دوازدهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر حامد ، نگهبانی مسافر یحیی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه اول «وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسد» دستور جلسه دوم: اولین سال رهایی مسافر امیر روز پنجشنبه 04 دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم مسافر، در ابتدا از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر محترم جلسه که امروز اجازه دادند تا آموزش بگیرم و خداوند را بسیار سپاسگزارم که یک روز دیگر به من اجازه داد تا در جمع دوستان خدمت و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته وادی یازدهم که تیتر وادی را همه عزیزان میدانند، خوب در ابتدای وادی درباره اختیار انسان هست و اینکه تنها موجودی که در هستی صاحب اختیار میباشد انسان است، به فرمایش جناب آقای مهندس: انسان جایزالخطا نیست مختارالخطاست و اینکه انسان در شرایط گوناگون چه تصمیمی میگیرد و چه انتخابی میکند بسته به میزان دانائی است که در طول ادوار حیات کسب میکند و بسته به آن دانائی انتخاب میکند، از سطوح پائین حرکت انسان شروع میشود تا به تکامل برسد و هر چقدر رو به جلو حرکت کند انتخابهایش، انتخابهای بهتری خواهد بود، در ادامه وادی از تعادل صحبت میکند میفرماید: افراط و تفریط کار نیروهای شیطانی است و تعادل خواست نیروهای الهی میباشد.

اینکه ما باید در هر چیزی جانب تعادل را رعایت کنیم، زیرا اگر ما جانب تعادل را رعایت نکنیم باعث میشود که ما زده شده و حرکت ما متوقف شود. ما روزی که وارد حیات و خلقت میشویم و روزی که انسان پا به کره خاکی گذاشت مسیر انسان از تاریکی شروع شد و عمق تاریکی را انسان باید طی کند تا به درک روشنائی برسد و عمق تاریکی را انسان باید لمس بکند تا به روشنائی محرم بشود، راه خروج از تاریکی فقط یک چیز است که در این وادی میگوید اجرای فرامین الهی. انسان تا موقعی که فرامین الهی را اجرا نکند از تاریکی خارج نمیشود یک تایم و زمانی دارد و ما باید عمق تاریکی را سپری کنیم تا اجازه خروج از تاریکی صادر شود و اذن به این راحتی داده نمیشود، خیلی وقتها ما میخواهیم از تاریکی خارج شویم، ما میخواهیم از بستر اعتیاد، مشکلات و گرفتاریها خارج شویم ولی خب گاهی نمیشود.

چرا این امر انجام نمیشود، خیلی وقتها نفس ما در رهن و گرو عملی است که در گذشته انجام دادهایم، راه خروج از تاریکی اجرای فرمان است و راه ورود به تاریکی هم نقض فرمان است، انسان یک جائی مستأصل میشود من بارها انسانهائی را دیدم که روبروی من قرار گرفتند که از یک شرایط سختی میخواهند خارج بشوند و من بارها در شرایطی بودهام که میخواستم از سختی و مشکلی خارج شوم اما هر قدر تلاش میکردم به نتیجه نمیرسیدم و میدیدم که نفسم همچنان در گرو اعمالی است که در گذشته انجام شده است. همانگونه که وقتی برای گرفتن وام به بانک مراجعه میکنیم، بانک سندی را به رهن میگیرد و پس از پرداخت اقساط و سود آن، در دفترخانه مهر آزادی سند زده میشود، در تاریکی نیز زمانی که انسان به ستوه میآید و خسته میشود و میبیند که نمیتواند کاری انجام دهد باید دست به دامان خداوند شود و از او بخواهد که یاریاش کند تا از تاریکی خارج شود، چرا که خداوند ارحمالراحمین است و شاید لازم باشد مدتی بیشتر در تاریکی و شرایط سخت بمانیم اما به باور من تنها چیزی که میتواند اجازه خروج صادر کند خدمت در مسیر الهی و صراط مستقیم است. باید با خداوند وارد گفتوگو شویم،

زیرا ما فراموش میکنیم که با خدا صحبت کنیم و او نیازی ندارد که تنها به زبان عربی با او سخن گفته شود، بلکه میتوان به زبان فارسی نیز گفت: خدایا من از این شرایط خستهام، کمک کن از این وضعیت خارج شوم و من تمام تلاش خود را میکنم که با خدمت به بندگانت جبران لطف و رحمت و محبت تو را انجام دهم. خداوند دست انسان را میگیرد زیرا نظام الهی دارای عدالتی است که هیچ خللی در آن راه ندارد و هر عملی عکسالعملی دارد، اما خداوند با گذشت و در طول زمان حساب میکند و هر چه بیندیشیم در نهایت به این مکان مقدس میرسیم که زیر این سقف قرار گرفتهایم و در مییابیم خداوند چقدر ما را دوست داشته که در کنگره باشیم و از آموزشهای آن بهرهمند شویم، چرا که آخرین مرحله تکامل انسان خدمت است و آموزش و خدمت اساس مسیر انسانهاست. ما برای آموزش میآییم تا به واسطه آن خدمت کنیم و خداوند بستر این خدمت را فراهم کرده است، در حالی که بسیاری از انسانها بیرون از این مجموعه مشتاق خدمت هستند اما راهی نمییابند، در حالی که خداوند بهترین شرایط را برای ما مهیا کرده و ما در کنار انسانی بسیار بزرگ، شاید بزرگترین انسانی که در طول تاریخ میتوان دید، قرار گرفتهایم و به اعتقاد من نظیرِ چنین انسانی را نه دیدهام و نه در آینده خواهم دید، جناب آقای مهندس که افتخار حضور در کنگره و بهرهمندی از آموزشهای ایشان را داریم. در ادامه دستور جلسه دوم به تولد امیر عزیز اختصاص دارد. گاهی برخی افراد وارد لژیون میشوند که اندکی با راهنما متفاوتاند، همانگونه که خود من کمی شیطنت داشتم اما برخی رهجوها بسیار آرام و سر به زیر بودند و امیر نیز از آن دسته افراد بود. امیر با شرایط بسیار سخت وارد کنگره شد و خستگی فراوانی داشت، به گونهای که انسانهایی مانند امیر با موهای سفید سندی هستند برای جوانترها که میپندارند مصرف مواد مختص سنین پایانی و دوران بازنشستگی است و باید در آن زمان از اندوختههای خود لذت ببرند، در حالی که ورود انسانهایی با موی سفید به کنگره نشان میدهد پایان راه چیزی جز تباهی برای انسان به همراه ندارد. چیزی دریافتی انسان ندارد. خب با یک شرایط سخت وارد شد .

تاریکیهای بسیار زیادی را تجربه سپری کرده بود. شاید دوست نداشته باشد من اینجا بگویم اگر خودش صلاح دانست میآید بالا و در مورد آن شرایط سخت صحبت میکند اما خب خیلی فرمان بردار خیلی خوب حرکت کرد مصداق همین وادی یازدهم و مشکلات زیادی هم داشت به قول آقای مهندس اگر یک جا به یک سنگی برخورد کردی تو این مسیر حرکت به یک سدی برخورد کردیم حالا یا میشکنیمش یا دورش میزنیم که امیر هم دقیقاً همین کار را انجام داد مشکلات را یکی پس از دیگری حل کرد و خدا را شکر به رهایی رسید و چیزی که من همیشه میگویم این است که رهایی را که گرفتی آن چیزی که دریافت کردی بهایش را باید پرداخت کنی، کنگره هیچ دینی گردن ما ندارد و ما باید یک کم انصاف داشته باشیم باید یک کم معرفت هم داشته باشیم ببینیم که توی کنگره چه چیزی گرفتیم چه دریافتی داشتیم و بازپرداختش را چطوری میتوانیم بدهیم چون اگر به رحمت خداوند پشت کردیم دچار ناسپاسی و ناشکری میشویم و معلوم نیست در ادامه چه اتفاقاتی برای ما بیفتد خدا را شکر امیر خدمتگزار شد در قسمت OT همه هم از او راضی هستند بسیار آدم مردمداری است و جز خانواده بزرگ بخشیان است که همه دوستان میشناسند انسانهای بسیار، بسیار خدمتگزار با گذشت دلسوز و فکر کنم به واسطه آقا محمد و آقا هوشنگ عزیز وارد گنگره شد و امیدوارم که در آینده هم جزء خدمتگزاران کنگره باشد و آن چیزی که دریافت کرده بتواند انتقال بدهد تا این چرخه و این زنجیره برقرار باشد. خیلی لطف کردید که به صحبتهای من گوش کردید.

آرزوی مسافر امیر:
آرزو میکنم: که تمامی مصرف کنندگان در سراسر ایران درمان شوند
صحبت های مسافر امیر:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر. اول سپاس میگویم خداوند منان قدرت مطلق الله خالق تمام هستی را که هر وقت انسان خواست از مسیر خارج شود یک فرستاده و رسول فرستاد و در عصر ما این امر بر عهده جناب مهندس دژاکام است و بعد تشکر میکنم ازدیدهبانان عزیز که در سرتاسر کشور زحمت میکشند، گروه مرزبانی و همه عزیزانی که در کنگره خدمت میکنند و تشکر میکنم از آقا حامد عزیز که خیلی برای من زحمت کشیدند، من عقیده دارم مردان بزرگ در یک مسیر خدمت میکنند اما بزرگمردان خیلی کم هستند، بزرگمردان کسانی هستند که بدون مزد و منت خدمت میکنند. من از همه عزیزانی که در سرتاسر کشور در کنگره خدمت میکنند تشکر میکنم.
تایپ: مسافر احمد مسافر همایون همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
ویرایش: مسافر احسان
تنظیم و ارسال: مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
158