این هفته گرامی را به خانم آنی بزرگ و تمامی همسفران کنگره۶۰، همچنین به مادران، خواهران و همسرانی که در تاریکی اعتیاد کم نیاوردند و همراه عزیزانشان آمدند تا مسافرانشان به آرامش برسند، تبریک عرض میکنم. خداوندا چه حس غریبی، چه سختیها و دشواریهایی که به خاطر مصرف موادمخدر مسافرانم تجربه کردم و چه زجری در این مسیر کشیدم. اگر هر همسفر با یک مصرفکننده ناکامیها و دشواریهای زندگی را تجربه میکند، من همسفر با دو نفر از اعضای خانواده خود، درگیر این بیماری بودم.
تخریبهای ظاهری مسافرانم را میدیدم؛ اما از صور پنهان خود که تخریبش دوچندان و عمیقتر بود، غافل بودم و متوجه آن نمیشدم؛ اما خداوند صبر را در وجودم تقویت کرد تا دوام بیاورم و چنین روزی را ببینم، روزی که هر دو مسافرم به رهایی رسیدند و این دستمزد زحمات و صبر من بود که خداوند به من عطا کرد. از مسافرانم تشکر میکنم که مصرفکننده شدند تا به واسطه آنها من نیز به کنگره بیایم و از علم ناب کنگره۶۰ بهرهمند شوم. تشکر میکنم از همسفری که هنوز هم این درد را میچشد، ایشان فرشته نجات زندگی من و مسافرانم شد. در هر رهایی و هر لحظه به یاد ایشان هستم و برایش دعای خیر میکنم.
امیدوارم جرقه درمان در وجود مسافرشان روشن شود و آرامش در وجود این همسفر نیز برقرار گردد. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا من دردمند، تمام دردهایم در اینجا مداوا شود و به حال خوب برسم. سپاسگزارم از راهنما همسفر مهناز که با روی باز و آغوش گرمشان با آرامش به ما آموزش میدهند که چگونه با مسافران و خانواده، رفتار کنیم و بال پروازی باشیم برای آنها تا بتوانند به درمان و حال خوب برسند. آیا این حال خوب و این آرامش را می شود با قیمتی خرید؟ آیا میتوان برای آن بهایی گذاشت؟ زبان من قاصر است. تنها بازپرداخت این جایگاه خدمت کردن است.
نویسنده: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
رابطخبری: همسفر کتایون رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
عکاس: راهنما همسفر اعظم
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سحر (لژیون یکم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
42