همه چیز در درون من است

به نام قدرت مطلق الله

حدود پنج ماه است که به کنگره می‌آیم. از وقتی وارد کنگره شدم، کلی آموزش گرفتم و این‌ها را مدیون کنگره ۶۰ هستم. قبل از ورودم به کنگره اگر کسی به من چیزی می‌گفت زود ناراحت می‌شدم؛ اما الان خیلی صبور شدم با بچه‌هایم به خوبی کنار می‌آیم یاد گرفتم با اطرافیان خود چه‌طور برخورد داشته باشم. وادی یازدهم به من آموزش داد ممکن است، در ذهن من فاضلاب‌هایی از جنس افکار، حس‌های بد و ناصاف وجود داشته باشد؛ اما زمانی که آرام هستم این فاضلاب‌ها حس نمی‌شوند و زمانی که به مشکل برخورد می‌کنم؛ مانند خشم، فکرهای منفی، حس‌های بد این فاضلاب‌ها شروع به جوشش می‌کنند آن زمان مشخص می‌شود که چه‌قدر آلودگی در من وجود داشته است.

اگر آلودگی‌ها و افکار منفی ذهن خود را بشناسم با کمک آموزش، خدمت و تفکر سالم، آن‌ها را ذره‌ذره درست کنم و با آموزش و عشق فاضلاب‌های درون خود را به چشمه‌های زلال می‌توانم تبدیل نمایم. امیدوارم با کمک راهنما خود همسفر فاطمه که همیشه حواس ایشان به من است و با تلاش خود، بتوانم این مشکلات را که در درون من است را حل نمایم. قبل از ورود به کنگره زندگی نمی‌کردم. با آموزش‌هایی که از کنگره گرفتم، دید من نسبت به زندگی و جهان هستی عوض شده است با دید باز به جهان می‌نگرم. گفتار، رفتار و قضاوت من تغییر کرده است کارهایی که یک عمر برای من ضدارزش بود و نسبت به آن ناآگاه بودم این‌ها را در کنگره آموختم و دارم کاربردی می‌کنم.

قبل از ورود به کنگره به دلیل سن بالای خود فکر می‌کردم، دیگر از من گذشته، نمی‌توانم دست‌به‌قلم شوم؛ اما از زمانی که کنگره آمدم راهنما به من گفت؛ باید بنویسی گفتم برای من سخت است سال‌ها بود که دست‌به‌قلم نشده بودم؛ اما با رهنمون‌های راهنما همسفر فاطمه توانستم دوباره بعد ۶۳ سال بنویسم؛ حتی طرف کتاب هم نمی‌رفتم و نمی‌خواندم. کنگره که آمدم راهنما گفت: چهار ماه گذشته در آزمون ماهانه شرکت کن، این حرف راهنما رو درک نمی‌کردم که چرا همچین چیزی از من می‌خواهد. مغزم نمی‌کشد این‌همه مطالب را بخوانم و بتوانم امتحان دهم؛ اما سه بار دارم در آزمون شرکت می‌کنم و توانستم چیزهای زیادی را یاد بگیرم این یعنی من می‌توانم.

همه چیز در درون من است، و به گفته آقای مهندس؛ باید بخواهیم تا این استعدادها شکوفا شود؛ باید در مسیر آن حرکت کنیم تا توانایی‌ها نمایان شود و شاکر خداوند هستم که در مسیر کنگره قرار گرفتم و بعدازاین همه‌سال زندگی آموزش می‌گیرم و زندگی خود را درست می‌کنم، قبل کنگره زندگی نمی‌کردم؛ فقط روزهای خود را سپری می‌کردم در واقع من رقیه تازه دارم زندگی می‌کنم. در آخر از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این مسیر سبز را اول برای خود و بعد برای ما و آیندگان روشن کردند تشکر می‌کنم.

نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبح گل (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت