English Version
This Site Is Available In English

همسفران صبور و با گذشت

همسفران صبور و با گذشت

همسفر در کنگره‌۶۰‌، تداعی‌‌کننده‌ گذشت‌، صبوری‌‌، محبت و عشق است. ما خانواده‌ها، همسفر و پشتیبان مسافرهایی هستیم که سفر خود را از تاریکی‌ها به سمت روشنایی‌ها آغاز کرده‌اند و این سفر‌، سفری است از ظلمت به نور‌‌، از حقارت به سرافرازی‌، ‌از نادانی به دانایی‌‌، از کفر به ایمان‌ و در نهایت از نفرت به عشق. زمانی که همسفر وارد کنگره می‌شود فکر می‌کند فقط برای کمک به مسافر می‌آید و این در حالی است که باید به دو نکته توجه داشته باشد. اول این‌که؛ برای کمک به مسافر باید راه و روش کمک کردن را یاد بگیرد و برای یادگیری به آموزش نیازمند است‌، آموزش با کلیه‌‌ جزئیات تا زمانی که مسافر نیازمند کمک است بتواند با روش صحیح به او کمک کند. دوم‌؛ زندگی در کنار یک مسافر حال‌خراب، به قدری اثرات منفی دارد که گاهی همسفر از مسافر بیما‌رتر است و خود بیشتر نیازمند کمک می‌باشد‌‌و با حضور در کنگره و گرفتن انرژی و آموزش، حال خود را خوب می‌کند. از آن جایی که زندگی مانند یک فیلم است‌‌ و همسفر نقش بازیگر را دارد البته نه بازیگر سیاهی ‌لشگر‌، بلکه بازیگر مکمل نقش‌اصلی‌. نقش مکمل را آنقدر می‌تواند بد بازی کند مسافری که لب پرتگاه ایستاده‌ پرت شود به دره، یا آنقدر خوب بازی کند که کمک کند از ته دره‌، البته به خواست خودش بالا بیاید‌. بنابراین به عنوان همسفر باید نقش خود را جدی بگیریم‌، کاملا جدی‌ و با درک این موضوع روز‌به‌روز به بهبودی حال خود و خانواده و از جمله مسافر کمک کنیم‌.

اگر ما باور داشته باشیم که بخاطر خودمان به کنگره می‌آییم نه بخاطر مسافرمان‌، شرایط خیلی تفاوت می‌کند‌. آن‌وقت است که حال من همسفر، وابسته به رفتار و حال مسافر نیست. زمانی که من وارد کنگره شدم هیچ امیدی به ادامه زندگی مشترکم نداشتم‌ ‌آنقدر وجود من مالامال از نفرت و خشم بود که فقط به رفتن فکر می‌کردم‌. ولی با انرژی که از کنگره، گرفتم‌ با عشق بی‌چشم‌داشتی  که در سایر همسفران وجود داشت و به من بخشیده شد‌ در عین ناباوری از این‌رو به آن‌رو شدم و خیلی چیزها در من و زندگیم، که در حال فروپاشی بود‌ تغییر کرد، از جمله محبت من نسبت به مسافرم‌. زمانی که مسافر من در سال ۱۴۰۰ وارد شعبه ستارخان شد و سفرش را آغاز کرد‌ به من اصرار می‌کرد که او را همراهی کنم و به عنوان همسفر در شعبه حاضر شوم ولی از آنجایی که مشغله‌های زندگی مرا گرفتار کرده بود‌ متاسفانه نتوانستم و احساس می‌کنم یکی از عواملی که باعث شد مسافرم نتواند اولین سفر و دو سفر بعدش را با موفقیت به پایان برساند عدم، همراهی من بود‌. امیدوارم با عنایت قدرت مطلق‌ توان همراهی مسافرم در سفر جدیدش را داشته باشم و بتوانم به او و خودم یاری برسانم‌. در نهایت این هفته را که به‌واسطه  ارزش و اهمیت حضور همسفر در درمان مسافر نام‌گذاری شده‌ به تمامی همسفران صبور و با گذشت کنگره۶۰‌، تبریک عرض می‌کنم و آرزوی سلامتی و انرژی مضاعف برای همه همسفران عزیز را دارم.

 

نویسنده مطلب: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر بتول(لژیون دوم)
ویرایش: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر آزاده (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .