English Version
This Site Is Available In English

یاد گرفتم که باید مسئولیت اشتباهات خودم را بپذیرم

یاد گرفتم که باید مسئولیت اشتباهات خودم را بپذیرم

جلسه سوم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی محمدی‌پور قم با استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر شیرین و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه: «هفته همسفر؛ نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران». روز دوشنبه ۸ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد

از نگهبان و دبیر جلسه، ایجنت همسفر رضوانه، گروه مرزبانی همچنین راهنما همسفر حمیرا تشکر می‌کنم که اجازه دادند امروز در این نمایندگی خدمت کنم. خدای خودم را شاکرم که امروز این افتخار نصیبم شد و سعادت داشتم در خدمت شما خوبان باشم، از شما آموزش بگیرم و انرژی دریافت کنم.

دستور جلسه «هفته همسفر؛ نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» است؛ یکی از جشن‌هایی که در طول سال، مهندس دژاکام مشخص کرده‌اند. این روز فرخنده را، به مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، خانم آنی بزرگ، خانم کماندار، خانم شانی و دکتر امین و همچنین به همه همسفران کنگره۶۰ به‌خصوص همسفران نمایندگی محمدی‌پور تبریک عرض می‌کنم.

اگر امروز در این جایگاه هستم، همه این‌ها را مدیون راهنمای خودم هستم. از همین جا از ایشان تشکر می‌کنم، این هفته را به ایشان تبریک عرض می‌کنم و انرژی این جلسه را از همین‌جا به ایشان می‌فرستم.

روز پنجشنبه، دیده‌بان آقای مجدیان به نمایندگی امین آمده بودند و فرمودند: وقتی می‌خواهید صحبت کنید، از حس و حال و تجربه خودتان بگویید. من هم امروز تصمیم گرفتم از تجربه خودم سخن بگویم؛ اینکه چگونه سفر کردم.

سال ۱۳۹۶ بود که مسافرم وارد نمایندگی امین شد و سفر خیلی خوبی داشت. بعد از چند ماه، وقتی تغییرات را دیدم، آن آرامش، رفتار و کردار، مسئولیت‌پذیری‌اش، برای من فقط یک تغییر ظاهری نبود؛ بلکه نشانه زنده شدن امید در خانواده‌ام بود. بعد از چند جلسه کنجکاو شدم و تصمیم گرفتم خودم هم به نمایندگی امین بیایم. با صحبت‌های استاد و مشارکت‌های دوستان، عاشق جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ شدم.

اما متأسفانه مسافرم به شدت مخالف بود. هر جلسه که به نمایندگی می‌رفتیم، در راه برگشت مدام غر می‌زد و می‌گفت: مگر تو مصرف‌کننده هستی که می‌روی؟ تو آنجا چه‌کار می‌کنی؟ ولی من همه این‌ها را با دل و جان می‌پذیرفتم و دست‌بردار نبودم. چون با خودم فکر می‌کردم انگار صدایی در درونم می‌گوید: «تو هم به این سفر احتیاج داری. اگر می‌خواهی معجزه‌ای در زندگی‌ات اتفاق بیفتد، اول باید این اتفاق در درون خودت بیفتد.»

بلاخره مسافرم موافقت کرد و من شروع به سفر کردم. در مسیر سفر، با آموزش‌های خوب کنگره۶۰ آرام‌آرام وارد پروسه شدم و آن آموزش‌ها را دریافت کردم. آنجا بود که فهمیدم مشکل اصلی من، مسافرم نبود. مسافر من یک مصرف‌کننده بود، یک بیمار؛ اما من به عنوان همسفر وارد شده بودم.

درست است که همسفر مصرف‌کننده نیست، اما چون سال‌ها در کنار یک مصرف‌کننده زندگی کرده بودم، خودم هم نیاز به سفر داشتم. سال‌ها در آشفتگی زندگی کرده بودم و می‌خواستم آرامش را به خانواده‌ام برگردانم و بفهمم مشکل زندگی‌ام دقیقاً کجاست.

خدا را شکر که فهمیدم مشکل اصلی من این بود که سال‌ها در کینه، نفرت، خشم، ناامیدی و ترس زندگی کرده بودم. یاد گرفتم که باید مسئولیت اشتباهات خودم را بپذیرم. وقتی پذیرفتم که مشکل کجاست، فهمیدم مسافر من مشکل اصلی نبود؛ بلکه نگرش‌ها و باورهای غلط خودم و بی‌اعتمادی‌ام به مسافرم، ریشه اصلی مشکل بود.

وقتی آموزش‌ها را دریافت کردم، مسئولیت خودم را پذیرفتم. به‌جای اینکه در خشم بمانم و مسافرم را سرزنش کنم، پذیرفتم که من یک همسفر هستم و باید مشکلات خودم را حل کنم. کم‌کم این کار را انجام دادم و خدا را شکر زندگی‌ام رو به بهبودی و روشنایی رفت.

ما همسفران وقتی با یک مصرف‌کننده زندگی می‌کنیم، معمولاً می‌گوییم ما هیچ مشکلی نداریم و همه مشکلات مربوط به مسافرمان است. چون در جهان ما کسی به ما نگفته بود که اعتیاد یک بیماری است. کنگره۶۰ این را برای ما تعریف کرد و برای همسفران جایگاه مشخصی تعیین کرد.

ما همسفران مصرف‌کننده نبودیم، اما بسیار آسیب‌دیده بودیم؛ در رنج، ستم و سختی بزرگ شده بودیم؛ چه در جایگاه مادر، چه همسر و چه خواهر. هیچ‌کس برای ما جایگاهی تعریف نکرده بود و فقط بار آسیب‌ها را به دوش می‌کشیدیم. خدا را شکر که کنگره۶۰ به ما یاد داد ما هم حق سفر کردن داریم، حق آرامش داریم و حق رشد کردن.

از عزیزان تازه‌وارد که تازه سفر خود را آغاز کرده‌اند خواهش می‌کنم زود قضاوت نکنند، بمانند و بدانند قدم‌هایی که بر می‌دارند ارزشمند است. تا می‌توانند خودشان را ببینند، خودشان را دوست داشته باشند و مسافرشان را سرزنش نکنند تا بتوانند در کنار مسافر رشد کنند.

جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ جایی است که مسافر و همسفر با هم آموزش می‌بینند. هر منبعی که مسافر آموزش می‌بیند، ما همسفران هم آموزش می‌بینیم و این باعث می‌شود با هم رشد کنیم. امیدوارم همه ما قدر این جایگاه عظیم را بدانیم، با حضور در نمایندگی و مشارکت‌ها یکدیگر را قضاوت نکنیم و آموزش‌هایی را که می‌گیریم کاربردی کنیم.

اگر ما  تغییر کنیم، این تغییر نه تنها برای خودمان، بلکه برای آیندگان و برای جامعه خواهد بود. امیدوارم این هفته برای همه شما عزیزان مبارک و پرشکوه باشد.

مرزبانان کشیک: همسفر اعظم و مسافر مجتبی
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
عکس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش راهنمای تازه واردین همسفر لیلا نگهبان سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر مریم دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی محمدی‌پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .