English Version
This Site Is Available In English

آن‌جا که بی‌فاصله بتوان عاشق شد

آن‌جا که بی‌فاصله بتوان عاشق شد

کفش‌هایم را خواهم پوشید و به شهری دور سفر خواهم کرد، آن‌جا که حقیقت‌های آینه، شیرین باشند. آن‌جا که زبان مردم، قلبشان باشد، آن‌جا که بی‌فاصله بتوان عاشق شد. اندوهی که قلب‌ها را در خود محبوس داشته مرگشان را آغاز حیات خویش نماید، اکنون خود مغلوب قلب‌های بخشنده‌ای گشته است، قلب همسفرانی که بخشش را برای بازپس‌گیری عزیزانشان به نشان محبت بی کران و عشق بلاعوض هدیه نموده‌اند.‌ طبق قوانین کنگره۶۰، واژه همسفر به کسی اطلاق می‌گردد که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره۶۰ تلاش می‌نماید. در کنگره همسفر به کسی گفته می‌شود که سابقه مصرف مواد ندارد؛ ولی از خانواده مصرف کننده است و به عنوان حامی و همراه مصرف کننده که به او مسافر اطلاق می‌گردد در کنگره حضور پیدا می‌کند. همسفر با آموزش‌های کنگره و دوری از ضدارزش‌ها حس منفی را از خود دور نموده و با دید بهتری از قبل به زندگی نگاه می‌کند.

همسفر در قالب همسر، پدر یا مادر، برادر، خواهر و یا دوست جایگاه و وظیفه خاص خود را دارد. همسفر باید عشق و محبت را سرلوحه کار خود قرار دهد تا با یاری نیروهای مافوق و رسیدن به دانایی دست در دست مسافر خویش تاریکی‌ها را کنار زده و در آغوش روشنایی‌ها قرار بگیرد. اولین قدمی که یک همسفر در کنگره برمی دارد این است که بپذیرد مسافرش بیمار است. علم همسفر باید به روز باشد و برای افزایش علم او یک منبع آموزشی نیاز است تا بتواند علمش را به روز کند. خداوند را سپاس که منابع آموزشی در کنگره۶۰ بسیار زیاد هستند و همسفران با ورود به کنگره شروع به گرفتن آموزش‌ها می‌کنند. همسفران در کنگره آموزش می‌بینند تا مسافرشان را آن‌گونه که هست بپذیرند و زیر ذره‌بین قرار نداده و قضاوتشان نکنند و به چشم یک بیمار به او نگاه کرده و خود در نقش یک پرستار باشند. همسفر در کنگره آموزش می‌بیند که مانعی بر سر راه مسافر نباشد. همسفری که با حس و حال بد وارد کنگره می‌شود با دریافت آموزش‌ها، جهان‌بینی‌اش بالا می‌رود و مسافر را رها می‌کند.

 

 

نقش همسفر همان نقش بازیگر مکمل است چون گاهی می‌تواند آن‌قدر بد بازی کند که مسافر لب پرتگاه را به داخل دره پرت کند و یا گاهی آن‌قدر خوب بازی کند که مسافر را از ته دره با خواست خودش، بالا بیاورد.همسفر آگاه می‌تواند یک انسان را که اسیر تاریکی شده و در منجلاب اعتیاد غوطه‌ور است را نجات دهد. مسافر با شرایطی که دارد خودش دچار پریشان حالی و جنگ درونی است و یک همسفر ناآگاه می‌تواند باعث صدمه بیشتر به مسافرش شود. خانم آنی بزرگ همسر آقای مهندس اولین همسفر کنگره۶۰ هستند. ایشان اولین بال پرواز به سوی آسمان درمان اعتیاد و پرستار بر بالین اولین مسافر بودند. خانم آنی بزرگوار می‌فرمایند: همسفران این‌جا یاد می‌گیرند که محبت کردن به مسافرانشان بسیاری از مشکلات زندگی‌شان را حل می‌کند. همسفر باید بداند که قوی‌ترین اسلحه در زندگی محبت است و ما همسفران در کنگره یاد می‌گیریم که محبت را به چه ترتیب و به چه شکلی نثار مسافرمان کنیم.

 

مسافرانی که شاید یک روزی با خودشان فکر می‌کردند که دیگر امکان ندارد بتوانند از این ورطه بیرون بیایند؛ اما همسفر آن‌ها همچنان در کنارشان ماند و علت اصلی ماندنشان چیزی غیر از عشق نبود، غیر از این بود که می‌خواست خانواده با انسجام وجود داشته باشد و از بین نرود و پاشیده نشود. خدا را شکر می‌کنیم جزو همسفرانی هستیم که در کنار مسافرمان ماندیم و توانستیم به کنگره راه پیدا کنیم، آموزش بگیریم و با به عمل درآوردن آموزش‌هایمان بتوانیم کم‌کم و به مرور زمان شرایط زندگیمان را تغییر دهیم و این جای تحسین بسیار دارد. همسفر اگر بخواهد آرامش را به مسافرش بدهد، باید خودش آرامش داشته باشد. اگر بخواهد محبت کند، باید خودش در درونش محبت داشته باشد و باید بداند که با حس ‌هایی نظیر نگرانی، خشم، نفرت، بدبینی، تجسس و درگیری نمی‌تواند به مسافرش کمک کند و این حس‌ها و اعمال باعث سقوط بیشتر همسفر و مسافر می‌گردد.

همسفر خوب همسفری است که برای خوب شدن حال خودش با علاقه به کنگره بیاید؛ زیرا اگر انسان بخواهد در کاری موفق شود؛ باید علاقه را در خود به وجود آورد و منّتی بر سر مسافر خود بابت حضورش در کنگره نگذارد. اولین هدف همسفر برای آموزش گرفتن، باید آرامش و صلح برای خودش باشد تا بتواند آن را به دیگران نیز انتقال دهد که آن‌ها هم حالشان خوب شود. ما باید خودمان را باور داشته باشیم تا بتوانیم به مسافرمان کمک کنیم یک همسفر باید قدرت این را داشته باشد که اگر حال مسافر بد شد بتواند او را آرام کند؛ نه این‌که نمک بر زخمش بپاشد. زمانی که همسفر از دانش کنگره بهره‌مند شود آن‌گاه می‌تواند بهترین پرستار برای مسافرش باشد. همان‌طور که آقای مهندس فرمودند: مسافر خوب با همسفر خوب، سفر خوب و استاندارد، مسافر خوب به همراه همسفر بد، سفر سخت؛ اما موفقیت آمیز، مسافر بد با همسفر خوب، سفر سخت و طولانی؛ اما در نهایت موفقیت‌آمیز،‌ مسافر بد به همراه همسفر بد؛ بهتر است هر دو بروند و بزنند.

 

منبع: صحبت‌های آقای مهندس در جلسات جهان بینی و سی‌دی‌ نقش همسفر دکتر امین
نویسنده: راهنما همسفر مریم(لژیون اول)
رابط خبری لژیون اول: همسفر نینا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .