English Version
This Site Is Available In English

باور کن خزان زرد سبز می‌شود و زمستان بهار می‌گردد

 باور کن خزان زرد سبز می‌شود و زمستان بهار می‌گردد

جلسه سیزدهمین از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صادق قم به استادی همسفر محبوبه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فیروزه با دستور جلسه «هفته‌ی همسفر: نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد مسافران» روز‌‌‌ یکشنبه ۷ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

دریا، آسمان و دشت پوشیده از رقصنده‌های آسمانیست و روح نا آرام ما خواستار رهاییست، نه از خلاصیست؛ بلکه دیدار معشوق است. خداوندا تنها تو را می‌ستایم و تنها تو را ستایش می‌کنیم، برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر

از نگهبان جلسه همسفر زهرا، دبیر جلسه، همچنین ایجنت همسفر الهام، مرزبانان و راهنما همسفر زهرا که اجازه خدمت در این جایگاه را دادند تا آموزش بگیرم تشکر می‌کنم. تبریک عرض می‌کنم به آقای مهندس و اولین بانوی همسفران کنگره۶۰ بانوی صبر، استقامت سرکار خانم آنی، آنی کماندار، خانم شانی و دکتر امین و در ادامه به تمامی همسفران کنگره۶۰ به ویژه شعبه صادق تبریک و شاد باش عرض می‌کنم. دستور جلسه به دو بخش تقسیم می‌شود؛ یک بخش در مورد جشن همسفر و بخش دیگر قدردانی و تشکر از همسفر است.

سالیان سال آقای مهندس این دستور جلسه را در بین دستور جلسات سالانه قرار می‌دهند تا اهمیت این موضوع را به ما خاطر نشان کنند؛ اینکه من همسفر وقتی وارد کنگره۶۰ می‌شوم در مورد نقش خودم فکر کنم. همسفر؛ تا زمانی که نتواند به خودش کمک کند هیچ وقت نمی‌تواند به مسافرش کمک کند.

زمانی‌که وارد کنگره۶۰ شدم فکر می‌کردم هیچ ایرادی ندارم و فقط برای کمک به درمان مسافرم می‌آیم؛ اما زمانی‌ که شروع به حرکت کردم، متوجه شدم بخاطر زندگی در کنار یک مصرف‌کننده و در تاریکی‌ها بودن، تخریب‌هایی در وجود من است. با وجود مشکلاتی که بود دیگر نمی‌توانستم مسافرم را به عنوان یک بیمار بپذیرم. این پذیرش خیلی مهم هست که من همسفر، مسافرم را به عنوان یک بیمار بپذیرم. همسفر باید برای مسافر مانند یک پرستار باشد، از ویژگی یک همسفر خوب این است که مسافر خودش را به عنوان یک بیمار بپذیرد. دومین ویژگی صبر، نقطه تحمل خودش را بالا ببرد و سومین ویژگی بخشنده باشد؛ یعنی مسافر خودش را با تمام وجود ببخشد. چون اگر نبخشد خود او هم نمی‌تواند حرکت درستی داشته باشد. من همسفر باید آموزش بگیرم و رشد کنم تا بتوانم به مسافر خود کمک کنم؛ چون همسفر کسی هست که اعتیاد را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس نکرده است؛ ولی ترکش‌های اعتیاد را می‌توانی در جسم، روح و چهره او تشخیص بدهی.

یک همسفر قبل از این که وارد کنگره۶۰ شود اعتیاد را به عنوان یک بیماری غیرقابل درمان و لاعلاج می‌داند؛ ولی وقتی که وارد کنگره می‌شویم و پروسه درمان را لمس ‌می‌کنیم و جایگاه جدیدی بنام همسفر را به ما می‌دهند، آگاه می‌شویم طرف حسابمان مسافر نیست؛ بلکه مسئله‌ای بنام اعتیاد هست. اعتیاد یک بیماری لاعلاج نیست؛ بلکه یک بیماری است که برای آن فرمولی تعریف شده است. ما در کنگره‌۶۰، ابتدا سیستم ایکس را می‌شناسیم و بعد با تخریب‌های موادمخدر آشنا می‌‌شویم.

واژه همسفر زمانی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که، من همراه مسافرم برای شناخت بیماری اعتیاد جهان‌بینی را آموزش بگیرم تا بتوانم به مسافر خود کمک کنم. معنی واقعی همسفر چیست؟ آیا این است که در کار مسافر تجسس کند، طعنه بزند، بدبین باشد؟ یا این که اعتماد کند، به او احترام بگذارد و به مسافر امید بدهد؛ پس باید همسفر در کنار مسافر باشد تا در مسیر درمان بتواند کمک کند، چون همسفر بال پرواز مسافر است و یک پرنده با یک بال هیچ وقت به اوج نمی‌رسد. امیدوارم همه ما همسفران خواهران، مادران، همسران قدر این جایگاه و معنای واقعی همسفر را بدانیم.

صحبت‌های خودم را با یک پیام به پایان می‌رسانم. ای همسفر، در راهی که قدم گذاشته‌ای مبادا سختی راه تو را از حرکت باز دارد و خسته و ناامیدت گرداند؛ چرا که مسافر به شانه‌های قدرتمند و دستان پر از مهر و محبت تو برای تکیه‌گاه خستگی‌هایش نیاز دارد، باور کن خزان زرد سبز می‌شود و زمستان بهار می‌گردد...

مرزبانان کشیک: همسفر ندا و مسافر هادی
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون سوم)
عکاس: همسفر فاطمه.ج رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیوم هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صادق قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .