English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته ای به همسفر

دلنوشته ای به همسفر

سلام دوستان، مهدی هستم، یک مسافر.

ابتدا خداوند را شاکرم که خودم و همسفرم عضوی از کنگره ۶۰ هستیم. همچنین از تمامی خدمتگزاران، به ویژه جناب مهندس و راهنمای محترمم، سپاسگزارم.

هفته پیش رو، “هفته‌ی همسفر” نامگذاری شده و نباید نقش این بزرگواران را در زندگی‌مان از قلم بیندازیم. من صحبت‌هایی با همسفرم دارم؛ همان‌طور که تمام کسانی که مانند من مبتلا به نیروهای منفی شدند، روزی این صحبت‌ها را با همسفر و همسرشان زدند.

همسر عزیزم، این تشکر من نمی‌تواند ذره‌ای از زحمات و تلاش‌های تو برای کارها و کمک‌هایی که برای من کردی را جبران کند. فقط می‌توانم ازت تشکر کنم و بگویم ممنونم که در تمام فراز و نشیب‌های زندگیمان کنارم بودی و تمام سختی‌ها را بخاطر من تحمل کردی. ازت ممنونم و دوستت دارم.

ان‌شاءالله با رهایی‌ام بتوانم جبران کنم. ان‌شاءالله با درمانم بتوانم راضیت کنم و بتوانم تمام محبت‌ها و خوبی‌هایت را جبران کنم. امیدوارم بتوانم آسایش و آرامش برایت فراهم کنم و با پاک ماندن و در خدمت خانواده بودن، همسر خوبی برای تو، عزیز دلم، و پدری شایسته برای فرزندانم باشم.

ان‌شاءالله با یادگیری آموزش‌ها در کنگره، زندگی خوبی برای تو، برای فرزندانم و برای کل اعضای خانواده‌ام فراهم کنم و انسانی در صراط مستقیم باشم. از آموزش‌هایم در کنگره یاد بگیرم که چگونه به درمان برسم و چطور در خانواده و جامعه انسانی درستکار باشم و زندگی کنم و بگذارم دیگران هم زندگی کنند. ان‌شاءالله هم در جامعه و هم در خانواده فردی مفید باشم و فقط حرف نزنم؛ عملکردم هم نشان‌دهنده‌ام باشد.

به امید روزی که تمام بیماران مبتلا به اعتیاد جامعه به درمان برسند و برای جامعه مفید باشند. در پایان، باز هم از همسفر مهربان و دلسوزم تشکر می‌کنم که در تمام مراحل زندگیم، به ویژه در سختی‌ها، مرا تنها نگذاشت و کنارم بود. باز هم ازت تشکر می‌کنم.

نگارش: مسافر مهدی لژیون سوم
گروه خبری نمایندگی محمدی پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .