استاد امین در سیدی خانواده خیلی خوب توضیح میدهند که اگر انسان نتواند با نزدیکان خود مثل پدر، مادر، خواهر، برادر یا همسر پیوند قوی و درستی داشته باشد مجبور است که این محبت را به صورت نامرغوب از جای دیگری دریافت کند. ریشههای انسان جایی هستند که به دنیا آمده است و اگر از ریشههای خود دور شود و از جای دیگری آن محبت را دریافت کند، هیچوقت آن کمبود محبت جبران نمیشود و جای خالی خانواده خود را پر نمیکند. کنگره این پیوندهای آسیب دیده را احیا میکند. استاد امین میفرمایند: اعتیاد جسم انسان را منجمد میکند، پدری که سالیان سال درگیر اعتیاد است یک جسم منجمد دارد، او شاید بهترین امکانات و تفریحات را برای کودک خردسال خود فراهم کند اما باز هم او یک جسم منجمد است و کارهایی که یک پدر معمولی برای فرزند خود انجام میدهد را نمیتواند منتقل کند.
در ادامه استاد امین فرمودند: که یک بچه مثل گیاهی که احتیاج به نور دارد به پدر و مادر نیز احتیاج دارد و زمانی که پدر و مادر منجمد باشند به جای تابش آفتاب،برای او مثل مهتاب هستند. در ادامه فرموند: شخصی که وارد کنگره میشود و به درمان میرسد نباید تمام وقت خود را به لژیون و کنگره و کنار دوستان اختصاص دهد و بگوید؛ فقط از اینجا لذت میبرم. فرزند او سالها از تابش او محروم بوده است و درست نیست که باز هم محرومیت بکشد از طرف دیگر هم اینطور نباشد که تمام وقت در خدمت خانواده باشد. باید تعادل برقرار باشد و محبت بین کنگره و خانواده تقسیم شود. ایشان معتقدند، چون خانواده ریشه است. مثل ریشه که مواد درجه یک را به درخت میرساند، خانواده هم آن محبت نابی که انسان را سیراب میکند را به او میدهد.
این ریشه است که انسان را به بالاترین نقطه پرتاب میکند و انرژی نابی دارد و موقع طوفان به انسان کمک میکند و او را سر جای خودش نگه میدارد. در سیدی خانواده استاد امین در مورد اختلاف فاز بین مسافر و خانواده صحبت میکنند. اختلاف فاز یعنی هر کدام میخواهند حرف خود را بزنند و پشت سر هم حرف میزنند و در آخر هم هر دو ساکت میشوند و هر کس سراغ کار خود میرود. در لژیون به همسفر آموزش میدهند که این اختلاف فاز را کم کنند و هر دو به زبان مشترک برسند. وقتی این اختلاف فاز تنظیم باشد به حرفهای یکدیگر گوش میدهند و زبانها یکی میشود. علت این اختلاف فاز این است که شخصی که وارد دنیای اعتیاد شد، انگار در دنیا دیگری زندگی میکند و ارتباط با محیط و خانوادهاش قطع است.
تا زمانی که نشئه یا خمار است کسی نمیتواند با او حرف بزند و این باعث ایجاد اختلاف فاز بین او و خانوادهاش میشود. کسی که مصرف کننده بود و حالا رهایی گرفته، تازه رسیده به نقطه صفر و جسم او مانند شهر خرابی است که باید از صفر شروع به ساختن کند. حالا ممکن است همسفر یا خانواده بخواهند زیرکانه از او انتقام بگیرند و با سردی و بیمحلی با او رفتار کنند، استاد امین میگویند: درست است که افکار و احساسات او خانواده دچار آسیب شده است و دوران سختی را گذراندهاند اما این کار توصیه نمیشود زیرا ممکن است قضیه به سمت بدتری برود پس محبت واقعی از خانواده و ریشه و خویشاوندان خیلی مهم است و به کسی که این محبت نرسد، زهر میرسد.
نویسنده: همسفر منصوره رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
رابط خبری:همسفر منصوره رهجو راهنما همسفر زهرا(لژیون سوم)
ارسال: راهنما تازهواردین همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سالار
- تعداد بازدید از این مطلب :
17