظم و انضباط یکی‌ دیگر از مسائلی هست که تازه‌وارد را جذب می‌کند. بعضی‌اوقات تازه‌واردین با تخریب‌های بسیار بالایی مراجعه می‌کنند و  گاهی اوقات به حدی حالشان بد است که شاید یک کلمه از حرف‌های من را هم متوجه نشود و کاملاً هم عادی است چون تمام این مشکلات براثر مصرف ماده مخدر هست و فقط و‌ فقط حس امنیت تازه‌وارد را مجاب می‌کند که این‌ راه را ادامه بدهد. حس و حال جالبی است.

چالش‌ها

در این جایگاه همواره درگیر چالش‌های جدید هستیم چون هر کس با شرایط، دید و نگرش مختص به خودش و با تخریب و‌ تجربه و افکار و اندیشه مختص به خود، وارد کنگره ۶۰ می‌شود. هر تازه‌وارد یک درس جدید است. مطلقاً به هیچ‌کدام نمی‌شود یک‌جور راهنمایی و مشاوره داد. این جایگاه چیزی نیست که بشود مطلب را حفظ کرد و مانند نوار ضبط‌شده تحویل تازه‌وارد داد. همیشه باید در این جایگاه مطالعه مکتوبات را داشته باشم چون جایگاه بسیار پویا و زنده هست. اگر آموزش من به‌روز نباشد قطعاً نمی‌توانم در این جایگاه ادامه بدهم.

ایجاد حس اعتماد

 بزرگ‌ترین چالش ایجاد حس اعتماد در تازه‌وارد است که متوجه بشود راهنمای تازه‌وارد، بیماری اعتیاد را می‌شناسد و بتواند پاسخ سؤال‌هایش را بدهد. خیلی وقت‌ها تازه‌واردین دنبال این هستند تا مطالبی را بیان کنند که مشاورشان نتواند پاسخ درست بدهد و مخصوصاً این موضوع برای افرادی که سابقه ترک‌های متعدد در سازمان‌های دیگر و تحت نظر پزشک را داشتند بیشتر است. بعضی‌اوقات دوستانی مراجعه می‌کنند که با خواست خودشان نیامده‌اند. باید به حدی به موضوع اشراف داشت که این دسته از دوستان را هم جذب کرد و یا نقطه تفکری برایشان روشن کرد.

مصرف‌کنندگان شیشه و الکل سخت‌تر از بقیه تازه‌واردین متقاعد می‌شوند. خیلی‌ها برای ترک موادی مانند تریاک به شیشه رو‌ آورده بودند و حالا مجدد بحث درمان با شربت تریاک برای آن‌ها کمی ترسناک است و الکلی‌ها هم که عموماً قبول ندارند که مصرف‌کننده هستند و ترس بزرگی دارند که من الکل را مصرف کنم بهتر است تا اینکه شربت تریاک مصرف کنم یا به قولی تریاکی بشوم و فکر می‌کنند از چاله به چاه می‌افتند. یکی از قسمت‌هایی که شاید تازه‌وارد سخت قبول کند این است که کنگره خدماتش رایگان است و معمولاً منتظر پرداخت پول هستند یا فکر می‌کنند که اول اینجا درمان می‌شوند و آخر کار صورت‌حساب برایشان صادر می‌شود.

مدت زمان درمان

یکی دیگر از قسمت‌های سخت راهنمایی تازه‌واردین در ارتباط با مدت‌زمان درمان است. این مورد زیاد پیش‌آمده که تازه‌وارد دنبال ترک حداکثر ۲ یا ۳ ماهه هست. در این موارد اول باید تفاوت ترک با درمان برای فرد توضیح داده بشود و در ادامه باید طوری صحبت کرد که این مدت‌زمان برای تازه‌وارد به چشم نیاید. این با لحن صحبت کردن و نوع ادبیات و کلماتی هست که مشاور استفاده می‌کند. باید راه را در مرحله اول برای شخص ساده کرد مانند کسی که ترس از پریدن داخل استخر دارد. باید این ترس را از او گرفت. اول باید قسمت‌های کم‌عمق را به او نشان بدهیم. این حس آرامش را برای او ایجاد کنیم. با مثال زدن دوران مصرف خودمان البته معمولاً در جلسات آخر مشاوره تازه‌وارد بیشتر اعتمادش جلب می‌شود و بهتر پذیرای حقیت است و با توجه به مسائلی که در لحظه پیش می‌آید ، راهنما باید همیشه آماده توضیحات مناسب باشد که این القا رخ بدهد.

حس بد و خوب

یکی از بدترین حس‌های دنیا این است که وقتی به یک تازه‌وارد راهنمایی و مشاوره می‌دهم اما او به هر دلیلی جذب نشود. برای من ۲ یا ۳ مورد پیش‌آمده که تازه‌وارد دیگر نیامده. این حس خیلی بدی است و مدام سؤالاتی ازاین‌دست در ذهنم پرسیده می‌شوند: شاید من باعث شدم یا مشاوره بدی دادم که تازه‌وارد نیامده؟ آیا به شعبه دیگری رفته؟ یا شاید زمان و وقتش هنوز نرسیده است. برای همین موضوع هست که گفته شد همیشه باید تحت آموزش باشم که بتوانم با تمام توان در این جایگاه حضورداشته باشم. همیشه من حال‌وروز تازه‌واردین را دورادور رصد می‌کنم و با دیدن تغییرات در رهجو بعد از چند ماه که از سفرش می گزرد حس عجیب و نابی به من دست می‌دهد، بهترین حس دنیا.

راهنمای تازه‌وارد مانند رسپشن یک هتل مجلل است. اگر در برخورد اول بتواند کامل و خالص به تازه‌وارد مشاوره بدهد و راهنمایی لازم را انجام بدهد شخص جذب می‌شود و اعتماد می‌کند. مثل یک فروشنده ماهر باید عمل کند که بتواند محبت و خدمتی را که خودش دریافت کرده به زیباترین شکل به خریدار بفروشد.

سپاس‌گزاری

این جایگاه خدمت و تمام جایگاه و شرایطی که امروز من در آن هستم فقط و فقط حاصل وجود حکیم الهی آقای مهندس دژاکام هست که این ساختار را بنیان شدند. آرزوی سلامتی و آرامش روزافزون را برای جناب مهندس و خانواده محترمشان و استاد عزیزم آقای محسن زهرایی دارم. هر چه دارم از این خانواده بزرگ دارم و امیدوارم بتوانم ذره‌ای از محبت‌هایی که به من شد را انتقال بدهم.

نویسنده: مسافر وحید

تهیه و تنظیم: مسافر روزبه

نمایندگی: ارتش

 

 

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .