English Version
This Site Is Available In English

زندگی ما از جهنم به بهشت تبدیل شد

زندگی ما از جهنم به بهشت تبدیل شد

خداوند را شاکرم که به من این فرصت داده شد تا بتوانم عضو کوچکی از کنگره ۶۰ باشم. من زندگی‌ام را به دو بخش تقسیم می‌کنم؛ قبل از کنگره و بعد از کنگره. من هم مانند بسیاری از آدم‌ها، زندگی‌ام تحت‌تأثیر اعتیاد قرار گرفته بود. به علت اعتیاد مسافرم و ناآگاهی خودم، همیشه در غم و ناامیدی بودم و استرس آینده فرزندانم را داشتم. با همه این‌ها، به دنبال این بودم تا مسافرم را از این گرفتاری نجات دهم.

همیشه ته دلم یک روزنه و کورسویی بود و با خودم می‌گفتم مسافر من ذاتاً آدم بدی نیست و می‌دانستم که فقط گرفتار شده است، تا این‌که راه کنگره به روی ما مانند یک معجزه باز شد؛ انگار دنبال گمشده‌ای بودیم و آن را پیدا کردیم. مسافرم در طول سفر، باوجود سختی‌ها و نیروهای منفی، کفش آهنین پوشید و من هم همراهش ماندم و سفر کردیم. در همان اوایل سفر اول، آرام‌آرام رنگ‌وبوی آرامش و خوشبختی را چشیدیم.

زندگی ما از جهنم و تاریکی‌ها به بهشت تبدیل شد؛ از ظلمت به نور، از ترس به شجاعت، از حقارت به سرافرازی و از ناامیدی به امیدواری رسیدیم. بعد از ده ماه و هجده روز، شبی که می‌خواستیم برای رهایی برویم، تا صبح از ذوق و شادی نخوابیدم. در طول مسیر هم خیلی استرس داشتم و هم خوشحال بودم. زمانی که با آقای مهندس روبه‌رو شدم، نمی‌دانستم چه واژه‌هایی را برای تشکر به زبان بیاورم.

فقط با لبخند و نگاه مهندس حسین دژاکام اشک ریختم و گل رهایی را با مسافرم از دستان پُرمهر ایشان گرفتیم. آرزو می‌کنم که همه مسافران این حس و حال خوب را تجربه کنند. از این‌که قطره‌ای از این دریای بیکران هستم، خداوند را سپاسگزارم.

نویسنده: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر مانیا‌  (لژیون دوم)
رابط خبری: راهنما همسفر مانیا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .