همسفر بال پرواز است

خیلی خوشحالم که سعادت داشتم در مورد این دستور جلسه‌ی زیبا و نقش همسفر صحبت کنم. می‌خواهم از خودم بگویم و خاطرات روز اولی که به کنگره آمدم به خاطر مسافرم که برادرم بود، را به یاد آورم. روز اول چقدر نا آگاه بودم! ذهنم پر از سوالات بود: من که درگیر اعتیاد نبودم ، حضورم در اینجا به خاطر برادرم بود که اوایل سفر با خود می گفتم سفر مسافرم چه کمکی می‌تواند به من کند؟
در جلسات اول کنگره هیچ چیز نمی‌دانستم. تنها چیزی که می‌خواستم این بود که مسافرم از این اعتیاد رها شود. واقعاً هیچ چیز نمی‌دانستم و اصرار بی‌جایی بر این داشتم که دوره‌ی درمان کی تمام می‌شود. کم‌کم آموختم که اصرار من برای درمان  اعتیاد مسافرم به خاطر ندانستن‌های من بود. یاد گرفتم که آمده‌ام تا به قول آقای مهندس، بال پرواز مسافرم باشم.
حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، با خودم می‌گویم آقای مهندس دژاکام چه قدر همه چیز را با دقت در کنگره فکر کرده بودند. منی که دائماً از مسافرم می‌پرسیدم کی ترک می‌کنی، حالا طرز فکرم به کلی تغییر کرده است. فهمیدم که در کنگره، درمان اعتیاد انجام می‌شود نه فقط ترک اعتیاد.
به عنوان همسفر، سعی کردم آموزش‌هایی را که می‌بینم به آن عمل کنم. محیط خانه را آرام کردم و سعی کردم برای خودم و حال خودم هم بهبود ایجاد کنم. این یک سفر یادگیری بود که نه تنها به من، بلکه به مسافرم نیز کمک کرد.من نجوا آموزش گرفتم که اعتیاد یک بیماری است و باید از زاویه علمی و انسانی به آن نگاه کرد. این درک می‌تواند به من  کمک کند تا در برابر رفتارهای مسافرم  مقاومت بیشتری داشته باشند. در برخی جلسات که مسافرم شرکت نمی کرد ، من به کنگره می آمدم . وقتی از جلسات کنگره برمی‌گشتم، حال خوبم را می‌دید و از نبودش در کنگره  پشیمان می‌شد و در جلسه بعد با من می‌آمد. واقعاً خدا ما را دوست داشت که کنگره را سر راه ما قرار داد. اینجا من آموزش‌های زیادی گرفتم و راهنمای من، خانم ساناز، خیلی به من، به عنوان یک همسفر، کمک کردند.
همسفران در کنگره ۶۰ نه تنها به درمان مسافر خود کمک می‌کنند بلکه خودشان نیز بهبود و رشد فردی پیدا می‌کنند. این روند کمک می‌کند تا کل خانواده از مشکلات اعتیاد رهایی یابند و زندگی بهتری داشته باشند.
از آقای مهندس و خانم آنی بزرگوار نیز صمیمانه تشکر می‌کنم که این مکان را برای ما فراهم کردند. ما یاد گرفتیم که اعتیاد را درک کنیم و متوجه شدیم که چه اتفاقاتی برای یک فرد معتاد می‌افتد. دیگر صحبت از باعرضه و بی‌عرضه بودن نیست؛ بلکه بدن فرد معتاد دارای مشکل در سیستم ایکس است و تا وقتی که این سیستم به تعادل نرسد، فرد معتاد نمی‌تواند به درمان بپردازد.
واقعاً قبل از این، ما همسفران چنین اطلاعاتی نداشتیم و فقط نگران بودیم که کی ترک می‌کنند. باز هم از آقای مهندس و خانم آنی، که اولین همسفران کنگره ۶۰ بودند و نقش مهمی در پروسه کنگره داشتند، سپاسگزارم.

نویسنده : همسفر نجوا  رهجوی راهنما همسفر ساناز لژیون یکم کیش
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره نگهبان سایت رهجوی راهنما ساناز لژیون یکم کیش
همسفران نمایندگی کیش