English Version
English

از تاریکی به نور

از تاریکی به نور

چهارمین جلسه از دور بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی وحید با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر  حسن با دستور جلسه (بنیان کنگره 60 و سومین سال رهایی مسافر علی‌اصغر) در روز پنج‌شنبه 21 آذرماه 1398 ساعت 17 بعدازظهر شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه این هفته بنیان کنگره 60، گل‌ریزان و قسمت دوم تولد سومین سال مسافر علی‌اصغر عزیز می‌باشد. همان‌گونه که همگی در این مدت و یا در طی این هفته با آن آشنا شدیم. کنگره 60 بیست‌ودو سال است که شروع به کار نموده و تا بیست  سال پیش کمتر کسی از وجود کنگره 60 باخبر بود و در دنیای مصرف‌کنندگان کمتر کسی بود که راهی برای درمان اعتیاد بلد بود یا اگر بلد بود به نتیجه نرسیده بود و درمانی نبود و خیلی‌ها تلاش می‌کردند که بتوانند راهی برای درمان پیدا کند مانند پزشکان یا خیلی از افراد دیگر که نتیجه‌ای در پی نداشت. من هم مصرف‌کننده مواد مخدر بودم زمانی که با کنگره 60 آشنا شدم نگاهم نسبت به کنگره تمسخرآمیز بود و می‌گفتم چه معنی دارد یک عده کنار هم می‌نشینند و شمع روشن می‌کنند و موادشان را مصرف می‌کنند و برای همدیگر دست می‌زنند.

من جزء افرادی بودم که به‌زور وارد کنگره شدم و از این بابت خدا را شکر می‌کنم. وارد اینجا شدم چون به من می‌گفتند مواد مخدر خود را مصرف کن و به کنگره بیا و این خوب بود چون فشار خانواده از روی من برداشته‌شده بود و فکر می‌کردند من دارم اعتیادم را درمان می‌کنم. با مرور زمان متوجه شدم به چه جای مقدسی واردشده‌ام و رفته‌رفته نه‌تنها اعتیادم درمان شد بلکه اتفاقات زیادی هم در زندگی‌ام افتاد که به‌واسطه حضور در کنگره 60 بود. این راهی است که کنگره 60 در پیش‌گرفته و راهی است کاملاً ثابت‌شده چون افراد زیادی در کنگره درمان شده و به رهایی رسیده‌اند. در اوایل کار کنگره به این آبادانی که الآن است نبود یعنی گستردگی که امروز دارد را نداشت و شروع شدن این مجموعه با تفکر درمان اعتیاد خیلی سخت بود و خیلی‌ها مقاومتمی کردند، پزشکان سنگ خود را به سینه می‌زدند و می‌گفتند اعتیاد یک بیماری جسمی است و باید جسم بیمار درمان شود و خیلی‌ها هم اعتقاد داشتند که اعتیاد یک بیماری روانی است و باید روان، درمان شود و درست هم می‌گفتند ولی نتیجه‌ای نمی‌گرفتند. جناب آقای مهندس دژاکام تلفیقی  از این دو مقوله را با نام جهان‌بینی را شکل دادند و مثلث درمان شکل گرفت یعنی مکمل راه‌هایی که آن افراد در گذشته می‌رفتند و مثلث درمان هم نظرات پزشکان را جلب می‌نمود و کسانی که روان را مقصر اعتیاد می‌دانستند. این اتفاقی که افتاد واقعاً قابل‌ستایش است و بنده شخصاً به آقای مهندس دژاکام ارادت خاصی دارم ولی بحث در مورد بنیان کنگره 60 است خود مجموعه و راه و روشی که کنگره 60 می‌گوید. اینکه از کجا شروع کرد و به کجا رسیده است در ابتدا نفرات کمی در کنگره بودند و همه همدیگر را می‌شناختند ولی الآن تعداد افراد خیلی زیاد شده و این باعث می‌شود متوجه نشوند که به چه جایی پا گذاشته‌اند. شاید خیلی‌ها به کنگره می‌آیند ولی هدفشان درمان اعتیاد نباشد ولی اگر دقت نماییم اگر یک مصرف‌کننده درمان شود کل خانواده آن شخص به رهایی می‌رسند و چه خانواده‌هایی دوباره به هم رسیدند و این جای شکر گذاری دارد. قرار گرفتن این دستور جلسه به این خاطر است که بدانیم به چه جای مشخصی پا گذاشتیم. اگر نگاهی به گذشته خودمان بیندازیم و چه دردهایی کشیدیم که بتوانیم مواد را کنار بگذاریم اما نمی‌شد و این نباید فراموش شود چون انسان فراموش‌کار است و این طبیعی است و امروز که دستور جلسه بنیان کنگره می‌باشد دوباره گذشته و درمانمان را به یادمان می‌اندازد. این هفته، هفته‌ی گل‌ریزان است و همان‌طور که مسافر عزیزمان در نوشتارها خواندند ما ازنظر مالی به خودمان متکی هستیم و خیلی‌ها می‌خواهند با کمک مالی به کنگره، کنگره را در سلطه خود درآورند. هر شخصی که در کنگره درمان می‌شود اگر بخواهد هزینه درمان خود را بپردازد باید هزینه سنگینی می‌پرداخت، اما درمان در کنگره رایگان است و ما می‌توانیم این محبت کنگره را در هفته گل‌ریزان جبران کنیم و همه ما در روشن بودن چراغ کنگره شریک و سهیم باشیم، هر کس در حد توان خودش تا بتوانیم به مصرف‌کنندگانی که در آینده وارد می‌شوند کمک بسزایی کنیم. امیدوارم همه ما در این هفته قدردان کنگره باشیم.

اما در مورد علی‌اصغر باید بگویم که از اولین افرادی بود که وارد لژیون من شد. در ابتدای کار، حال‌وروزش مثل امروز خوب نبود و با تخریب بالایی وارد شد؛ اما کسی که خواسته رهایی داشته باشد، باوجوداینکه سال‌ها با ضد ارزش‌ها زندگی کرده است، تمام تلاش خود را انجام می‌دهد تا به درمان و رهایی برسد و با تمرین و تکرار سعی می‌کند تا خود را تغییر دهد. علی‌اصغر این خواسته را داشت و در این مسیر حرکت کرد، سفر سیگار خود را هم در همان سفر اول آغاز کرد و با رهایی خود به بسیاری از افراد مصرف‌کننده، پیام رهایی را داد. من بابت اینکه امروز به این جایگاه رسیده به او تبریک می‌گویم و امیدوارم در ادامه کار به جایگاه‌های بالاتری برسد.

 

اعلام سفر:

آنتی ایکس: شیره و تریاک، روش درمان:DST، داروی درمان: شربت OT، مدت سفر اول: 11 ماه و 5 روز، رشته ورزشی: شنا، راهنما: آقای مهدی حبیبیان، مدت رهایی: 3 سال و 4 ماه، آنتی ایکس دوم: سیگار، روش درمان:DST، داروی درمان: آدامس نیکوتین، مدت سفر: 11 ماه و 5 روز، راهنما: آقای حبیبیان، مدت رهایی: 3 سال و 1 ماه

آرزو:

آرزو می‌کنم تا در جشن 5 سالگی‌ام، بتوانیم یک مکانی برای شعبه خودمان بخریم.

سخنان مسافر:

ممنونم از تمام کسانی که در جشن من شرکت کردند. از راهنمای خوبم و مرزبانان  و همه خدمت‌گزاران تشکر می‌کنم. من هیچ زمانی احساس نمی‌کردم که بتوانم یک روز به درمان برسم یا مواد مصرف نکنم. یک روز یکی از دوستانم را دیدم که باهم مصرف می‌کردیم، او بسیار تغییر کرده بود و من هم بسیار کنجکاو شدم. او به من پیام کنگره را رساند و من هم وارد کنگره شدم. در ابتدا به این فکر می‌کردم که مجوزی برای مصرف مواد خود پیدا کنم و اصلاً به فکر درمان نبودم، راهنمایی را انتخاب کردم که سن او از من کمتر باشد تا بتوانم از حرف‌های او سرپیچی کنم، ولی بعد فهمیدم که اینجا این‌طوری نیست و بایستی به حرف راهنما عمل کنی.

در طول سفر، با کمک‌های  راهنمای خود توانستم راه درست را پیدا کنم و به رهایی برسم. زمانی که مصرف می‌کردم همه‌چیز به خماری و نشئگی من بستگی داشت اما امروز دیگر این‌طور نیست. باوجوداینکه هنوز هم نواقصی در وجود من هست اما قبل از انجام هر کاری تفکر می‌کنم. خیلی خوشحال هستم که امروز این جایگاه را تجربه می‌کنم و از آقا مهدی عزیز تشکر می‌کنم که به من کمک کرد تا به این نقطه برسم.

 
 
 
تایپ: همسفر حمیدرضا و مسافر ابوالفضل
عکس: مسافر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .