دومین جلسه از کارگاه های آموزشی کنگره 60؛ نمایندگی ارتش ویلیام وایت به استادی مسافر رضا و با دستور جلسه «هفته راهنما» چهارشنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1399 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان، تنها پیوند محبت ما را به یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت» بسیار خوشحالم که دوباره توانستم در جمع شما عزیزان حاضر شوم و از انرژی لژیون ویلیام بهره ببرم و از این پیوند محبتی که میان ما جاری است لذت ببرم، پیوند محبتی که تا بی نهایت ادامه دارد و انتهایی برای آن نیست و باید بگویم که این پیوند محبت به خاطر وجود کنگره ۶۰ است و راهنمایان کنگره است.حسهای خوب و مثبت در همان لحظه دیدن راهنمایم برای اولین بار به وجود آمد حسی که قابل وصف نیست و آن حس شروع پیوند محبت میان من و راهنمایم شد پیوندی که با هیچ پیوند دیگری قابل قیاس نیست نمیتوان نام دوستی، برادری و یا رفاقت بر آن گذاشت زیرا رابطهای بسیار عمیقتر و زیباتر است رابطهای که با انتقال آموزشهای کنگره ۶۰ توسط راهنما به من بیشتر و بیشتر میشود، همین محبت و همین عشق است که باعث میشود یک راهنما بهصورت کاملاً رایگان و بیهیچ دریافت مزدی در کنگره ۶۰ خدمت کند و هیچ چشمداشتی از کنگره ۶۰ و مسافران نداشته باشد.
اگر میبینیم که این راهنمایان به این صفات زیبا به این قدرت علمی و آموزشی رسیدهاند همه و همه به خاطر آموزشهای دقیق و کامل کنگره ۶۰ است. یک مسافر بهسادگی نمیتواند شال راهنمایی را برگردن بیندازد و باید سلسلهمراتب بسیاری را باید طی کند و بهقولمعروف باید برادری خود را ثابت کنند، باید امتحانداده و نمره بسیار بالایی را دریافت کنند، باید خدمت کرده باشد و راهنمایش و مرزبانان و دیگر اعضا از او راضی باشند بعدازاین نوبت به مصاحبهها با اساتید است و همینطور مراحل دیگر، پس کاملاً طبیعی است که یک راهنما به اینچنین سطحی از عشق محبت و علم برسد.
به خاطر همین آموزشها و علوم است که راهنمایان مسافران را به رهایی میرساند. راهنما باید عمل سالم را انجام دهد کاری بسیار سخت و دشوار، زیرا گاهی اوقات باید با شاگرد خود بهسختی و کمی بهتندی رفتار کنند و بر او سخت بگیرد تا او را به مسیر درمان بازگردانند یا در مسیر درمان نگاهدارند بعضیاوقات به رهجو سقوط آزاد میدهد اما تمام اینها نیز از عشق و محبت است یعنی زمانی که راهنمای من به من سقوط آزاد میدهد در قلب خود به من عشق میورزد و این کار چیزی نیست جز عمل سالم، شاید من در ابتدا دلگیر شوم اما در ادامه کار که نتایج آن را میبینم، متوجه عمل بزرگ و محبت بینهایت راهنمایی میشوم.من در یک نقطه از سفرم، متوجه محبت راهنمای خود شدم محبتی که باورنکردنی بود و همین باعث شد جرقهای در ذهن من روشن شود و با خود بگویم که این انسان هرچه از من میخواهد از روی محبت و صلاح من است و چیزی غیرازاین نمیخواهد پس من باید بهفرمان ایشان گوش دهم و هر چه میگوید اجرا کنم تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
در پایان این هفته بزرگ و باارزش را در رأس به جناب مهندس دژاکام؛ راهنمای تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم و همچنین به تمام راهنماها و کمک راهنمایان کنگره تبریک عرض میکنم. این هفته را به تکتک شما نیز تبریک میگویم زیرا این جشن و این روزهای بزرگ مختص به راهنمایان نیست این جشن برای همه ما و برای همه اعضای کنگره ۶۰ است. این جشنی است که ما جایگاه راهنما را بفهمیم و درک کنیم و تلاش کنیم تا به این جایگاه برسیم و همینطور قدرشناس این جایگاه باشیم. در پایان جلسه، توسط لژیون مرزبانی ارتش، از آقای رضا صبوری راهنمای لژیون ویلیام وایت، قدردانی به عمل آمد.
جمعیت احیای انسانی کنگره60، نمایندگی ارتش
تایپ،عکس و تهیه و تنظیم : مسافر روزبه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1536