English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ بنیان کنگره 60

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ بنیان کنگره 60

جلسه یازدهم از دوره شصت و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری همسفر ژیلا با دستور جلسه "بنیان کنگره 60"، در روز چهارشنبه 13 آذر ماه سال 98 ساعت 9:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

امیدوارم حال همگی شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.
امروز سیزدهم آذرماه سال 98 است و ساعت 9:05 صبح .
چند نکته:
به من گفتند که بعضی شعب، راهنمایان، همسفران را مطلع نمی کنند و خودشان تنها می آیند برای رهایی. گروه همسفران در حال شکل گیری و قوی شدن است. در پلاک 20 امروز، حدود 10 ، 12 نفر خانم ها کارهایشان را خودشان انجام می دادند و چیزی از مسافران کمتر ندارند. راهنمایان باید حتماً همسفران را مطلع کنند.
مخصوصاً شعبه وحید اینطور بود و گفتند که بعضی راهنمایان می گویند که نیازی نیست که همسفر بیاید. اگر خانواده و همسفران آموزش نبینند، مسافران دچار مشکلات زیادی خواهند شد. من نمی توانم بگویم که مسافران ارجح تر هستند یا همسفران؟ هرکدام جایگاه خاص خودشان را دارند. همسفران هم در پلاک 20، کارهای خودشان را خودشان انجام می دهند. حتی از هفته آینده، همسفران که وارد سفر دوم می شوند، اینجا ثبت نام نمی کنند، خانم کماندار کارهایشان را انجام می دهد و لیست تهیه می کنند و به ما می دهند.
چهارده، پانزده سال است که من صبح ها شنبه، دوشنبه، چهارشنبه به استخر می آیم و مجبور هستم که چهارشنبه ها را استخر نروم و از صبح اول وقت کار عزیزان را انجام بدهم.
مطلب بعد؛ گلریزان است که در هفته اینده برگزار می شود. کلینیک ها هم باید گلریزان را برقرار کنند.
مسئله دیگر؛ مسئله تئاتر ما بود. تئاتر یک حرکت بیرونی کنگره است. ما اطلاعات و دانش و جهان بینی را از این طریق منتقل می کنیم. پیام کنگره و جهان بینی را ما بوسیله تئاتر اجرا می کنیم. تئاتر هم خوشبختانه بسیار زیبا و جذاب بود. 5 شب اول، حدود 55میلیون تومان فروش کردیم. 5درصد از این مبلغ مربوط به سایت است برای ثبت نام. 53میلیون و سیصد هزارتومان به حساب من واریز کردند. از این مبلغ 56میلیون تومان اجاره سالن برای 30 شب بود. خوشبختانه مبلغ اجاره در این مدت تامین شد و دستمزد بازیگران هم هنوز مانده است. منظورم این است که این کار، یک کار صرفاً اجتماعی و فرهنگی برای کنگره است و بچه های کنگره باید با شرکت کردن در تئاتر این تئاتر را حمایت کنند. اگر کسی پول تهیه بلیط ندارد، من پرداخت می کنم. گرچه در لژیون ها، خودشان هزینه ها را تأمین کرده اند.
لازم است بدانید که این تئاتر ، مثل بمب در بین هنرمندان ترکیده است و این موضوع برای ما بسیار ارزشمند است که ما حرفی داشته باشیم و بتوانیم آن را به اجرا در آوریم. بچه ها سعی می کنند که سالن ها پُر نگه دارند.
تئاتر یک آداب معاشرتی دارد و مثل سینما نیست. در تئاتر چون بازی زنده است، هر عملی از سوی تماشاگران ممکن است تمرکز بازیگر را بهم بریزد. تئاتر موقع دستشوئی رفتن نیست، در تئاتر سر ساعت درب را می بندند و کسی را راه نمی دهند. اگر کسی بعد از ساعت شروع بخواهد وارد سالن شود، باید از وسط سن رد شود. تئاتر جای پفک و چیپس خوردن و سروصدا نیست.
مسئله بعد، ما ریکاوری داریم و ریکاوری، بازسازی سلامت و اندیشه وافکار است. ساختن زندگی است، ما داریم زندگی کردن را در عناوین مختلف یاد می گیریم. ما چون قبلاً یکسری صفات و رفتاری داشته ایم، دچار اعتیاد شده ایم و الآن بایستی این رفتار و صفات تغییر کند. این آموزش ها برای یادگرفتن زندگی است. یکی از این آموزشها، شرکت در کارهای اجتماعی و فرهنگی است، باید به تئاتر بروید. من تعجب کردم که آقای ویلیام گفت: من برای امسال 10تئاتر ثبت نام کرده ام!!! در صورتی که ما اصلاً چنین چیزی در بین خودمان نداریم، تئاترها خلوت هستند. بچه های ما هرکدام 3 بار، 4 بار به این تئاتر رفته اند و ما باید در این زمینه ها قوی و مستحکم بشویم.
این هفته هم ، هفته بنیان کنگره است. بنیان کنگره، نه به این خاطر که تولد من است. فقط کسانی که شاگردان مستقیم من بوده اند، دیده بانان و کسانی که راهنمای سیگار و موادشان بوده ام، به من کادو می دهند و من هم قبول می کنم. بقیه افراد لطفاً کادو نیاورند، چون من به حد کافی کادو می دهم و کادو می گیرم و لازم نیست در این هفته برای من کادو در نظر بگیرند.
بخاطر این ، اسمش را گذاشتیم هفته بنیان کنگره 60 ، که بدانیم کنگره چطور شکل گرفت. بعضی وقت ها هم به اسم مرزبان، ایجنت، راهنما می گذاریم که دیگران این ها را بشناسند و از زحمات اینها تشکر کنند. اگر ما هفته دیده بان را نمی گذاشتیم، هیچکدام از شما، دیده بانان را نمی شناختید و نمی دانستید که کارشان چه هست و فردا اگر دیده بانان یک حرفی می زد، می گفتید یعنی چه؟ دیده بان چرا گفته؟
باید در این هفته راجع به بنیان کنگره صحبت کنیم، که چطور کنگره شکل گرفت؟ از چه مشکلات و سدهایی عبور کردیم؟ به چه شکلی رسیدیم و چگونه عزیزان بنیان کنگره را یاری دادند و همکاری کردند؟ با دانستن این موضوع، ارزش آن را خواهند دانست.
روزی که کنگره 60، شروع به کار کرد، طرح والعادیات بود. جلوی مصرف کنندگان را می گرفتند و سوار اتوبوس می کردند و می بردند. معتادان را در جزیره می برده و می انداختند. نمی دانستند و این امر آنها از کینه ونفرت نبود. مسئولین تصور می کردند که معتاد مواد را برای خوشگذرانی استفاده می کند و باید او را در قهریه انداخت تا موادش را قطع کند.
در زمانی شروع کردیم که اگر یک گرم تریاک می گرفتند، بسیار سختگیری می کردند و وحشتناک بود.

آن موقع گفتیم که باید برای درمان اعتیاد، از تریاک استفاده کرد. می دانید این حرف یعنی چه؟ مثل اینکه شما حرف از مرتد بزنید. شخص می گفت من آورده ام که فرزندم تریاک را ترک کند، شما می گویید تریاک مصرف کند؟ چنین جو وحشتناکی بود و ما شروع به کار کرده بودیم. واقعاً هیچکس نبود، جایی نداشتیم.
کسانی که از روز اول آمدند، الآن هیچکدام حضور ندارند، آنها پایه ها را گذاشتند، بچه ها آمدند و ذره ذره به شکل امروزی رسیدیم. الحق که دیده بانان یار من و کنگره بودند و هرچه از دستشان بر می آمد، تلاش کردند، تا ما توانستیم به این جایگاه برسیم.
اولین چیزی که پشتوانه ما بود، خواست و کمک خداوند بود. خیلی کس ها بودند که از من خیلی قوی تر و محکم تر بودند، ولی نتوانستند کاری انجام بدهند. از همه مهمتر اینکه ما راه صحیح درمان اعتیاد را پیدا کردیم. 10 سال ما با تریاک کار کردیم در آن شرایط وحشتناک . البته مسئولین دیدند و الحق که به ما کمک کردند. حاج محمد فلاح و عزیزانی که در قوه قضائیه و نیروی انتظامی بودند، همکاری لازم را با ما کردند. چون شاهد بودند و دیدند که بعضی ها خوب شدند و به درمان رسیدند، به همین دلیل چیزی نگفتند.
بچه ها را در چهارراه قصر می گرفتند، اکثر قضات وقتی بچه ها می گفتند که بچه های کنگره 60 هستند، تخفیف می دادند یا رهایشان می کردند. چون می دیدند که اینها به درمان می رسند، مساعدت و کمک کردند و ما همیشه از آنها سپاسگزار هستیم.
مملکت جوری است که اگر 10نفر دور هم جمع بشوند، می گویند چرا اینجا تجمع کرده اید؟ ما گاهی اوقات 500نفر ، 1000نفر جمع می شویم، هیچکس تا بحال به ما چیزی نگفته است. در پارک 2000نفر دور هم جمع می شویم. مسئولینی که دست اندرکار هستند، همه از ما حمایت کردند و به این خاطر ما راحت توانستیم کارمان را انجام بدهیم.
در ظرف این 22سال، نیروی انتظامی یا وزارت اطلاعات یا قوه قضائیه یک تذکر به ما نداده اند. این خودش خواست و حمایت خداوند و رفتار و کردار ما بوده است. یک نفر وقتی برای رهایی می آید، اگر شلوار لی پاره داشته باشد، ایراد می گیرم. می گویم که چرا شلوارت کثیف است، چرا لباست کثیف است، حتی به این موارد هم ایراد می گیرم. خود ما هم سعی کردیم به بهترین شکل ممکن رعایت کنیم و در پرتو اینها به این نقطه رسیدیم.

از همه مهمتر، از روز اول تمام کارهای من مکتوب بوده است و در کنگره 60سرانه مطالعه افراد بسیار بالاست.
مسئله دیگر اینکه ما درمانی را  پیدا کردیم که به نتیجه می رسد و بر مبنای همان تریاکی که ما مصرف می کردیم، شربت اوتی آمد. آقای مهندس طاهری وقتی دبیرکل ستاد بود، در همایش ما گفت : اگر ما شربت تریاک و اوتی را توانستیم مجوز بگیریم، فقط بخاطر مهندس، شاگردانش و کنگره 60 بود. ولی بعداً می گویم که چه کسی چنین دستوری داد و با این موضوع موافقت کرد. الآن هزاران نفر در کنگره به درمان رسیده اند، همه ی اینها هسته اولیه اش از 15آذر شروع شد که من به درمان رسیدم. تماماً تصادفی بود، ولی بعقیده من خواست و هدایت خداوند بود. از آن تاریکی ها و سیاهی ها، هدایت شد و به آن نقطه ای رسیدیم که باید می رسیدیم.
هر سال بخاطر شکل گرفتن کنگره، این هفته را به اسم بنیان کنگره نامگذاری کرده ایم و جشن می گیریم. من هم جدا از کنگره نیستم، همه ما در حال آموزش هستیم و از آنجا تکثیر شدیم. ما نه تنها اعتیادمان را درمان می کنیم، بلکه شخصیت و زندگیمان را بازسازی می کنیم.
به کمک بچه ها و یاران صدیق ، باوفا ، چه همسفران و مسافران توانستیم به اینجا برسیم و توانستیم از نظر مالی وضعیت مستحکمی پیدا کنیم و این وضعیت در حال ادامه است. در هفته گلریزان این را بچه ها ثابت کردند. تمام اعضای کنگره 60، نگذاشتند یک روز ما بی پول باشیم. درست است که مدیریت ما خوب بوده است و سعی کردیم درست باشیم، ولی خوبی اعضای کنگره 60 هم بود. تمام بچه ها در حد توانشان سعی کردند، چون مسیر را شناختند و مسیر درست است، کمک کردند و نگذاشتند خزانه کنگره 60 پایین بیاید. بعضی ها وام می گیرند که جزو لژیون سردار باشند و من با این قضیه مخالفت می کنم. اینقدر عشق و علاقه دارند و این آموزشی است که به نتیجه رسیده است. اینها به معنای واقعی فهمیدند، دیگران کاشتند و ما خوردیم،ما می کاریم تا دیگران بخورند.
مطمئن هستم که یک فرهنگ خوب و نیک در بین جامعه مصرف کنندگان موادمخدر شکل خواهد گرفت. هر جا که بخواهی بروی، جالب است اگر آدم بدی باشی ، تو را راه نمی دهند، ولی اینجا اینطور نیست. خب، اگر یک نفر صادق و سالم باشد، نیازی نیست که به یک گروه برود تا خوب بشود، ولی ما تنها گروهی هستیم که اعلام کردیم، هرکسی که خلاف است و بد است بیاید. هرکسی که عرق خور است،قمار باز است بیاید. اگر این را ساختی ، هنر کرده ای.
خوشبختانه در کتاب 60درجه، همه چیز پیش بینی شده است. من به هیچ عنوان این کتاب را ویراستاری نکرده ام، در کتاب گفته شده است که ما هدفمان کجاست، کجا خواهیم رفت و به کجا خواهیم رسید.
همانطور که رسم است، در این مراسم همه از اساتید و راهنمایانشان تشکر و قدردانی می کنند، من هم باید از این عزیزان تشکر کنم، اگر راهنمایی این اساتید نبود، امکان نداشت که ما امروز به اینجا برسیم.

در ادامه جلسه جشن بیست و دومین سالگرد آزادمردی بنیان کنگره 60 برگزار شد.

آرزوی آقای مهندس؛
آرزوی من این است که بتوانیم به کمک یکدیگر، آکادمی بین المللی را درست کنیم.
دیده بان محترم آقای امین دژاکام:
خوشحال هستم که این جمع هست و اتفاقات در حال رخ دادن است و حرکت بیرونی کنگره هم با قلم آقای مهندس اتفاق افتاده است و دانش کنگره در جامعه رفته است و این اتفاق مبارکی بود که در بیست و دومین سال کنگره همراه شد. امیدواریم که خداوند توفیق بدهد و آقای مهندس حضور داشته باشند و نتیجه کارهایشان را هر روز بیشتر از پیش ببینند و تولد کنگره را به همه عزیزانی که از این علم برخوردار شدند تبریک می گویم.
دیده بان محترم آقای مجید سلامی؛
من هم بیست و دومین سالگرد بنیان کنگره و رهایی آقای مهندس را تبریک می گویم و خدا را شاکر هستم و از آقای مهندس سپاسگزارم که ما را هدایت نمودند که از سیاهی ها خارج شویم و بتوانیم به دیگران هم کمک کنیم.

دیده بان محترم آقای علی اشکذری؛
من هم هفته ی بنیان کنگره وهفته بن و ریشه و دانش کنگره را به کلیه اعضای کنگره تبریک می گویم.
دیده بان محترم آقای احمد حکیمی ؛
عرض تبریک دارم به آقای مهندس و به تمام خانواده محترمشان و اعضای کنگره 60. تنها مسیح نبود که مرده را زنده کرد، آقای مهندس هم زندگی دوباره به ما دادند و حیات دوباره به ما بخشیدند.
دیده بان محترم آقای سعید نمکی؛
من هم تبریک عرض می کنم، قطعاً اگر علمی کاربردی می شود و توان پیدا می کند که انسان ها به سرانجام برسند، راهنمای خوب و الگوی بی نقص می طلبد، آقای مهندس واقعاً از شما سپاسگزارم و خدمت خانواده محترمتان تبریک عرض می کنم و انشاء الله در پناه خداوند جاوید باشید.
دیده بان محترم آقای رضا ترابخانی ؛
من هم بیست و دومین سال رهایی آقای مهندس را خدمت خودشان، خانواده شان و سایر اعضای کنگره 60 تبریک عرض می کنم. از اینکه 20 سال است که کنار آقای مهندس هستم، چیزهایی که یادگرفتیم، چیزهایی که آموزش می بینیم و آن چیزهایی که نمی دانستیم و اینجا به ما یاد دادند، امیدوارم که شاگردان خوبی برای آقای مهندس باشیم و بتوانیم این اطلاعاتی که به ما می دهند، سالم و دست نخورده به آیندگان برسانیم و نشانی باشیم در بی نشان ها و در کنار آقای مهندس.
دیده بان محترم سعید سبزه ای؛
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته بجاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. بنده هم این هفته را خدمت آقای مهندس و اعضای کنگره 60 تبریک عرض می کنم.
دیده بان محترم خانم آنی کماندار؛
خدا را شکر بخاطر همه ی این رخدادهای قشنگ و از همه شما سپاسگزارم.
دیده بان محترم کامران شریفیان؛
از خداوند سپاسگزارم که اجازه می دهد که کنار شما باشم، 15آذر ماه برای ما یک روز خاص است، چون همه ی ما در این روز متولد شده ایم. یک سرفصل جدید است و امروز تجدید می کنیم عهد و پیمانی که با بنیان کنگره و خدای کنگره بسته ایم.
دیده بان محترم علی خدامی؛
کنگره آغازی نموده است که پایانش در اختیار ما نیست، تلاشی است ادامه دار ، ماندنش جاوید و نامش برای انسانهای پاک سیرت اسطوره . عرض تبریک .
دیده بان محترم علیرضا زرکش؛
عرض تبریک دارم، به گذشتگان ، به بزرگوارانی که در این جمع هستند و به آیندگانی که از روش درمان دی اس تی و علم کنگره استفاده می کنند تا رهایی یابند. از درد و رنجی که برایشان مستولی است. امروز ما جان و جسم مان را با کنگره پیوند زده ایم، امیدوارم مالمان را هم با کنگره پیوند بزنیم تا حالمان هر روز بیشتر از دیروز باشد.
دیده بان محترم کورش آذرپور؛
این هفته را تبریک می گویم، یک وقت هایی فکر می کنم که آدمها می آیند و رها می شوند و می روند که زندگیشان را بسازند و جبران خسارت کنند، همیشه فکر می کنم، چقدر خوب شد که آقای مهندس به دنبال این جبران خسارت نرفت. به خانم آنی یک روز گفتم که آقای مهندس اگر با این علم و هنری  که دارند به دنبال کار خودشان می رفتند، حتماً خیلی موفق می شدند، ولی همه را رها کردند و برای ما این شرایط را فراهم کردند. این هفته را به ایشان و خانواده شان تبریک می گویم.
آقای مهندس؛
واقعاً به دیده بانان افتخار می کنم، بار کنگره بر دوش این مردان و زنان است که این بار را حمل می کنند. خداقوت به ایشان بدهد و هرکاری من می کنم، با یاری و مساعدت این عزیزان است. اینها هستند در شهرهای مختلف و در جاهای مختلف و موضوعات مختلف، این تلاش را به نتیجه می رسانند.
آقای مجید سلامی؛
آنقدر انرژی بالاست و جو اینجا سنگین است که آدم یکسری چیزها را فراموش می کند. همانطور که به آقای مهندس تبریک می گوییم، باید به خانواده محترمشان هم تبریک بگوییم، خانم آنی بزرگ، آقای امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی. من چون از سال 79 در خدمت آقای مهندس بوده ام، می دانم که این خانواده بسیار سختی کشیده اند، بچه ها از حق پدریشان گذشتند، خانم آنی از حق همسری اش گذشت و آقای مهندس را حمایت کردند. اگر آقای مهندس حامی به این خوبی نداشت، شاید با مشکلات زیادی روبرو می شدند. جا دارد که از تمامی اعضای کنگره 60 و خانواده محترمشان تشکر کنم که ایثار به معنای واقعی را برای ما انجام دادند.
آقای مهندس؛
من هم از خانواده ام بسیار سپاسگزارم. اینها واقعاً زحمت کشیدند و الآن هم تلاش زیادی می کنند در این راه.

 

 

نام فایل

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

98/09/13

دانلود

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .