چهارمین جلسه از دوره هفـــتادم سری کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی راهنمای محترم مسافر امیر به نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمدبا دستورجلسه وادی یازدهم(چشمه های جوشان و رود های خروشان ، همه به بحر و اقیانوس میرسند) دوشنبه01 دی ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد جلسه:
سلام دوستان امیرهستم، یک مسافر. از گروه مرزبانی وایجنت محترم نمایندگی نیز تشکر میکنم که اجازه دادند امروز دراین جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم .در رابطه با دستور جلسه وادی یازدهم با عنوان «چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر اقیانوس میرسند» صحبت میکنم. همانگونه که بنیان ،کنگره ۶۰ تمام مسائل را با تمثیل به مسافران آموزش میدهند، این گرد هم آیی نیز نماد همان چشمههای جوشان است. من به عنوان یک مسافر سفر اول، از زمانی که سفر خود را آغاز کردهام، این را متوجه شدم که حضور من در کنگره صرفاً برای دریافت شربت و مصرف آن نیست بلکه برای این است که به مقصد (که همان اقیانوس و گل رهایی از دست آقای مهندس است)، برسم.
خب من ،اطلاعات و آگاهیای که از حضور در کنگره ، نوشتن سیدی و تبادل با راهنما به دست میآورم، باعث میشود تا مانند آن چشمه جوشان ، به جوشش درآیم و در این مسیر، آموزشهای لازم را دریافت کنم. بنده در سفر اول، فکر میکردم فقط باید برای گرفتن شربت به کنگره بیایم و بعد فراموش کنم که فردا یا پسفردا نیز باید در کنگره حاضر باشم. اما سریع فهمیدم که این روش مرا به درمان نمیرساند. اگر خواهان درمان واقعی هستم، باید به قوانین احترام بگذارم و مطابق آنها عمل کنم.
.jpg)
همین قوانین به من آموخت که باید به موقع در جلسه حاضر شوم و سرم را با سر،راهنما عوض کنم. مسئله صرفاً مصرف شربت و تمام کردن آن نیست. یک سفراولی فقط با ترک مصرف دارو به اقیانوس (بحر)نمیرسد. یک مسافر، سفر اول زمانی میتواند به اقیانوس برسد که در این مسیر ثابت قدم باشد و همواره در جلسات حاضر شود و تغییر بکند. شرکت منظم در جلسات، یکی از راهکارهای تبدیل شدن از یک چشمه کوچک به رودخانهای خروشان است که در نهایت به اقیانوس میریزد. اگر در این مسیر کم بیاورم، سهل انکاری بکنم در خصوص شرکت در جلسات، ممکن است به جای پیوستن به رود خروشان، در باتلاقی گرفتار شوم و این میتواند منجر به خروج از درمان من شود ودرادمه،اگر من اطلاعات و آگاهی نداشته باشم و نتوانم پروتکلی که برایم تعریف شده است مانند مصرف به موقع شربت، نوشتن سیدی، حضور در جلسه قبل از ساعت ۵ و رعایت دیگر قوانین کنگره را انجام دهم، آنگاه نمیتوانم به آن رود خروشان تبدیل شوم و به مقصد برسم.
در غیر این صورت، راه برای من سخت تر میشود.خب اکنون در سفر دوم هم این مسئله ادامه دارد،یک مسافر سفر دوم که سفر خود را به پایان رسانده، خود، نماد آن رود خروشان است. او با خدمت و حضور مستمر در کنگره، الگویی عملی برای سفر اولیها است. وقتی من به عنوان یک سفر اولی، یک سفر دومی را میبینم، او را الگوی خود قرار میدهم و حضور و کمک او در مسیر برایم بسیار راهگشاست.با ارزش ترین اطلاعاتی که میتوان در این مسیر جذب کرد، این است که بیاموزیم با شربتی که به ما داده میشود چه کنیم، چرا باید سیدی بنویسیم و چرا باید در جلسه عمومی حاضر شویم. اگر اینها را بیاموزیم، راهمان بسیار هموار میشود. در غیر این صورت، راه برایمان سخت میشود. بهترین کار این است که در مسیر باقی بمانیم تا به آن رهایی و به آن اقیانوسی که در نظر داریم برسیم،اقیانوسی که ما را به ارامش و اسایش فرا میخواند.در اخرم سپاس گذارم از اقای مهندس و خانواده محترمنشان بابت فراهم نمودن این بستر که ما بیاییم در مسیر سر سبز کنگره شصت باشیم و از این اموزش های ناب بهره مند شویم. از همه شما ممنونم که به صحبت های بنده گوش کردید.
.jpg)
تنظیم و تایپ: مسافر مهدی لژیون دوازدهم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر محمد لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
125