English Version
This Site Is Available In English

به انسان اختیار داده شد و به این اختیار احترام گذاشته شد

به انسان اختیار داده شد و به این اختیار احترام گذاشته شد

چهارمین جلسه از دوره ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارگ با دستور جلسه (وادی یازدهم ) با استادی راهنمای محترم مسافر محسن و نگهبانی مسافر محمد جواد و دبیری مسافر امیر حمزه روز یکشنبه مورخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود :

خلاصه سخنان ستاد :

سلام دوستان، محسن هستم، مسافر.
خوشحالم که در جمع شما عزیزان و در فضای مهر و محبت حضور دارم. خداوند را شاکرم که بار دیگر این فرصت را به من داد تا این جایگاه را تجربه کنم. از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، به‌خاطر ایجاد این بستر ارزشمند، صمیمانه تشکر می‌کنم.
همچنین از استاد بزرگوارم، آقای محسن، قدردانی می‌کنم؛ هر آنچه دارم از آموزش، محبت و اعتماد ایشان است.
راهنمای درمان سیگار من، آقای مجید زنگی‌آبادی هستند و به ایشان تبریک می‌گویم؛ چرا که پنجشنبه این هفته، دهمین سال رهایی‌شان است.

دستور جلسه امروز درباره وادی یازدهم: «چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند» است.

در ابتدای وادی، آقای مهندس پیامی از اساتید خود نقل می‌کنند که به نوعی به آغاز خلقت اشاره دارد. به انسان اختیار داده شد و به این اختیار احترام گذاشته شد. سپس درباره شیطان و یارانش صحبت می‌شود که هم‌قسم شدند انسان را از مسیر درست و صراط مستقیم منحرف کنند و در این راه، هر کاری از دستشان برمی‌آید انجام دهند.
یکی از مهم‌ترین ابزارهای آنان، مادیات است. آقای مهندس اشاره می‌کنند اگر انسان بر مادیات سوار باشد، نیمی از راه را رفته و شیطان توان تسلط بر او را ندارد؛ اما اگر مادیات بر انسان سوار شود، مسیر کاملاً تغییر می‌کند.

در ادامه به «جادوی هفت‌رنگ» و «خَمر» پرداخته می‌شود؛ هرگونه پوشش یا حجابی که بر اندیشه، نگاه و جهان‌بینی انسان کشیده شود. شاید بیشتر، مواد مخدر و الکل در ذهن ما تداعی شود، اما به نظر من قوی‌ترین پوشش بر دیدگاه انسان، افکار منفی است؛ افکاری که گاه از مواد مخدر و الکل نیز مخرب‌تر و قدرتمندتر عمل می‌کنند.

سپس درباره خشخاش، تریاک و در ادامه هروئین صحبت می‌شود؛ ماده‌ای که در ابتدا برای درمان اعتیاد ساخته شد، اما انسان را از چاله بیرون آورد و به چاه انداخت. در نهایت نیز به مواد صنعتی و آزمایشگاهی پرداخته می‌شود.

اما در خصوص خود وادی یازدهم، آقای مهندس اشاره می‌کنند هرکس ده وادی اول را به دانایی برساند و در زندگی شخصی خود اجرا کند، به چشمه‌ای جوشان تبدیل می‌شود.
«رودهای خروشان» این وادی، تلنگری است برای منِ محسن؛ که اگر به آسایش، آرامش و حال خوش رسیدی، چه می‌خواهی بکنی؟
آیا می‌خواهی رها کنی و بروی، یا در مسیر بمانی، خدمتگزار باشی و دین خود را به کنگره ادا کنی؟

کسی که وارد سلسله کنگره می‌شود، با آموزش و افزایش دانایی، قطعاً به حال خوش می‌رسد. وادی یازدهم به نکات مهمی اشاره می‌کند، از جمله:

هیچ حرکتی بدون انتخاب آگاهانه، هرگز به ثمر نمی‌رسد.

هیچ تغییری بدون تغییر درونی اتفاق نمی‌افتد.
اگر تغییر درونی رخ دهد، حتماً تغییر بیرونی نیز نمایان خواهد شد.


زمانی که مسئولیت انتخاب‌ها، رفتارها و اعمال خود را بپذیریم، در مسیر رشد قرار می‌گیریم. حرکت در مسیر دانایی نیازمند صبر، استمرار و دوری از عجله است.
خدمت، یکی از بزرگ‌ترین ابزارهایی است که در انسان ایجاد ظرفیت می‌کند و او را از خودمحوری دور می‌سازد.

برای خود من این تجربه بارها اتفاق افتاده است؛ مخصوصاً درباره بچه‌هایی که تازه وارد سفر می‌شوند. در اوایل سفر، زمانی که لژیون ما خدمتگزار است، می‌بینم بعضی افراد پس از پایان جلسه گوشه‌ای می‌ایستند و خود را از جمع جدا می‌کنند.
اما کافی است یک‌بار کیف شام را کنار بگذارند، یک جارو یا طی بردارند؛ همان فردی که کنار ایستاده بود، وارد بطن کار می‌شود، به لژیون متصل می‌شود و حال خوبی را تجربه می‌کند. دلیلش خدمت است.
همان کسی که حاضر نبود کیفش را زمین بگذارد، حالا لذت خدمت را چشیده و این ارتقای جایگاه برایش شیرین شده است.

اما چرا باید چشمه جوشان باشیم؟
پاسخ آن در وادی دهم داده می‌شود: انسان به دلیل ساری و جاری بودن، نمی‌تواند راکد یا ثابت بماند.
یک چشمه در طبیعت تنها زمانی خشک می‌شود که دچار خشکسالی شود و منبعش کاهش یابد. انسانی که وارد اعتیاد می‌شود، دقیقاً دچار همین خشکسالی درونی می‌شود.

خودم به یاد دارم پیش از مصرف، انسانی بسیار فعال بودم. شیفت شب کار می‌کردم، صبح تا عصر بنایی می‌رفتم، عصر مصالح تهیه می‌کردم و دوباره شب سر کار می‌رفتم.
اما وقتی مصرف‌کننده شدم، حتی حاضر نبودم از خانه بیرون بروم یا کوچک‌ترین کاری برای خودم و خانواده‌ام انجام دهم. این اتفاق آرام‌آرام رخ داد؛ درست مانند خشکسالی.

برای اینکه انسان به چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان تبدیل شود، باید تغییر جایگاه بدهد.
در کنگره، تغییر جایگاه دو نوع است:

1. تغییر جایگاه درونی؛ یعنی تغییر نگاه، اندیشه و جهان‌بینی. پاک‌سازی از کینه، حسرت، دروغ و پنهان‌کاری.

2. تغییر جایگاه بیرونی؛ تلاش برای افزایش توانایی‌ها، مهارت‌ها و مسئولیت‌پذیری.

این تغییر، ذره‌ذره و آرام اتفاق می‌افتد. قرار نیست یک‌شبه جایگاه ما عوض شود.

از همان روز اول، حتی با چیدن یک صندلی یا شروع مشارکت، اتصال ما به کنگره شکل می‌گیرد. وقتی در مسیر آموزش و رشد قرار می‌گیریم، احساس دِین نسبت به کنگره در ما به‌وجود می‌آید و تلاش می‌کنیم زکات رهایی و حال خوش خود را، به هر شکلی که می‌توانیم، به دیگران منتقل کنیم.

هر زمان که از خوشحالی دیگران خوشحال و از ناراحتی‌شان ناراحت شدم، می‌فهمم که تغییر درونی در من رخ داده است.
نگاهی که قبلاً نسبت به مصرف‌کنندگان داشتم، امروز دیگر در من وجود ندارد. امروز بهتر می‌فهمم که کار آقای مهندس و تمام کسانی که در این مسیر تلاش می‌کنند، چقدر ارزشمند و بزرگ است.

وادی یازدهم، به گفته استاد امین، وعده‌ای بر حق برای تمام انسان‌هایی است که برای خواسته‌های معقول و به‌حق خود تلاش می‌کنند و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نیستند.

از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید، از همه شما صمیمانه سپاسگزارم.

عکس : مسافر سهیل لژیون دوم

تایپ : مسافر امیررضا لژیون سوم

بارگزاری : مسافر احسان لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .