English Version
This Site Is Available In English

پس انداز معجزه می کند

پس انداز معجزه می کند

دستور جلسه‌ی این ماه لژیون سردار، پس‌انداز است. ابتدا به تعریف واژه‌ی پس انداز می پردازیم. در فرهنگ فارسی معین؛ پس انداز به معنی ذخیره و اندوخته است. درمعنی عام پس انداز یعنی میزانی از درآمد که ما آن را خرج نمی‌کنیم یا اینکه اموالی را که برای مصرف آینده کنار می‌گذاریم. درواقع پس انداز همان درآمد خرج نشده یا مصرف معوق است. ازنظر اقتصاد کینزی؛ مقدار پولی که پس از کسر هزینه‌ها از درآمد باقی می‌ماند، پس انداز نام دارد.

پس انداز همیشه نقدی نیست و گاهی صرفه‌جویی در هزینه‌ها هم خود نوعی پس انداز هست. پس انداز ربطی به میزان درآمد فرد ندارد و آقای مهندس بارها در سی‌دی‌ها فرمودند: اگر ما چند روز چیزی برای خوردن نداشتیم و بعد از چند روز یک قرص نان به دست آوردیم، نباید همه‌ی آن را بخوریم و باید مقداری از آن را برای فردای خود پس انداز کنیم. در وادی پنجم به پس انداز کردن توصیه زیادی شده است و در سی دی وادی پنجم؛ آقای مهندس به این نکته اشاره می‌کنند: که در کلام اندیشمندان و عرفای ما در مورد واژه‌ی پس انداز هیچ صحبتی نشده است؛ درحالی‌که موضوع پس انداز بسیار مهم هست. درجایی آقای مهندس بارها به این سخن زیبا اشاره‌کرده‌اند که پیامبر بزرگ ما فرمودند: برادرم موسی؛ دنیا را تنها با یک‌چشم می‌دید (فقط توجه به مادیات) و برادرم عیسی دنیا را با چشم دیگر می‌دید (فقط توجه به معنویات) ولی من دنیا را با هر دو چشم می‌بینم (توجه ویژه به مادیات و معنویات کنار هم). این واقعیت وجود دارد که انسان موجودی اجتماعی است وزندگی اجتماعی بدون پول و مادیات معنایی ندارد. انسان اگر می‌خواهد کار معنوی هم انجام دهد نیاز به مادیات دارد. اگر ما پول نداشته باشیم و دستمان جلوی مردم دراز باشد، چگونه می‌توانیم بخشش‌کنیم؟

برای پس انداز کردن بیشتر از آنکه نیاز به پول داشته باشیم، نیاز به تدبیر و برنامه‌ریزی داریم. گاهی اوقات ما می‌توانیم برای یک وعده‌ی غذای خود مبلغ زیادی هزینه کنیم و پیتزا و... از رستوران خریداری کنیم. ولی می‌توانیم باتدبیر و برنامه‌ریزی همین پیتزا را خودمان در منزل با حداقل قیمت تهیه کنیم یا از یک غذای ارزان‌تر خانگی استفاده کنیم و همه‌ی این‌ها مصداق پس انداز کردن است.

سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که: پس انداز برای ما چه فایده‌ای دارد؟ چرا ما باید پس انداز داشته باشیم؟ در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم فراز و نشیب‌های زیادی وجود دارد و عوامل بیرونی زیادی ازقبیل بیماری‌های همه‌گیر، مثل کرونا و بلایای طبیعی و... وجود دارد که ممکن است وضعیت درآمد ما را مختل کند و یا عوامل درونی مثل بیماری و عدم امنیت شغلی و ... وجود دارد. وجود پس انداز باعث می‌شود که ما در شرایط بحران دست و پای خود را گم نکنیم و بتوانیم باصرفه جویی گذران زندگی داشته باشیم. آقای مهندس دریکی از سی‌دی‌هایشان فرمودند: هرکدام از ما اعضای کنگره 60؛ باید به‌اندازه 6 ماه گذران زندگی همیشه پس انداز داشته باشیم؛ به‌گونه‌ای که اگر 6 ماه هیچ درآمدی نداشتیم بتوانیم به‌راحتی با پس انداز خود به زندگی ادامه دهیم.

یک نوع از پس انداز که کمتر کسی به آن توجه می‌کند؛ پس انداز غیر پولی است؛ یعنی مجموعه لوازم و موجودی‌هایی که فرد و خانواده از آن برخوردار است؛ که به دودسته‌ی اقتصادی و اجتماعی تقسیم می‌شود. در قسمت پس انداز غیر پولی اقتصادی، وسایلی هست که ما از آن استفاده می‌کنیم و در صورت لزوم و نیاز می‌توانیم آن را به پول تبدیل کنیم مثل یک گردنبند طلا که از آن استفاده می‌کنیم و در صورت ضرورت می‌توانیم آن را به‌راحتی تبدیل به پول‌کنیم و نیاز خود را مرتفع سازیم. پس انداز غیر پولی اجتماعی؛ اعتباری است که یک شخص ممکن است در اجتماع داشته باشد، این فرد می‌تواند در مواقع نیاز و ضروری از مردم قرض بگیرد و نیاز خود را برطرف نماید. پس اعتبار جمع‌کردن در بین مردم و خوش‌حساب بودن خود نوعی پس انداز است.

پس انداز؛ همیشه معجزه می‌کند. ولی توجه کامل به پس انداز مادی و کمک نکردن به نیازمندان هم نوعی انحراف است. کمک کردن به دیگران پس انداز معنوی است. ما باید در کنار پس انداز مادی به پس انداز معنوی هم توجه کنیم و پس انداز معنوی مصداق همان بیت زیباست که شاعر می‌گوید:تونیکی می‌کند و در دجله انداز-که ایزد در بیابانت دهد باز.

نکته‌ی بسیار مهمی که باید در پس انداز کردن در نظر داشته باشیم؛ در نظر گرفتن تورم است. اگر ما بخواهیم هرماه یک مبلغی کنار بگذاریم و پس انداز پولی داشته باشیم؛ وقتی بعد از سه چهار سال به آن مبلغ نگاه کنیم، متوجه می‌شویم با توجه به تورم آن مبلغ بسیار ناچیز شده است و شاید حتی انگیزه‌ی ما برای پس انداز کردن از بین برود. ما باید برای پس‌اندازهای خود تدبیر داشته باشیم تا بتوانیم همیشه ارزش پول پس انداز شده‌ی خود را حفظ کنیم. در سی دی طلا؛ آقای مهندس خیلی زیبا عنوان کردند که خانم‌های قدیم با خرید طلا و جمع‌کردن طلا؛ همسر خود را خانه‌دار می‌کردند و به خانم‌ها توصیه کردند که به بازار بروند و طلای دست‌دوم تهیه کنند و به‌جای اینکه اگر پولی دارند پرده خانه و مبلمان را عوض کنند؛ با آن طلا یا سکه خریداری کنند. این نوع پس انداز باعث می‌شود هیچ‌گاه انگیزه پس انداز کردن در انسان کم‌رنگ نشود.

لازم به ذکر است؛ نقطه تفکری که باعث عضویت این‌جانب در لژیون سردار شد، صحبت‌های زیبای آقای زرکش در نمایندگی ابوریحان بود. ایشان فرمودند: وقتی ما به خارج می‌رویم پول خود را چنج به دلار می‌کنیم و اگر این کار را نکنیم؛ این پول برای ما در کشور خارجی کارایی ندارد. پول ماده است و ماده مخصوص این دنیا است و ما نمی‌توانیم این پول را با خودمان به دنیای دیگری ببریم. ولی اگر این پول را چنج کنیم و از ماده به انرژی تبدیل کنیم می‌توانیم با خودمان به جهان دیگر ببریم تا برایمان کارایی داشته باشد و این کار تنها با بخشش امکان‌پذیر است. وقتی می‌بخشیم پول مادی را تبدیل به انرژی می‌کنیم و همان باقیات‌الصالحاتی می‌شود که ما می‌توانیم با خودمان از این دنیا ببریم و از فواید آن در دنیای دیگر بهره‌مند شویم.

من در خانواده و اطرافیان به بخشنده بودن معروف بوده و هستم ولی هیچ‌گاه در زندگی شهامت اینکه بخواهم به این اندازه یکجا بخشش‌کنم را نداشتم؛ و این شهامت را مدیون آموزش‌های کنگره هستم. زمانی که تصمیم به انجام این کار گرفتم؛ نیروهای منفی با القای ترس از شرایط اقتصادی و... مرا محاصره کرده بودند و به من شهامت انجام این کار را نمی‌دادند. می‌ترسیدم با این کار خودم لنگ شوم و در زندگی کم بیاورم و پشیمان شوم یا وعده‌ای را بدهم و از عهده‌ی آن برنیایم؛ ولی باراهنمایی‌های راهنمای خوبم؛ خانم معصومه رنجبر توانستم بر این ترس‌ها غلبه کنم و دست هایم را در جشن گل‌ریزان بالا ببرم و اعلام آمادگی برای عضویت در لژیون سردار را داشته باشم. خدا را شاکرم به من لیاقت داد طعم شیرین بخشش را تجربه کنم. خیلی راحت‌تر از آن چیزی که فکرش را می‌کردم این مبلغ جور شد و این لحظه خدا را صدها هزار بار شکر می‌کنم که شهامت این کار را پیدا کردم. خیروبرکتی که در زندگی من وارد شد غیرقابل وصف بود. شاید باورش برای هرکسی در این شرایط اقتصادی و وضعیت کرونا خیلی سخت باشد که خداوند بیش از چندین برابر آن پول را در برکت در کسب‌وکار به من برگشت داد که غیرقابل وصف است. شاید خداوند می‌خواست به من بگوید: "افسانه از چه می‌ترسی؛ زمانی که باکسی معامله می‌کنی که هر آنچه در هستی هست تحت فرمان و اراده‌ی اوست." خداوند است که می‌دهد و اوست که می‌گیرد و خداوند نیازی به بخشش ما ندارد؛ ولی اگر خداوند در کتاب آسمانی به بخشش توصیه‌ی زیادی کرده است؛ هدف تعالی روح من و بزرگ شدن وسعت نظر من است.

اینجانب به‌شخصه پس‌اندازهای زیادی در زندگی داشته‌ام ولی بهترین پس‌اندازی که در زندگی داشته‌ام؛ مبلغی بوده است که با عضویت در لژیون سردار پس انداز نموده‌ام و این بهترین نوع پس انداز است. می‌دانم این پس انداز زیر نظر یک مدیریت قوی و باتدبیر جناب آقای مهندس؛ سرمایه گزاری می‌شود و صرف خرید زمین کنگره 60 و کمک به درمان مسافرانی می‌شود که در آینده به کنگره 60 ملحق می‌شوند و به درمان می‌رسند. شاید آن روز من درروی این کره‌ی خاکی نباشم ولی مطمئن هستم بازتاب آن برای من در دنیایی دیگر دستگیر خواهد بود و دعای خیر مسافران و همسفران بدرقه‌ی سفر من می باشد.

در خاتمه از جناب آقای مهندس، جناب استاد امین و آقای زرکش و راهنمای خوبم و همه‌ی کسانی که در ایجاد انگیزه و انجام این حرکت سهیم بودند نهایت تشکر رادارم. از خداوند طول عمر باعزت برای آقای مهندس و خانواده‌شان و همه‌ی خدمتگزاران کنگره 60 مسئلت دارم.

 

نویسنده: همسفر افسانه ( عضو لژیون سردار نمایندگی ابوریحان)

ویرایش و تنظیم: همسفر افسانه (لژیون هفتم)

همسفران نمایندگی ابوریحان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .