پنجمین جلسه از دوره ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارگ با دستور جلسه (هفته همسفر) با استادی راهنمای محترم مسافر رضا و نگهبانی مسافر محمد جواد و دبیری مسافر امیرحمزه روز یکشنبه مورخ ۷ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود:
خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر.
در ابتدای امر، تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، همچنین راهنمای درمان مواد آقای محسن و راهنمای درمان سیگارم، آقا مجید، از مرزبانان محترم و تمامی خدمتگزارانی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند.
دستور جلسه این هفته، «هفته همسفر» است. امسال بخش بسیار خوبی به فرمایشات آقای مهندس اضافه شد و آن، نقش همسفر در درمان مسافر است. شاید همین یک جمله برای منِ رضا کافی باشد تا متوجه شوم که برای طی کردن یک سفر درست و موفق، به یک همراه و همدل نیاز دارم.
مسیر درمان خودم را به رانندگی با یک اتومبیل تشبیه میکنم. کنگره ۶۰ مانند ماشینی است که من پشت فرمان آن نشستهام و فرض کنید میخواهم از اینجا به تهران بروم. مسیر، یک اتوبان چهاربانده، شیک، علامتگذاریشده و با بهترین کیفیت است. ماشین هم بسیار خوب است؛ اما اگر تنها باشم، شرایط فرق میکند.
وقتی کسی کنار شما نشسته و برایتان یک چای میریزد، میشود یار و همراه مسیر. گاهی در رانندگی با رانندهای بد مواجه میشوید؛ اگر تنها باشید، ممکن است وارد کلکل شوید، اما اگر کسی کنارتان باشد، میتواند شما را آرام کند. بارها برای من پیش آمده که مادرم یا همسرم کنارم بوده و فقط گفته: «بذار بره، ولش کن». همین یک جمله، مرا آرام کرده و جلوی خیلی از اتفاقات بد را گرفته است.
در کنگره ۶۰ هم دقیقاً همینطور است. ممکن است در مسیر دچار خوابآلودگی شوید؛ خوابِ نازِ غفلت. اگر همسفر نداشته باشید، ممکن است از مسیر منحرف شوید و به شانه خاکی بروید. همسفر، حتی با یک تلنگر کوچک، میتواند شما را بیدار نگه دارد. ما میگوییم مسافر در کار همسفر دخالت نکند و همسفر هم در کار مسافر دخالت نمیکند، اما میتواند یادآوری کند، تذکر بدهد و همراه باشد.
آقای مهندس میفرمایند کسانی که همسفر ندارند، یا به درمان نمیرسند یا مسیر برایشان بسیار سخت میشود. من که تجربههایی مثل کمپ، سقوط آزاد و سمزدایی را داشتهام، وقتی وارد کنگره شدم و دیدم اینجا بهترین روش درمان است، متوجه شدم چرا به تازهوارد میگویند فعلاً مصرفت را ادامه بده. خیلیها تعجب میکنند و میگویند «این چه جایی است که میگوید برو مصرف کن؟» اما وقتی میگوییم همسفرت را بیاور و بعد میبینیم که همسفر چقدر از این فضا راضی و خوشحال است، تازه فلسفه موضوع روشن میشود.
مهمترین بخش سفر، جهانبینی است. یکی از ابزارهای اصلی راهنما در کنگره، جهانبینی است؛ طبق صحبتهای آقای مهندس و آقای دکتر امین. من وقتی سیدیها را مرتب مینویسم، میبینم حال روحی و خلقوخوی من بهتر میشود. اما اگر یکی دو روز در هفته آن را رها کنم، میبینم کل هفته ناموزون هستم.
قبل از سفر، فرض کنید جهانبینی من ۱۰ بوده و جهانبینی همسفرم ۷۰؛ این دو کفه ترازو با هم برابر نیستند. من در کنگره آموزش میبینم، به فرمان عقل نزدیک میشوم، اما اگر همسفر آموزش نبیند، در همان سطح قبلی میماند. اینجا دوباره ترازو نامتعادل میشود و در خانه غیبت، قضاوت و تجسس شکل میگیرد. وقتی من تذکر میدهم، ممکن است متهم شوم که دشمن کنگره یا راهنما شدهام و جنگ شروع میشود؛ جنگی که برنده آن قطعاً نیروهای منفی هستند.
بهخصوص در سفر دوم، اگر همسفر همراه نباشد، میگوید: «چقدر میروی کنگره؟» اما زمانی که مسافر و همسفر هر دو در کنگره رشد میکنند و حتی به درجه راهنمایی میرسند، به درک عمیقی از کنگره و زندگی میرسند. آنجاست که اگر من بهعنوان خدمتگزار دیرتر به خانه برگردم، همسفرم نمیگوید کنگره را به من ترجیح دادهای.
در اینجا ما در کنگره به یک زبان مشترک میرسیم. وقتی به خانه میرویم، همسفر حرف ما را میفهمد. به همین دلیل است که حضور همسفر برای منِ مسافر، الزامی است.
در پایان، هفته همسفر را به جناب آقای مهندس، همسفر محترمشان و تمام عزیزانی که در کنگره همسفر دارند تبریک میگویم. روز پنجشنبه، در جشن همسفر، با هدیهای درخور شأن همسفر از ایشان قدردانی میکنیم. حتی از عزیزانی که همسفر ندارند دعوت میکنم پنجشنبه قبل از ساعت ۴:۳۰ همراه با همسفرشان در کنگره حضور داشته باشند؛ شاید این هدایا انگیزهای باشد برای همسفرانی که هنوز کنگرهای نشدهاند.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.

عکس : مسافر سهیل لژیون دوم
تایپ : مسافر حسین لژیون دوم
ویرایش و بارگزاری : مسافر احسان لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
82