سیزدهمین جلسه از دوره ششم کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی صفادشت با استادی مسافر حسام، نگهبانی راهنمای تازه واردین مسافرمحمدرضا و دبیری مسافر علی با دستور: « وادی یازدهم؛ چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر واقیانوس می رسند » روز دوشنبه1 دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، حسام هستم یک مسافر.
در ابتدااز راهنمای خودم آقا علیاصغر، نگهبان جلسه و گروه مرزبانی که به من اجازه دادند دوباره در این جایگاه قرار بگیرم و از آموزشهای ارزشمند بهرهمند بشوم ،صمیمانه تشکر کنم ، امروز می خواهم ازدستور جلسه وادی یازدهم،؛ چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند ،صحبت کنم.
اولین سؤالی که از راهنمای سفر اولم، آقا امیر، پرسیدم این بود: چرا برای در برخی از وادیها، ادامهٔ وادی نوشتهشده یا به وادی سیزدهم اشاره میشود؟ ایشان پاسخ دادند که با چند بار مطالعه و تعمق در این وادی، خودم به پاسخخواهم رسید، پس از گوش دادن و یادداشتبرداری از سیدیهای مربوطه، متوجه شدم که این وادی حاوی راهکارهایی عملی برای من است، به نظر خودم، شاید این تکرار به دلیل پیچیدگی یا مهندسی خاص در این مرحله باشد.
اولین نکتهای که توجه مرا جلب کرد، مفهوم القای منفی بود؛ همانطور که جناب مهندس میفرمایند، ما نمیتوانیم نیروی منفی را مجبور به انجام کاری کنیم، بلکه فقط میتوانیم در آن القای مثبت کنیم، در مسیر سفر، متوجه شدم که وقتی عقل منفی من تصمیمی میگیرد و به من نیروهای منفی وارد میکند، من هم باید به سراغ عقل سالم خودم بروم و القاهای مثبتی انجام دهم تا تأثیرات منفی را خنثی کنم.
دریکی از سیدیهای جناب مهندس، ایشان در مورد «قدر چیزهایی که داریم بدانیم» صحبت میکردند، چند وقت پیش، دچار مشکل در کاری شدم، حدود دو ماه از کنگره دور بودم و یک دیوار بین من و شرکتی که به مشتری قولی داده بودیم، ایجادشده بود، پسازآنکه شرکت زیر قولش زد، من ماندم و بار سنگین این مشکل، دائماً به این فکر میکردم که این شرکت چقدر بد است و این مشکل برایم دردسر و بار فکری ایجاد کرده است،ناگهان، یاد وادی یازدهم افتادم که جناب مهندس میفرمایند: قدر داشتههایت را بدان ،با یادآوری این جمله، به زمان سفر اول خودم برگشتم، زمانی که سفر را شروع کردم، در زیر صفر مطلق بودم، خودم بهتر از هرکسی آن شرایط را میدانم، درحالیکه حتی پول تاکسی هم نداشتم.
سه ساعت طول میکشید تا از محل زندگیام پیاده به جلسه کنگره برسم و مسیر رفتوبرگشت حدود شش ساعت زمان میبرد،پس از پایان جلسه ساعت یازده شب به خانه برمیگشتم، این مسیر پیادهروی برایم به یک نوع شکنجه تبدیل میشد.
برای بار دوم که به کنگره آمدم، چون یکبار سفرم را خراب کرده بودم ، برای سفر مجدد و جبران خسارت با قرض گرفتن، توانستم هزینه سفر را فراهم کنم تا بتوانم بیایم، لحظهای که در حال گوش دادن به وادی یازدهم بودم، به آن روزها فکر کردم و میدیدم که الآن در چه موقعیت فکری و مادی هستم، زمین تا آسمان با آن موقع فرق کردهام، آن موقع التماس خداوند میکردم چون زیر صفر بودم، موتور، ماشین، هرچه داشتم را برای سفر کردن فروخته بودم، به خاطر مصرف مواد، کار وزندگیام را ازدستداده بودم، همه فکر میکردند این رفتوآمد پیاده برایم عذابآور است، اما تنها چیزی که من را اذیت نمیکرد همین رفتوبرگشت از کنگره بود.
در این مسیر، غرق در تفکر بودم و به مسائل خودم میپرداختم، آن موقع آرزو داشتم که کسی مرا برساند، سفر قبلم با ماشین خودم رفت و آمد می کردم قدر آن لحظه را ندانستم. حالا باید تاوان آن بیتوجهی را پس میدادمTامروز وقتی کسی در سختی میافتد، با خودم میگویم بگذار در آن سختی بماند، زیرا آن مرحله باعث رشدش میشود، جناب مهندس در وادی یازدهم می فرمیند:که اگر سختی به سراغت آمد، کفر نکن؛ زیرا آن سختی، عامل رشد توست، اگر آن سختیها نبودند، ما قدمی برنمیداشتیم.
ما باید آگاهی کسب کنیم تا بتوانیم منابع مالی خود را بالا ببریم و از طرفی، باید کسی را پیدا کنیم که بتوانیم داشتههایمان را با او در میان بگذاریم،رود خروشان باشیم یعنی باید در این زمینه حرکت کنیم، اطلاعات کسب کنیم، و آن را به کسی که نمیداند منتقل کنیم و نباید در این مسیر ساکن بمانیم.
کاری که این دو ماه دوری از کنگره مرا اذیت میکرد، همین سکون و راکد ماندن بود، وقتی کنگره را رها کردم و از آن دور شدم، هیچچیز جدیدی به دست نیاوردم و راکد ماندم؛ به همین دلیل در عذاب بودم، اکنون دوباره با کنگره هم مسیر شدهام، شاید مشکلات قبلی همچنان وجود داشته باشند، اما دیگر نمیتوانند حال مرا خراب کنند،آن درهای که در آن گرفتارشده بودم، دیگر برایم اهمیتی ندارد. به نظر خودم، تکتک راهکارهای وادی یازدهم به دردم خورد،بافکر کردن به آن دوران سخت و مسیری که گذراندهام، فهمیدم که حاضر نیستم به خاطر هیچچیز، این حال خوبی را که اکنون دارم، از دست بدهم.
از خداوند شکرگزارم بابت این حال خوب ،از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، از همه عزیزان ممنونم.
.jpg)
تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافر حسن خدمتگزار سایت
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
137