جلسه چهارم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره60 ویژه جشن همسفر نمایندگی یوسف به استادی ایجنت همسفر سمیه، نگهبانی راهنمای ویلیام همسفر سپیده و دبیری راهنما همسفر مریم با دستور جلسه «هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» روز 6 دیماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
جشن همسفر را در رأس خدمت آقای مهندس بنیان کنگره۶۰، خانم آنی بزرگ، استاد امین که از اولین همسفران کنگره60 هستند و درواقع راه را برای ما باز کردند و همچنین تمامی همسفران عاشق و آگاه تبریک عرض میکنم. این هفته را به تمام دلهایی که صبورانه ماندند، به تمام نگاههایی که امیدوارانه ادامه دادند و به همسفرانی که با عشق و آگاهی ستون آرامش خانواده شدند و از نقطه سیاه به رنگین کمان تبدیل شدند تبریک عرض مینمایم.
همسفر زمانی که وارد کنگره میشود گمان میکند تمام تاریکیها و ضد ارزشها در وجود مسافر است؛ اما با گذر زمان و آشنایی با جهانبینی کنگره۶۰ به حقیقتی عمیق میرسد: اینکه خود او نیز ناخواسته و بیسیم، به دنیای تاریکیها متصل بوده است. زندگی در کنار یک مصرفکننده، مثلث آشنای انکار، توجیه و دروغ را آرامآرام در ساختار خانواده جاری کرده؛ بیآنکه همسفر متوجه باشد.
همسفر در کنگره میآموزد که برای بال پرواز شدن مسافر، ابتدا باید با اصول کنگره آشنا شود؛ بیاموزد که «بذر زمانبر است، اما میوهاش شیرین. میآموزد که تحمل کافی نیست؛ باید رشد کند، سبز شود، حرکت کند و همگام با مسافر قدم بردارد. اینجاست که میفهمد تزکیه و پالایش، از خود او آغاز میشود؛ از بازگشتن از ضد ارزشها، از اصلاح دیدگاهها، از تغییر درون.
در دوران تخریب مسافران، ما همسفران خیلی درگیر افکار منفی و پر از ترس بودیم؛ ترس از آینده خودمان و فرزندانمان، ترس از فرداهای نامعلوم؛ اما کنگره به ما آموخت خودداری کنیم؛ تجسس نکنیم، قضاوت نکنیم، چک کردن گوشی مسافرها را کنار بگذاریم و با توکل به خداوند، ایمان به کنگره و گوشسپردن به فرمان راهنما، به رضا و تسلیم برسیم. وقتی همسفر به این نقطه میرسد، تازه بال پرواز میشود؛ با مسافر همفاز میگردد و میتواند نقطهای روشن در مسیر رهایی او باشد.
پیش از کنگره بسیاری از ما زبان مسافر را نمیفهمیدیم؛ تغییراتش را به سردی تعبیر میکردیم، اما آقای مهندس با تمثیل زیبای «یخزدگی حسها» به ما آموختند که مسافر و همسفر، هر دو در سرمای عمیق قرار دارند؛ با این تفاوت که مسافر چون پشت فرمان است، دیرتر متوجه یخزدگی میشود. سپاسگزارم از آقای مهندس که در کنگره۶۰، نهتنها مسافران بلکه خانوادهها را احیاء کردند؛ کودکانی که امروز با لبخند در کنگره حاضرند، گوهرهای واقعی این مسیرند. در سیدی همسفر ۲، استاد امین میفرمایند که حتی بهترین والدین هم، ناخواسته به واسطه اعتیاد، فرزندان خود را از نور واقعی محروم کردهاند؛ به امید آنکه بتوانیم این نور را دوباره به همسفران کوچکمان بازگردانیم.
جشن همسفر، جشن قدردانی است؛ قدردانی از زنانی که ستون آرامش خانواده شدند، از کسانی که از نقطه سیاه عبور کردند و به رنگینکمان رسیدند. کنگره به ما آموخت جبران خسارت کنیم؛ از خودمان، از خانوادهمان و از جامعهمان. من خود شاهد بودم که مسیر همسفری، همیشه هموار نیست؛ گاهی مسافر در جشن حضور ندارد، گاهی سفرش خراب میشود؛ اما امیدی که از آموزش زاده میشود، قدمها را محکم میکند. اگر مسافر و همسفر، آموزشهای کنگره را بگیرند، به بهترین ابدالها تبدیل خواهند شد.
همسفر، گوهر گرانبهایی است؛ چه مادر و چه همسر. ما همسفرانی را دیدهایم که زیر فشار تخریب، فرزند را از خانه بیرون کردهاند؛ هیچ قضاوتی در میان نیست، چرا که همسفران عینالیقینِ تاریکی اعتیاد را زیستهاند، همانگونه که مسافران حقالیقین آن را تجربه کردهاند. اگر همسفری کنار مسافرش مانده است، بیشک پیش از ورود به کنگره، عشق وادی چهاردهم را لمس کرده است یایید قدر همدیگر را بدانیم؛ زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که با ناآگاهی و رنجِ تکرارشونده هدر برود.
تصاویری از برگزاری جشن همسفر























مرزبانان کشیک: همسفر حمیده و مسافر پیمان
عکاس: راهنما همسفر زهرا، همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تایپ، ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1198