به نام قدرت مطلق الله
دهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی قائمشهر، با استادی مسافر پرویز، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عسگری با دستور جلسه " هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران " یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، پرویز هستم، یک مسافر. خدا را هزار مرتبه شکر میکنم که در این چرخهی تکرار و تمرین حضور دارم. ابتدا هفته، همسفر را به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم که این هدیهی الهی را کاملاً و بدون ذرهای کموکاست، در اختیار ملت عزیز ایران گذاشتند.
از حضور در این چرخه بسیار خوشحالم، نزدیک به سه سال است که سفر میکنم، این روش، نمونهای بینظیر روی کره زمین است؛ دومی ندارد و نخواهد داشت.
سی سال مصرفکننده بودم، وقتی به گذشته نگاه میکنم، کمبودها و تاریکیهای دوران مصرف خودم را میبینم، چندین باراقدام به قطع مصرف کردم که هر بار بسیار سخت گذشت و برای مدتی، شرایط از نظر روحی و جسمی متعادل نیست و تخریبهای گذشته کاملاً محسوس است.
در اینجا، نقش همسفر بسیار حیاتی است. همسفر واقعاً کمک میکند. یکبار، به دستور آقای عموزاد، برای جشن همسفر، کادویی آوردم و به همسفرم تقدیم کردم. امسال از من پرسید: " جشن همسفر چه شد؟" گفتم: آقای مهندس دستور دادند کسانی که در کنگره حضور ندارند، نمیتوانند کادو دریافت کنند البته این را به شوخی گفتم. در روز زن، به اندازه توانم به همسفرم کادو دادم.
درست در زمانی که میخواهم شکستگیهای جسمی و روحی خود را با آموزشهای کنگره ترمیم کنم، اگر همسفر من آموزش ندیده باشد، حتی با یک تلنگر میتواند تعادل مرا بر هم زده و مرا از مسیر خارج کند. نقش همسفر در درمان مسافر بسیار مهم می باشد و بخش بعدی درمان، گوش دادن به سیدیهای آموزشی، حضور در جلسات و حضور در پارک و ارتباطات سالم می باشد.
حضور یک همسفر آموزشدیده کمک بزرگی است، همین که روی اعصاب آدم نمیرود و فرد با آرامش خاصی این مسیر را طی میکند، باعث میشود تا بتواند با آموزشهای ناب کنگره به رهایی برسد.

شکستگیهای روحی و استرس بالایی داشتم که باعث می شد ماهیچههای قلبم درد بگیرد. به دکترهای مختلف، حتی فوقتخصص مراجعه کردم همه، نامهای برای روانپزشک نوشتند و داروهایی هم تجویز کردند، اما من حتی یک دانه از آنها را مصرف نکردم، میخواهم بگویم کاملترین روش درمان اعتیاد، در کنگره ۶۰ است که اصولی بسیار ساده اما دقیق دارد. اگر من این اصول را رعایت کنم، نه به متخصص مغز و اعصاب نیاز دارم و نه به چیز دیگری؛ بسیاری از مسائل در همین مسیر حل میشوند و در این مسیر، همسفرمیتواند بالپرواز باشد؛ اما اگر همسفر آموزش نبیند، مانند باری اضافی است. هیچ پرندهای با یک بال نمیتواند پرواز کند. اوایل سفر، این مفاهیم برای من گویا نبود، اما امروز با نزدیک به سه سال سفر، به خوبی درک میکنم که یک همسفر آموزشدیده با کسی که اصلاً نمیداند کنگره چیست یا چگونه باید با یک بیمارمعتاد برخورد کند، چقدر تفاوت دارد. امیدوارم من نیز در این مسیر، با کمک آموزشهای ناب کنگره، بتوانم ابتدا فردی قابل قبول برای خود و خانوادهام و سپس برای جامعهام باشم. انشاالله اگر عمری باقی باشد، بتوانم در این شعبه خدمتگزار قابل قبولی باشم.
از اینکه سکوت کردید و به من اجازهی مشارکت دادید، از همگی متشکرم.
عکس و صوت: مسافر علیرضا لژیون یکم
تایپ و ویرایش: مسافر محمد لژیون پنجم
ویراستاری و ارسال: مسافر جعفر لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
54