English Version
This Site Is Available In English

وادی یاز دهم ؛مسیر رهایی از خمر درونی و بیرونی است.

 وادی یاز دهم ؛مسیر رهایی از خمر درونی و بیرونی است.

دهمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران با استادی مسافر علی ،نگهبانی مسافر محمد، دبیری مسافر حسن با دستور جلسه: "    وادی یازدهم  چشمه ها جوشان ورودهای خروشان همه به بحر واقیانوس می رسند"  چهارشنبه 3 دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد :
سلام دوستان علی هستم یک مسافر لازم می‌دانم در ابتدای صحبت‌هایم، مراتب قدردانی صمیمانه خود را از راهنمای بزرگوارم، آقا رضا دهقان، ابراز نمایم. ایشان دوازده سال خدمت صادقانه ارائه دادند و بیش از 120 رهجو پرورش دادند که بی‌شک برکت این خدمت در زندگی‌شان جاری و ساری خواهد بود. همچنین، از راهنمای محترم، آقا داوود، که این فرصت ارزشمند را در اختیار بنده قراردادند، نهایت تشکر و سپاسگزاری رادارم و برایشان در ادامه این مسیر آرزوی موفقیت و توفیق روزافزون دارم.

دستور جلسه امروز با عنوان «رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان، همه به بحر اقیانوس می‌رسند»، مسیر حرکت و رسیدن به مقصد کمال را ترسیم می‌کند. در مطالعه وادی‌ها، مشاهده کردم که لحن نگارش و نگرش جناب مهندس از وادی دهم به بعد، خصوصاً از وادی یازدهم (وادی عشق و محبت)، عمیق‌تر می‌شود و ما را با واژگانی کلیدی، ازجمله «خمر»، روبرو می‌سازد.

در وادی یازدهم، «خمر» به تمام مواد مخدر، مشروبات الکلی، و هر عاملی اطلاق می‌شود که انسان را از حالت طبیعی خارج کند. این خروج می‌تواند از طریق مصرف بیرونی باشد، یا به شکل‌گیری «خمر» در رفتار و اعمال درونی فرد منجر شود.

نکته حائز اهمیت این است که آسیب نوع دوم، یعنی انحراف در رفتار و قرار گرفتن در مسیر ضد ارزش‌ها، بسا مخرب‌تر و ویرانگرتر از تخریب ناشی از مواد مخدر است. این موضوع را در زندگی شخصی خود تجربه کرده‌ام؛ درحالی‌که مواد مخدر صرفاً سیستم ایکس بدن من را از حالت طبیعی خارج کرد، کارهای ضد ارزشی و رفتارهای نابهنجار، تمام زندگی، آرامش و آسایش را از من گرفت.

انسانی که آسایش و آرامش از او سلب شده باشد،مانند آب راکد است. آب راکد هیچ خاصیتی ندارد؛ در سکون هیچ زایشی نیست و به‌مرورزمان دچار گنداب و بدبویی می‌شود و خاصیت خود را از دست می‌دهد. این رفتارهای ضد ارزشی باعث شده بود که من رسالت خود را به‌عنوان یک انسان و آن خاصیت اصلی وجودی‌ام را به‌تدریج به فراموشی بسپارم.
تا زمانی که خواسته‌های درونی یک انسان به‌حداعلای خود نرسد، نمی‌تواند به «رود خروشان و چشمه جوشان» تبدیل شود. ما در کنگره آموختیم که هر وادی به همانند یک آبادی است و در طول سفر، باید تک‌تک این آبادی‌ها را پشت سر بگذاریم تا به سرچشمه اصلی و چشمه‌های جوشان برسیم.

برای رسیدن به کمال و تبدیل‌شدن به چشمه‌ای زلال، فرد باید به خلوص و «زلال بودن» برسد. به اعتقاد و تجربه شخصی من، بهترین راه برای دستیابی به این خلوص، دل کندن و رها شدن از وابستگی‌های جهان مادی است که در آن گرفتاریم. تا زمانی که ما دربند دنیای ماده باشیم و مادیات بر ما سوار باشند، نمی‌توانیم به‌سوی کمال هستی حرکت کنیم. آثار گذر از مادیات و خدمت بی‌چشم داشت را می‌توان در برپایی همین سالنی که در آن حضور داریم، دید؛ این امر نتیجه تلاش‌های اعضای «لژیون سردار» است.

بهترین روش برای ایجاد تغییر جایگاه و آن اختلاف‌پتانسیل لازم برای حرکت در مسیر مستقیم، خدمت است. این خدمت فرقی نمی‌کند در کنگره باشد، در جامعه یا در خانواده؛ مهم آن است که ما را به حال خوش و آرامش درونی برساند. تا زمانی که انسان خدمت صادقانه انجام ندهد، به مفهوم واقعی کلمه و برکت آن دست نخواهد یافت.

در پایان، در خصوص عبارت «بحر اقیانوس» که آقای مهندس به کار می‌برند، می‌توان این‌گونه تعبیر کرد: «بحر» به دریا گفته می‌شود که اطرافش خشکی است و محدود است، اما «اقیانوس» پهنه‌ای از آب است که به اقیانوس‌های دیگر وصل می‌شود و مرز مشخصی ندارد. به نظر می‌رسد تفکر آقای مهندس از به‌کارگیری این ترکیب، جهانی کردن و ساختن علم کنگره است. این امر دقیقاً همان گذر از مرزهایی است که برای خودمان ترسیم کرده‌ایم و درواقع دل بستن به جهان درون و دل کندن از وابستگی‌های جهان ماده.

سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش فرا دادید.



تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافرحسن خدمتگزار سایت
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .