English Version
This Site Is Available In English

احساس،دریافت،ادراک و برداشت یا ........

احساس،دریافت،ادراک و برداشت  یا ........

احساس،دریافت،ادراک و برداشت  یا حس،عقل،دانایی و عمل سالم

جهان‌بینی و دانش چگونه زیستن ،ابزاری است برای انسان جهت بدست آوردن آرامش و حال خوش در مسیر زندگی؛و در ادامه همچون نردبانی است برای صعود انسان به قله‌های معرفت ،شناخت و درک هستی .که به وسیله‌ی این ابزار یا نردبان می‌توان پله‌های فهم حقیقت و یا ماهیت جهان هستی را بالا رفت.

در تعریف جهان‌بینی می‌گوییم ،آنچه انسان از خود و محیط پیرامون خود احساس ،دریافت ،ادراک و برداشت می‌نماید و برای اینکه بهتر و بیشتر با مفهوم این تعریف آشنا شویم ،ناچاریم که قدری به شرح و توضیح آن بپردازیم.با این مقدمه که در مکتوبات کنگره60 این تعریف وجود دارد کهحس اولین قوه‌ی به‌کارگیری عقل است " .انسان دارای دو بخش از حواس می‌باشد، که یک بخش مربوط به حواس ظاهری و یا فیزیکی است و بخش دیگر مربوط به حواس غیر ظاهری و یا بیرونی می‌باشد که بحث اصلی در این مقاله پیرامون حواس ظاهری است ؛چرا که همین حواس ظاهری پایه و اساس برای عملکرد هرچه بهتر حواس بیرونی هستند.

حواس ظاهری انسان شامل حس بینایی ،حس شنوایی ،حس لامسه ،حس بویایی و حس چشایی می‌باشد که این حواس پیام‌ها و سیگنال ها را از محیط پیرامون دریافت کرده و به مغز انتقال می‌دهند و توسط مغز برای سیستم عقل ترجمه خواهند شد و در این حین چرخه‌ی تفکر هم برای کمک به سنجش و صدور فرمان عقل ،بکار خواهد افتاد.به عنوان مثال: انسان وقتی که غذای شوری را مزه می‌کند ،حس چشایی این مزه و شوری را دریافت کرده و به مغز انتقال می‌دهد و چرخه‌ی تفکر بکار خواهد افتاد که فرضأ  این شوری به علت نمک زیاد است و یا نمک سفید رنگ است و یا شوری و نمک زیاد چه آسیب هایی برای انسان دارد و ... و سیستم عقل بر اساس این داده‌ها مسائل را می سنجد و فرمانی را صادر می‌کند.

زمانی که فردی مصرف‌کننده‌ی مواد مخدر است ،بدلیل مصرف مواد پرده و حجاب روی حواس وی به وجود آمده است و دیگر این پیام‌ها به شکل درست و صحیح به عقل نخواهد رسید. پس مرحله‌ی دوم یعنی دریافت هم به درستی صورت نخواهد گرفت.و یا در حس خشم و یا ترس هم همین گونه خواهد شد که سیگنال های صحیح به عقل فرستاده نمی‌شود و دریافت هم به تبع آن نادرست است. و زمانی که اطلاعات نادرست و ناکافی به عقل برسد ،یقینأ ادراک و برداشت هم نامطلوب خواهد بود.

و اما مرحله‌ی ادراک ،مرحله‌ای است که ارتباط مستقیم با دانایی و پیشینه‌ی دانایی انسان دارد .و به همین علت است که درک در همه‌ی انسان‌ها به یک میزان اتفاق نخواهد افتاد. مثلأ  انسان‌ها با خواندن این جمله کهآنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی استپس از احساس و دریافت ،در بخش ادراک متفاوت هستند که این تفاوت بستگی به عقل و میزان توانمندی چرخه‌ی تفکر ،تجربه و آموزش آن‌ها خواهد داشت.

و مرحله‌ی آخر ،مرحله‌ی برداشت است که این مرحله هم در عرصه‌ی عمل بروز پیدا خواهد کرد ،یعنی فرضأ آنچه که از جمله‌ی آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است ،احساس دریافت ادراک‌شده ،در عرصه‌ی عمل و اینکه چقدر این حس را در وجود خود پرورانده و انتقال می‌دهد را به عنوان "برداشت" می‌توان یادکرد. پس می‌توان تعریف جهان‌بینی را که احساس دریافت ادراک و برداشت است ،بااحساس عقل دانایی و عمل سالم توضیح داد.

در کنگره60 با کاهش تدریجی و یا تیپرینگ داروی "او- تی" ،به تدریج حواس ظاهری مسافران تحت درمان را پالایش و تصفیه می‌کنند .و جهت جلوگیری از تخریب حاصل از حس‌های با موج منفی مثل خشم، ترس ،ناامیدی و... و همچنین برای دریافت و ادراک صحیح ،افراد را آموزش می‌دهند . که سر فصل این آموزش‌ها ،قوانین جاری در هستی را شرح می‌دهد که نقش اساسی را در چگونگی عملکرد انسان ایفا می‌کنند و سبب برداشت‌های هر چه بهتر خواهند شد.

به عنوان مثال دریافت و درک این قانون کهصفت گذشته در انسان صادق نیست چون جارسیت،چه تفاوت دیدگاه و برداشتی را برای انسان می‌تواند به همراه داشته باشد؟          من اگر بدانم در مقوله‌ی اعتیاد قابل‌درمان هستم و می‌توانم با یک روش درمانی صحیح تحت عنوان پروتکل " دی اس تی " به رهایی و درمان قطعی برسم ،چه دیدگاهی به ادامه‌ی زندگی خواهم داشت؟ و در ادامه چه برداشتی خواهم کرد؟        یا اگر با این تفکر غلط که مصرف‌کننده‌ی مواد مخدر از خیار به خیار شور تبدیل‌شده و این صفت اعتیاد برای همیشه با من است ،چگونه دی گاهی دارم؟  قطعأ این دو نوع نگاه متفاوت‌اند ،یکی به سرافرازی و امید و دیگری به حقارت و ناامیدی ختم خواهد شد.

پس این همان جهان‌بینی صحیح است که با پالوده شدن حس‌ها و دریافت آموزش‌های کنگره60 پدید خواهد آمد که فرق نگاه یک معتاد را با یک مسافر کنگره رقم خواهد زد. در دنیای یک مسافر همه چیز تازگی و طراوت دارد ،چرا که هدف مشخص است و حتی می‌تواند آن را ببیند و هر روز یک قدم به آن نزدیک تر شود ؛اما متأسفانه نگاه یک معتاد به زندگی ،نگاهی به یک قدمی خود می‌باشد و نه بیشتر ،و هر روز و هر روز این کهنگی و یأس و ناامیدی و تکرار ،تکرار می‌شود.

 

با احترام :مسافر محمد اعتمادی

   لژیون استاد محسن زهرایی

      نمایندگی اقدسیه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .