من همسفر بیش از سالها تخریب و بعد از عبور سختیها به چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند تبدیل شدم و اینجا بود که من بعد از این همه تاریکیها، روشنیها را تجربه کردم و با نوشتن سیدیها توانستم به آن آگاهی برسم من همیشه میگفتم چرا من، چرا زندگی من و اینجا بود که وارد کنگره شدم و با همه آموزشهای آقای مهندس و دکتر امین فهمیدم که من همسفر هم تخریب دارم؛ چون آن کلید زندگی را نمیدانستم آن افکار اندیشهام کاربردی نداشت تا اینکه با نوشتن سیدیها فهمیدم که من باید روی خودم اول کار کنم تا بتوانم خودم را تغییر دهم و آن حس تفکر اندایشهام پالایش کنم و با تلاش و کوشش ذرهذره اعتماد به نفسم را بالا ببرم تا در مسیر صراط مستقیم حرکت کنم و با امیدواری نیمه پرزندگیام باشم.
خداراشکر میکنم که اذنم به کنگره صادر شد و به آن آرامش و آسایش و حال خوش رسیدم و من همسفر وظیفه دارم در این جایگاه مقدس تلاش و کوشش بکنم و قدردان کنگره باشم و بتوانم با خدمت کردن یا مادی یا معنوی جزئی کوچکی از این جایگاه باشم و قدر این صندلی را که راحت نشستم بدانم و این آموزشها را دریافت کنم و عملی کنم؛ چون هیچ کجا مثل کنگره امن و آرام نیست. من تمام جایگاهها را تجربه کردم برای مسافرم و هیچ جا مثل اینجا برای من همسفرم نبود؛ پس من باید قدر لحظهلحظه این جایگاه مقدس را بدانم و قدردان باشم.
نویسنده: همسفر سودابه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیست و دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیست و دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون سوم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
76