ایمان به راه نجات‌بخش کنگره۶۰

تعدادی از رهجویان لژیون چهارم نمایندگی آکادمی درخصوص دستور جلسه «نقش همسفر (نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران)» این‌گونه نوشتند:

همسفر نرگس:

من یک مادرم مانند خیلی از مادرها و فرزندی با توهم‌های شدید و فریادهای بلند دارم که مصرف‌کننده است. 2 سال پیش با کنگره۶۰ آشنا شدیم، کنگره‌ای که من و همسرم را به آرامش دعوت کرد. روزهای اول که وارد کنگره شدم، تمام اوقات را گریه می‌کردم. وقتی آرامش مادران و همسران افراد مسافر را می‌دیدم، برایم جای تعجب داشت که چگونه ممکن است فرزندت، پاره تنت حالش بد باشد؛ ولی تو بتوانی آرام باشی؟ هنوز مسافر من حالش خوب نیست، توهم دارد و تصمیم به درمان نگرفته است؛ اما من و همسرم خیلی آرام شده‌ایم.

من در کنگره یاد گرفتم که نقطه تمرکزم را از روی مسافرم بردارم؛ زیرا من نرگس فقط برای فرزند مصرف‌کننده‌ام نیستم؛ بلکه برای خودم، همسرم و فرزند دیگرم نیز هستم. باید تلاش کنم و آموزش ببینم تا بتوانم خودم را از تاریکی‌ها نجات دهم. به امید روزی که همه مسافران، مسیر کنگره را پیدا کنند و با اذن خداوند به درمان برسند. از آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان و افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند؛ همچنین از همه راهنمایان دلسوز علی‌الخصوص راهنمای خودم کمال تشکر و قدردانی را دارم.

همسفر زهرا:

دلنوشته‌ای از سفری کوتاه و دلتنگی بلند: گاهی زندگی آن‌قدر بی‌رحمانه می‌چرخد که انسان فرصت نمی‌کند و متوجه نمی‌شود که از مسیرش دور شده است. حوادثی پیش آمد و مسافر من از کنگره فاصله گرفت؛ اما نه دلش و نه باورش، هیچ‌کدام جدا نشدند. دلش هنوز این‌جا است، در سالن‌هایی که امید را نفس می‌کشند، در صندلی‌هایی که روزی لرزش دست‌هایش را آرام کردند و در همان لحظه‌هایی که فهمید تنها نیست. هر زمانی که حرف از کنگره می‌شود، نگاهش نرم شده و چیزی درونش روشن می‌شود. او چراغی کوچک؛ اما سرسخت است که هیچ حادثه‌ای خاموشش نکرد. او می‌گوید: «من برمی‌گردم، این فاصله فقط یک توقف بوده و پایان راه نیست».

من می‌دانم که این جمله از سر دلتنگی نیست؛ بلکه از سر ایمان است. ایمان به راهی است که روزی نجاتش خواهد داد و به جایی که هنوز هم خانه‌اش است بر خواهد گشت. کنگره برای ما فقط مسیر درمانی نیست؛ بلکه یک پناهگاه است. جایی‌که اگر هزار بار هم دور شوی باز هم تو را می‌پذیرد، آغوشش را باز می‌کند و می‌گوید: «خوش آمدی، ادامه بده». مسافر من حتماً با تجربه‌های تازه، دلی قوی‌تر و با عشقی که هیچ فاصله‌ای نمی‌تواند کم‌رنگش کند به کنگره خواهد آمد. انشاالله روزی دوباره کنار هم در کنگره خواهیم نشست، همان‌جا که قلب‌هایمان آرام می‌گیرد و مسیر، دوباره معنا پیدا می‌کند.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی