English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار؛ روایت آرامش

لژیون سردار؛ روایت آرامش

جلسه هفتم از دوره چهارم لژیون سردار ویژه همسفران آقا کنگره۶۰، شعبه شیخ‌بهایی با استادی پهلوان مسافر آرش،نگهبانی همسفر دانیال و دبیری همسفر ساسان شنبه ۱۴۰۴/۱۰/۰۶ رأس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه: نقش همسفران آقا و خانم در رابطه با درمان اعتیاد است.
چقدر زیباست که همگی ما بخشی از داستان لژیون سردار هستیم. چه ترکیب و تلفیق زیبایی میان این دو قشر (آقایان و بانوان) ایجاد می‌شود و چگونه می‌توانیم با ادغام درست آن‌ها، اثری زیبا و مؤثر خلق کنیم.
دستور جلسات کنگره نیز از همین زیبایی و نظم برخوردار است؛ هرچیزی حساب‌شده و مهندسی شده است. همان‌طور که از نام «مهندس» پیداست، همه چیز در کنگره با اندازه‌گیری دقیق، محاسبه و برنامه‌ریزی اصولی طراحی شده است و این مهندسی، در هماهنگی کامل با ریاضیات و نظم هستی است که باید با مشارکت و تجربه‌هایمان آن را درک کنیم.
اما اکنون که کنار هم هستیم، ببینیم در لژیون سردار چند مسافر و چند همسفر داریم، به ویژه همسفران آقا که تعدادشان کمتر است. این موضوع به دقت در حال بررسی و کار است. در شعب سراسر ایران، جایی که همسفران آقا حضور دارند، راهنما، دبیر و استاد جلسه با همراهی یکدیگر بخش همسفران را تشکیل می‌دهند. این «دیده شدن» بسیار مهم است. گاهی از برخی دوستان که همسفر بوده‌اند می‌پرسیم: «چرا باید با مسافر می‌آمدیم؟ ما که مشکلی نداشتیم!»
در حالی که همین «چرا»ها، گاه نشان‌دهنده‌ی عمقی زیبا و نهفته است. چرا باید می‌آمدیم؟ گاهی کسی در دام اعتیاد گرفتار می‌شود و دیگری می‌خواهد نجاتش دهد؛ اما در مسیر همراهی درمی‌یابد که نیاز خودش بیشتر از نیاز مسافر بوده است. درس‌هایی در این راه می‌آموزد تا به جایی می‌رسد که امروز، همه‌ی همسفران عزیز اگر خود را با افراد بیرون از کنگره مقایسه کنند، می‌بینند که حداقل یک سر و گردن بالاترند، از نظر جهان‌بینی، دیدگاه و حال خوش.
چه زیباست که همه‌ی ما به این نتیجه رسیده‌ایم: علمی که در کنگره فرا می‌گیریم، در بیرون نه تعلیم داده می‌شد و نه تأثیری چنین ژرف داشت. چه آرامش و جهان‌بینی زیبایی که استاد و آقای مهندس آن را به بهترین شکل طراحی کرده‌اند و عزیزانی که خدمتگزار این مسیرند، گام به گام به ما منتقلش می‌کنند.
اکنون که این‌جا کنار هم جمع شده‌ایم، ببینیم حکایت این داستان چیست؟
یقیناً ما انتخاب‌شده‌ایم؛ روی این صندلی‌هایی نشسته‌ایم که میلیاردها میلیارد ارزش دارد. گاهی فراموش می‌کنیم کجا بودیم و اگر بخواهیم کم‌اهمیت جلوه دهیم، مشکلات گذشته را به یاد می‌آوریم، مانند سخن آقای مهندس در سی دی اخیر که فرمودند:
«شخصی میلیاردها ثروت داشت. پسرش بیمار شد و همه پزشکان درمانش را ناتوان دانستند. حتی پیش پزشکی رفت و گفت: نصف دارایی‌ام را می‌دهم؛ بعد از این هم هر مبلغی بخواهید می‌پردازم. پزشک پاسخ داد: حتی اگر تمام دارایی‌ات را هم بدهی، درمانش نمی‌شود.»
آیا ما می‌دانیم در کجا سفر می‌کنیم؟ آیا قدر این درمان اعتیاد را می‌دانیم؟ درمانی که دنیا از ارائه‌ی راه قطعی آن عاجز مانده بود، از کمپ‌ها تا روش‌های پزشکی مثل جابجایی خون، اما ما این‌جا در این مسیر، همین مسئله را به زیباترین شکل حل می‌کنیم، هم شخص معتاد درمان می‌شود و به آغوش خانواده بازمی‌گردد، هم هر نوع بیماری دیگرش در طول ۱۰ تا ۱۱ ماه بهبود می‌یابد، هم آرامش به زندگی خودمان و اطرافیان بازمی‌گردد.
در کنار ما خانواده‌هایی هستند که هرگز اعتیاد در خونشان نبوده، اما آرامش هم در زندگیشان نیست. شاید اعتیاد فقط بهانه‌ای بود تا ما این‌جا گرد هم آییم. بسیاری هستند که وضع مالی مرفهی دارند، ولی آرامش ندارند. حتی خانواده‌هایی هستند که اتاق خوابشان مشترک است، اما دیگر کنار هم غذا نمی‌خورند.
این اعتیاد بود که ما را به اینجا کشاند تا درس زندگی بیاموزیم. بله، ما در دام اعتیاد افتادیم، یک نفر مبتلا شد و اکنون به زیبایی در حال درمان است و اطرافیانش نیز چنان از آرامش بهره‌مند شده‌اند که حد و حسابی ندارد.
ما در لژیون سردار، هر هزینه‌ای که کرده‌ایم، در برابر آرامشی که به ما و خانواده‌مان بخشیده است ناچیز است.
خدا را هزاران بار شکر می‌کنیم که چنین جایگاهی برایمان فراهم شد. امروز همه‌ی کنگره بر ارزش نقش همسفر تأکید می‌کنند و می‌گویند: کار شما چقدر ارزنده است و به زیباترین شکل در جریان است.
خدا را هزاران بار شکر.

عکس و ویرایش: همسفر علی (لژیون ششم)
تنظیم وارسال: همسفر هادی (لژیون دوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .