همسفر بال پرواز و اسوه صبر و شکیبایی است، حس لطیفی است که محبت میطلبد و سرشار از عشق و محبت و آیینهای برای مسافر است. همسفر داشتن یعنی مفهوم زندگی را بهتر فهمیدن، یعنی مقصد نزدیکتر و زمان کمتر، مسیر کوتاهتر و آرامش بیشتر و همچنین سفر لذتبخشتر است.
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بین دیده و دل ارتباط نزدیکی وجود دارد، حس بسیار مهم است و تمام آنچه را، خداوند آفریده در بر میگیرد. اگر حس نبود هیچ انتقالی صورت نمیگرفت و بین انسانها دوستی، محبت و مودت برقرار نمیگردید.
ابتدا بهخاطر مسافر، با حال خراب وحس یخ زده به کنگره آمدم. نقش من باید تغییر میکرد، باید از آن نقطه سیاه و تاریک و یخ زده، به نقطه اول و به آن حس خوبی که داشتم میرسیدم. بنابراین همسفر باید نقش خود را جدی بگیرد. باید یاد بگیریم که با زخم زبان کسی را نرنجانیم و با آرامش و صبوری مشکل را حل کنیم. پا به پای مسافر، آموزش بگیریم و با آمدن به کنگره به آرامش؛ تعادل و حس خوب برسیم. با آرامش میتوانیم؛ به عزیزانمان کمک کنیم، بنابراین باید خودمان را باور کنیم.
بهعنوان یک همسفر وقتی وارد کنگره شدم، به مرحلهای رسیده بودم که هیچ چیز را تا چند ماه باور نمیکردم. تمام حسهای من بسته بود، وقتی راهنما انتخاب کردم وارد لژیون شدم؛ هیچ حرفی نمیزدم، راهنما حرف میزد و من شنونده بودم. بعد از چند ماه، با وارد شدن یک رهجو در لژیون، من کم کم شروع کردم به حرف زدن.
ارتباط با دیگران را قطع کرده بودم و گوشهگیر شده بودم، اما خدا را شکر با وارد شدن به کنگره کمکم حسهایم باز شد و بعداز مدتی فهمیدم که باید برای خودم به کنگره بیایم. وقتی مسافرم را میدیدم که روز به روز حالش بهتر میشود و من هنوز در بیتعادلی هستم؛ بعداز مدتی نقش خود را بهعنوان همسفر بودن؛ پیدا کردم.
کمکم در جلسه عمومی شرکت کردم و شروع کردم به مشارکت کردن. با مشارکت کردن حالم کمکم بهتر شد. همیشه راهنمایم میگفت: آرامش داشته باش. خودم را پیدا کردم واز این سنگلاخها نجات یافتم و با آن آرامشی که به دست آورده بودم سعی کردم به مسافرم کمک کنم؛ که از ناامیدی دیگر صحبت نکند و با دید بهتری به زندگی و اطرافیان نگاه کند. به همین دلیل معجزات زیادی در کنگره دیدم.
همسفر نیروی پتانسیل خیلی نیرومندی است؛ که اگر جایگاه خود را پیدا کند، میتواند نقش مهمی در مورد خود و تغییر اندیشه مردم بیرون از کنگره داشته باشد. هر چهقدر علاقه ما به علم و آموختن بیشتر باشد و زمان و انرژی صرف آموختن انجام دهیم؛ چندین برابر برداشت میکنیم. با گوش کردن به سیدی، چون علاقه بوجود میآید خود به خود یادگیری هم شکل میگیرد.
کنگره ما را از تنهایی درمیآورد و هم لژیونیها همه، دوستان ما میشوند. آن عشق و محبتی که بین آنها برقرار است، در هیچ جای دیگر؛ این عشق و محبت را آموزش نمیدهند. خدایا شکرت بابت نعمت کنگره و همسفربودن.
«خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار»
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکس: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
28