English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته مسافر علی از لژیون چهاردهم با موضوع وادی یازدهم

دلنوشته مسافر علی از لژیون چهاردهم با موضوع وادی یازدهم

 سلام دوستان علی هستم؛ یک مسافر؛ تخریب ۲۵ سال، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک کشیدنی، روش درمان DST، دارو OT، مدت سفر ۱۴۷ روز، راهنما آقای هادی ثالثیان، لژیون ۱۴ شعبه بنیان، ورزش در کنگره شطرنج و شنا، مقدار داروی مصرفی دو سی‌سی در هر وعده.

 در دلِ کویرِ زندگی، دو گونه جان را می‌توان دید، گونه‌ای چون چشمه‌های زلال؛ آنان که هر چه از آسمانِ لطف دریافت می‌کنند بی‌دریغ به زمینِ تشنه می‌بخشند. بارانِ عشق را به رودخانه‌های جاری بدل می‌کنند، نعمت‌ها را چون بذرهای امید بر خاکِ دل‌ها می‌پاشند و بخشش را نه انباشت، که جریانِ زندگی می‌دانند. اینان همواره شاداب و سرشارند؛ گویی بهاری ابدی در درونشان شکوفاست. هم خود می‌بالند و هم دیگران را به بار می‌نشانند؛ و اما گونه‌ای دیگر، چون خاک‌های بایر؛ هر قطره باران را در خود می‌مکند و باز هم خشک و بی‌ثمر می‌مانند. هر چه به دست می‌آورند در گنجه‌های خودخواهی پنهان می‌کنند. می‌پندارند اندوختن، توانگری است و بخشیدن، خسران. غافل از آنکه زندگی، چون خاکی است که اگر بذر نیکویی در آن نکاریم، هرگز ریشه نخواهد دواند. رفته‌رفته، آن خاک شوره‌زار می‌شود و آن دل کویری بی‌آب‌وعلف؛ کویری که در آن نه گلی می‌روید و نه سایه‌ای گسترده می‌شود. تنها بادهای سردِ حسرت می‌وزد و آنگاه که طوفان می‌آید، همه‌چیز را در خود می‌بلعد؛ چرا که دیواری از ریشه‌های نیکوکاری بنا نشده است تا در برابر هجوم ریگ‌های ناامیدی ایستادگی کند. از اینکه دلنوشته من را خواندید متشکرم.

مرزبان خبری: مسافر وحید
ویرایش و ارسال: مسافر نوید نگهبان سایت

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .