English Version
English

هیچ امری بیهوده رخ نمی دهد

هیچ امری بیهوده رخ نمی دهد

کرونا و کنگره 60؛ تا پیش این حتی به فکرم خطور نمی‌کرد قرار است ناگهان ویروسی چنین همه‌گیر، جامعه‌مان را دچار وحشت و اضطراب کند و سبب تعطیلی فعالیت‌های اجتماعی شود. گویی عجز آدمی باآن‌همه غرور و افتخار، اینجا ظاهر می‌شود که در برابر چنین ویروس کوچک نمای گوی شکل، حتی توان شناخت درست آن را هم ندارد، ویروسی که نه به سواد و میزان مال تو نگاه می‌کند و نه به دستاوردهایت. اما هیچ امری بیهوده رخ نمی‌دهد، یا حکمتی پشت آن است و یا درنتیجه اعمال ما انسان‌هاست. اما در خصوص این موضوع، که جناب مهندس با هوشمندی تمام آن را در زمره دستور جلسات کنگره قراردادند؛ و این عجیب نیست از بزرگ‌مردی که همیشه به‌روز حرکت کرده‌اند و در جهت منافع کلیه اعضای کنگره ۶۰، در ابتدا بر آن شدم سی دی ترس استاد امین را مرور کنم، چراکه وضعیت این ویروس سبب رخنه ترس به قلب‌های مردم عزیزمان شده است.

استاد امین گرانقدر، ترس را به دودسته تقسیم نمودند، ترس‌های بازدارنده و ترس‌های نگهدارنده. ترس‌های نگهدارنده آنها هستند که ما را از خطرات حفظ می کنند، شاید به نوعی بتوان گفت‌ این ترس ها بااحتیاط های عقلانی همراه هستند. یعنی منابعی وجود دارند که خبر از خطری قریب الوقوع و حتی ممکن الوقوع می دهند، بنابراین ما برای حفاظت از مال، جان، روان و آبروی خود و خانواده‌مان اقداماتی حفاظتی و در مواردی دفاعی به کار می‌گیریم. با نگاهی به، کنگره ۶۰، می‌بینیم که جناب مهندس دژاکام همیشه محتاط بودن عقلانی را به ما آموزش می‌دهند و همچنین فرهنگ پاکیزگی، نظم و حتی تغذیه درست جسم و روان را به اعضا تزریق کرده اند. از همان ابتدا ایشان مصرف لیوان های پلاستیکی در کنگره را ممنوع کردند، تغذیه اشتباه ما را با آموزشهای درستشان اصلاح کردند و ورزش را نیز به این منابع انرژی اضافه کردند. حتی ایشان همیشه تاکید کردند از روبوسی بپرهیزیم و با شیوع آنفولانزا امر کردند یکدیگر را بغل نکنیم و چه نیکوست افرادی که حامل بیماری هستند در جلسات شرکت نکنند تا از انتقال آن به دوستانشان خودداری نمایند. (مورد آخر را به خاطر ندارم ایشان اشاره‌کرده‌اند یا خیر ولی از صحبت‌هایشان استنباط کرده‌ام زیرا گاهی نشانه‌های بیماری صرفاً عامل بازدارنده است که ما به جلسات نرویم اما در مواردی که بیماری واقعاً توان ما را می‌گیرد و با شرکت در جلسات نه خود می‌فهمیم استاد چه می‌فرمایند و نه توانایی خدمت داریم و هم بیماری ویروسی را به دیگران منتقل می‌کنیم همان به که استراحت کنیم تا انشالله در جلسات بعدی پر انرژی تر باشیم) حتی ایشان با زمزمه‌های گسترش این بیماری، گرفتن دست‌ها هنگام دعا را ممنوع اعلام فرمودند. ویروس کرونا (خودمانیم هم نام زیبایی دارد و هم تصویرش اما چه اثر هولناکی!) ویروسی تازه‌نفس است، هنوز نمی‌توان به‌درستی نظر داد با طب سنتی چگونه می‌توان درمان شد و باید به توصیه‌های پزشکان تکیه کرد، مطالبی را در فضای مجازی منتشر می‌کنند همانند دود کردن اسپند و یا میل نمودن زنجبیل، که درمان قطعی و در لحظه ویروس نیستند. به خاطر می‌آورم صحبت استاد مهندس را که فرمودند: ما باریشه و بنیاد هر علمی موافق هستیم البته بایستی انقدر محکم و استوار و عمیق باشد که از هر جهت بتواند انسان های نیازمند را مانند ماشین آهنربا جذب و تسخیر کند. پسندیده است آنچه را نمی دانیم علمی است یا خیر برای یکدیگر ارسال نکنیم. اما توصیه هایی که آقای مهندس در دستورجلسات و سی دی هایشان ارائه داده‌اند، همانند پلنِ خوردن D.SAP و برنامه های غذایی جهت سلامت ما، قطعاً می‌توانند سیستم ایمنی بدنمان را قوی نمایند. اما نکته مهم بحث جهان‌بینی ماست و خودداری از دلهره و اضطراب، داشتن ایمان و باور قوی، منافاتی بااحتیاط کردن ندارد، ازقضا فردی که باور درست دارد و عشق سرلوحه کارش است، محتاط است و از برای سلامت خود و همنوعانش رعایت مسائل بهداشتی و ایمنی را ناگزیر می‌داند. عشق به خالق، دنباله ای دارد به نام عشق به خود و باز این عشق به خود دنباله‌ای دارد به نام عشق به همنوع، به هستی، به هر ذره هستی، و این سه تسلسل وار در چرخشند، پس من از این بدن که بمن امانت داده شده است از این خالق زیبا نهاد مراقبت می کنم و همچنین سایر اعضای پیکره ام یعنی همنوعانم و هستی نیز سزاوار مراقبت و توجه و نیکویی من هستند. هیچ انسانی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند و این تفکر به مسیل عشق خواهد رسید. و چه شرمسار است آنانی که در شرایط اضطرار لوازم ضروری مردم را پنهان و احتکار می کنند، (آقای مهندس از ایشان بارها سخن گفته اند) این اعمال زشت جز اینست که تیشه به ریشه خود می زنی و پای خود را می شکنی؟ آیا می شود با اعضای شکسته راه درازی را پیمود؟
جناب مهندس بارها خاطر نشان کرده اند دلیل عدم رفع بیماری ها، عدم شناخت انسان است و استادشان نیز فرموده اند: (علم پیچیده نیست، هر چیزی کلید بخصوصی دارد" امید است که در آینده ای نزدیک، راههای درمان این بیماری نیز مهیا گردد. هر چه بیشتر سی دی گوش می‌دهیم، می‌بینیم بنیان کنگره ۶۰، به‌راستی‌که شالوده‌ها را از مدت‌ها پیش پی ریخته‌اند و ستون‌ها را بناکرده‌اند و بهترین دانش را به ما داده‌اند. ما همیشه در سفر هستیم، استاد آقای مهندس نیز تأکیددارند (پایان سفر، آغاز سفر دیگری است)، این بیماری نیز نوعی سفر است و عبور از گذرگاهی سخت، سفری که ماحصل تلخ آن آگاهی شیرینی است، و در کنار نقاط منفی‌اش قطعاً نتایجی خیر هم خواهد داشت. امری که این روزها می‌بینیم، کمتر شدن مصرف غذاهای غذای فوری، تعطیلی قلیان سراها، و توجه بیشتر مردم به رعایت بهداشت، و البته که چهره‌های زشتی هم چون گران‌فروشان و محتکران نیز پدیدار گشتند و بقول استاد مهندس دژاکام، (شیاطین، همیشه در همه‌جا در کمین هستند.) خداوند را شاکرم که در هر گذرگاه سختی و در هر کویر و شوره زاری تذکر دهنده گانی همچون بنیان کنگره ۶۰ و راهنمایانمان را برای ما فرستاد تا در کنارمان باشند و ما را به چشمه شیرین آگاهی رهنمون سازند. خدا کند ما هم جزو آن ساکنین آبادی شویم که ویرانه‌ها را احیا می‌نمایند، اما همه‌چیز در ابتدا از خود من شروع می‌شود. با حرکت راه نمایان می‌شود، امواج چون گردباد بر زمین فرود می‌آیند و آنچه برداشتنی باشد با خود به امانت می‌برند و این، جز به‌فرمان حاصل نمی‌گردد... در سکون هیچ‌چیز به وجود نمی‌آید و زایشی نیست، همه‌چیز درحرکت شکل می‌گیرد و سپس ساختارها پدیدار و موجودات، خلق و سفر در حلقه‌های آفرینش، آغاز و ادامه‌دار می‌گردد. به امید روزهای روشن.

 

نویسنده: هم‌سفر سارا، لژیون دوم
تنظیم و ارسال: هم‌سفر سمیه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .