English Version
English

منیت نقطه توقف آموزش انسان است

منیت نقطه توقف آموزش انسان است

کمک راهنمای نمایندگی کرج، مسافرحسین روز 17 فروردین 1399 در خصوص چگونگی داشتن ظرفیت،مسئولیت و مسائلی مانند تخریبهای نداشتن ظرفیت مانند قبله گم کردن مشارکت مکتوبی کرد که در ادامه می‌خوانید:

سال نو را خدمت تمامی عزیزان تبریک عرض می‌کنم، امیدوارم سال ۹۹ سالی سرشار از شادی، خیر و برکت برای تمام ملت ایران به‌خصوص اعضای کنگره ۶۰ باشد. از خدمتگزاران گروه سایت تشکر می‌کنم که در این مدت زحمات زیادی کشیده‌اند و خوشحالم که در این ایام تعطیل و با وجود این ویروس، بازهم خداوند لیاقتی داد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و در خدمت شما عزیزان باشم.

و اما‌ دستور جلسه این هفته که ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن است. گریزی به دستور جلسه هفته قبل می‌زنم و با یکی از اضلاع مثلث جهالت شروع می‌کنم و آن منیت است. ممکن است خیلی‌ها ازنظر خودشان ظرفیت یک مسئولیت را داشته باشند و آن مسئولیت هم به آن‌ها واگذار شود، اما به نظر بنده منیت است که باعث می‌شود طرف، قبله‌اش را گم کند. چون تا زمانی که قبول داشته باشم در هر مرحله از زندگی و هر جایگاهی هستم، نیاز به آموزش دارم، هیچ‌وقت در مسئولیتی که دارم، قبله‌ام را گم نمی‌کنم، حتی اگر آن مسئولیت بزرگ باشد. به عبارتی ظرفیت آن را دارم چون ظرف خودم را خالی می‌بینم و قبول کرده‌ام که باید آموزش بگیرم تا بتوانم پیشرفت کنم. حتی اگر دقت کنید جناب آقای مهندس هم در صحبت‌های خود اشاره می‌کنند که هنوز هم بعد از چندین سال از اساتید خودشان آموزش می‌گیرند و به ما انتقال می‌دهند. پس ازنظر بنده منیت می‌تواند خیلی تأثیرگذار باشد روی اینکه قبله‌ام را گم کنم یا نکنم. قبله گم کردن یک اصطلاح است، در گذشته، وقتی شخصی در جای غریبی می‌خواست نماز بخواند و نمی‌دانست قبله کدام طرف است، می‌گفتند طرف قبله‌اش را گم کرده است. این اصطلاح در بین مصرف‌کنندگان مواد که بنده هم ‌زمانی جزئی از آنان بودم، وقتی استفاده می‌شد که شخص بعد از مصرف، نشئه و گیج می‌شد و می‌گفتند که طرف قبله‌اش را گم کرده است.

پس بنده اگر آن منیت نداشته باشم، در هر جایگاهی که باشم و هر مسئولیتی که داشته باشم، به‌هیچ‌عنوان قبله خودم را گم نمی‌کنم و آن مسئولیتی که به بنده داده شده را به نحو احسن انجام می‌دهم و ظرفیت آن را دارم. به‌عنوان‌مثال بنده یک کمک راهنما هستم و کنگره ۶۰ مسئولیت یک لژیون را به من داده‌است. به‌محض اینکه احساس کنم دیگر نیازی به آموزش ندارم، منیت به سراغم آمده و همان‌جاست که قبله خودم را گم می‌کنم و در لحظه هم اتفاق می‌افتد و این‌طور نیست که مدت زیادی طول بکشد، یعنی لحظه‌ای که احساس کنم بنده کمک راهنما هستم و دیگر نیازی به آموزش ندارم، همان روز حتماً در لژیون اشتباه بزرگی خواهم کرد و این نظر شخصی بنده است.

در کل این سیستم جهان است که به اندازه ظرفیتم به من در هرزمینه‌ای اعطا می کند حال اگر بنده به هر شکل و واسطه ای خود را در موقعیتی قرار دهم که بیشتر از ظرفیتم و اندازه ظرفم دریافت کنم این امر  باعث انفجار و تخریب در بنده شده چرا که از قانون جهان هستی تعدی کرده‌ام و  می‌خواستم قانون تکامل را نادیده بگیرم که نتیجه‌اش دور شدن از هدف است، حال قبله‌ام گم شده و نمی‌دانم راه درست چیست و در اصل آن مسیر اصلی که مرا به منزل و هدف می‌رساند را گم کرده ام.

برای اینکه بتوانم چیزی را در این جهان مادی به دست آورم فقط لازم است که ظرفیتم را در آن مسئله بالا ببرم تا جهان آن چیز را به من بدهد.

مولوی می گوید:

 آب کم جو تشنگی آور به دست     تا بجوشد آب از بالا و پست

از اینکه مشارکت بنده را مطالعه فرمودید، سپاسگزارم و مجدداً از تمام خدمتگزاران سایت بابت زحماتشان تشکر می‌کنم.

 

تایپ: مسافر مهدی

تنظیم و ارائه گزارش: مسافر علی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .