English Version
This Site Is Available In English

آموزش، آغاز تغییر خانواده

آموزش، آغاز تغییر خانواده

سیزدهمین جلسه از دور سیزدهم سری کارگاههای آموزشی ، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی : همسفر حسین ، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه: «هفته همسفر ، نقش همسفران خانم و آقا ، در درمان اعتیاد مسافران» روز یکشنبه  07 دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان جلسه آقا یاسر و دبیر محترم ایشان کمال تشکر را دارم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا در این جایگاه حضور داشته باشم و خدمت کنم. خداوند را از صمیم قلب شاکرم که امروز در جایگاهی قرار گرفته‌ام که می‌توانم به‌عنوان یک همسفر، درباره هفته‌ای سخن بگویم که به‌حق یکی از عمیق‌ترین و پرمفهوم‌ترین هسته‌های کنگره ۶۰ است؛ هفته همسفر.

هفته‌ای برای دیده شدن کسانی که سال‌ها در سکوت، رنج، اضطراب و نگرانی سوختند و ساختند، اما ایستادند. هفته‌ای برای قدردانی از کسانی که شاید مصرف‌کننده نبودند، اما تمام درد اعتیاد را با تمام وجود زندگی کردند؛ کسانی که سال‌ها تلاش کردند مسافر خود را به درمان برسانند، اما راه را نمی‌شناختند.

منِ همسفر شاید مصرف‌کننده نبودم، اما با تمام وجود ترس، اضطراب، تشویش، نگرانی‌ها، شرم و خشم را تجربه کردم و شاید از همه سخت‌تر این بود که در جهل مرکب قرار داشتم. جهل مرکب یعنی تصور می‌کردم با زورگویی و خشم می‌توانم مسافرم را به درمان برسانم و از راه‌های نادرست در پی درمان بودم؛ راه‌هایی که هیچ نتیجه‌ای نداشت. گمان می‌کردم در حال کمک کردن هستم، در حالی که در واقع تخریب ایجاد می‌کردم.

پیش از ورودم به کنگره ۶۰، منِ همسفر اغلب مسافرم را کنترل می‌کردم، سرزنش می‌کردم، تهدید می‌کردم و دخالت‌های نابجا در کارهایش داشتم. تصورم این بود که هرچه بیشتر با مسافرم دعوا کنم یا فداکاری بیشتری انجام دهم، او را به درمان نزدیک‌تر می‌کنم، اما این تفکر اشتباه بود. هرچه بیشتر تلاش می‌کردم، تخریب‌ها بیشتر می‌شد؛ زیرا دانایی نداشتم، آموزشی نگرفته بودم و راه را بلد نبودم.

در کنگره ۶۰ آموختم که همسفر مسئول درمان مسافر نیست و درست از همین نقطه، مسیر تغییر برای من آغاز شد. یاد گرفتم به‌جای حرف زدن، عمل کنم؛ به‌جای دخالت، حمایت اصولی داشته باشم. اینجا دریافت کردم که درمان یک سفر است، نه یک جنگ. آموختم عجله نکنم، مقایسه نکنم و توقعات بی‌جا نداشته باشم.

فهمیدم اگر حال خودم خوب شود، جهان‌بینی‌ام تغییر کند و آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ را به‌صورت کاربردی اجرا کنم، مسافرم نیز در فضایی امن‌تر حرکت خواهد کرد و به درمان می‌رسد. با تمام وجود به همسفر بودن خود افتخار می‌کنم. در پایان، از صمیم قلب از بنیان‌گذار کنگره ۶۰، جناب مهندس عزیز، که این بستر ارزشمند را برای ما فراهم کردند، کمال قدردانی و تشکر را دارم. همچنین از راهنمایان عزیز، چه در بخش مسافران و چه در بخش همسفران، و از تمامی خدمتگزاران بی‌ادعا که با عشق خالصانه و از صمیم قلب در هر جایگاهی خدمت می‌کنند، صمیمانه سپاسگزارم.ا

ز تمام همسفرانی که نقش بال پرواز را برای مسافران خود به‌خوبی ایفا می‌کنند، قدردانی می‌کنم. شکرگزار خداوند هستم که کنگره ۶۰ به من آموخت نجات یک خانواده تنها با آموزش گرفتن امکان‌پذیر است. به امید روزی که همسفران آگاه باشند، مسافران متعادل و خانواده‌ها در آرامش زندگی کنند. سپاسگزارم خودتان و آقای مهندس را تشویق بفرمایید.

 

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .