دهمین جلسه از دور یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با استادی مسافر علی اکبر، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می رسند." در روز سه شنبه مورخ 2 دی ماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
از گروه مرزبانی و راهنمای محترم خودم تشکر میکنم که فرصت خدمت را در اختیارم قرار دادند تا آموزش بگیرم.
زمانی که صحبتهای جناب مهندس را گوش میدادم، برایم بسیار قابل توجه بود که ایشان تلاش میکنند به ما بفهمانند چرا انسان اشرف مخلوقات است. وقتی دقیق گوش میدهیم، متوجه میشویم که پاسخ بسیار ساده است؛ به دلیل داشتن اختیار. منظورم این است که خداوند ما را اشرف مخلوقات قرار داده، به این دلیل که ما اختیار داریم کجا باشیم و کجا نباشیم، اختیار داریم چه راهی را انتخاب کنیم یا نکنیم. این موضوع بسیار مهم است و جناب مهندس نیز در جاهای مختلف روی آن تأکید زیادی دارند و خود من هم این موضوع برایم بسیار جالب است.
زمانی که با کنگره آشنا شدم، شاید حدود یک سال یا کمتر زمان برد تا خودم را راضی کنم که به اینجا بیایم. با تحقیقاتی که انجام میدادم، بررسی سایتهای مختلف، حضور چندباره در نمایندگی و صحبت با دوستانی که من را با کنگره آشنا کرده بودند، کمکم اطلاعات و آگاهیهایی به دست آوردم. به من گفتند اگر میخواهی درمان شوی، بهترین راه این است.
وقتی به این آگاهی رسیدم و متوجه شدم که به دلیل بیدانشی و بیآگاهی به این نقطه رسیدهام، حداقل توانستم خودم را به عنوان یک بیمار معرفی کنم؛ بیماری که به دلیل وابستگی به مواد مخدر، جسم، روان و جهانبینی خود را آلوده کرده است. پس باید به جایی بروم، آموزش ببینم و تلاش کنم تا به رهایی برسم.

وقتی این موضوع را درک کردم کمکم وارد نمایندگی شدم. یاد گرفتم که در اینجا یک نفر میتواند من را به رهایی برساند و آن شخص فقط راهنمای من است. شاید هزاران نفر دیگر هم باشند که هزاران دستور و نظر بدهند، اما تنها کسی که میداند من در کدام نقطه قرار دارم و در سفر من چه میگذرد، فقط راهنمای من است. به همین دلیل تلاش کردم که از ایشان آموزش بگیرم و آموزشهای راهنمای خودم را بهدرستی اجرا کنم.
این آموزشها همان اطلاعات و آگاهیهایی هستند که من به آنها نیاز داشتم؛ مانند همان مثال چشمه که گفته میشود اگر چشمه در بالای کوه نباشد یا آن کوه آب لازم را نداشته باشد، چشمه نمیتواند به مقصد نهایی خود که دریاست برسد. اما وقتی که جناب مهندس می گویند: چشمههای جوشان و رودهای خروشان به دریا و اقیانوس میرسند. منظور این است که چشمه یا رود زمانی میتواند به مقصد برسد که پشتوانه داشته باشد. این پشتوانه برای مسافران سفر اول، همان اطلاعات و آگاهیهایی است که راهنما در اختیار آنها قرار میدهد تا ابتدا چشمهای جوشان باشند و سپس به رود خروشان تبدیل شوند.
در سفر دوم، زمانی که این اطلاعات و آگاهیها را اجرا کردم و به رهایی رسیدم و از مواد جدا شدم، تازه متوجه شدم که من فقط از بند مواد مخدر رها شدهام. یعنی حدود ده یا یازده ماه دارو مصرف کردم تا جسمم به تعادل برسد. تازه فهمیدم که باید بیایم و روی این صندلی بنشینم و آموزش بگیرم تا بندهای دیگر را یکییکی بشناسم تا بتوانم آنها را از خود جدا کنم.
این بندها مانند همان سنگلاخها، کوهها و گردنههایی هستند که جلوی مسیر رود قرار میگیرند و نمیگذارند چشمه یا رود به مقصد خود برسد. بعضی وقتها باعث میشوند که چشمه به جای آنکه رود خروشان باشد و به دریا و اقیانوس برسد، در جایی گیر کند و متوقف شود. در این حالت، خروجی آن بهجای رشد و حرکت در مسیر درست، به فاضلاب تبدیل میشود.
در نهایت، تنها چیزی که من متوجه شدم این است که باید تلاش کنیم، آموزش ببینیم و پس از آموزش، آنها را اجرا کنیم تا به آن رهایی که مد نظرمان است برسیم.
از اینکه با سکوت خود به حرف های من گوش دادید، از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر محمد لژیون چهارم
تایپ: مسافر محمود لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
58