جلسهی هشتم از دورهی چهلویکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی کاسپین، با استادی مسافر یزدان، نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسهی وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رودهای خروشان ،همه به بحر و اقیانوس می رسند روز یکشنبه 30 آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد

سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. همچنین از استاد عزیزم، آقا جواد، نهایت قدردانی را دارم بابت تمام زحماتی که برای رسیدن من به این نقطه کشیدند.
دستور جلسه امروز، وادی یازدهم است:
«چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند.»
این وادی به پیش از ورود ما به این حلقه از آفرینش اشاره دارد؛ زمانی که به انسان، نیروی اختیار داده شد. در همان زمان، نیروهای اهریمنی نیز دست به کار شدند، یارگیری کردند و گفتند: «به انسان اختیاری داده شده که باید محترم شمرده شود. ما تنها میتوانیم با القای افکار، او را از مسیر دور کنیم.»
پیش از ورود به کنگره، ما مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرفتیم و دیگران را مقصر میدانستیم. اما با قرار گرفتن در مسیر آموزشهای ناب کنگره، آموختیم که مسئولیت تمام انتخابها و نتایج زندگیمان بر عهده خود ماست. نیروهای تاریکی با ابزارهایی مانند خمر، پردهای بر ذهن و اندیشه ما میکشند تا نعمتهای الهی را نبینیم و در تاریکی بمانیم.
اما هدف از آفرینش اضداد، این است که انسان با تجربه رنج و سختی، به آرامش و حال خوش برسد. اضداد، مکملی برای ساخته شدن ما هستند.
من برای رسیدن به حال خوش، راههای زیادی را امتحان کردم تا اینکه کنگره در مسیرم قرار گرفت. در کنگره، با رعایت قوانین و انجام وظایف—از نوشتن سیدی گرفته تا مشارکت و خدمت—میتوان به حال خوش رسید.
اما پس از مدتی سفر، نیروهای بازدارنده که توانایی وارونهسازی مفاهیم را دارند، دوباره ظاهر میشوند. آنها با یادآوری نداشتهها، سعی میکنند مسافر را از مسیر خارج کنند. برخی از مسافران ممکن است از مسیر جدا شوند، اما آنهایی که به قوانین پایبندند و با آموزشهای کنگره قوی شدهاند، در صراط مستقیم باقی میمانند.
علم کنگره همان چشمهی جوشان است و با عمل به آن، به رود خروشان تبدیل میشود. این علم به ما میآموزد که بهموقع در شعبه حاضر شویم، وظایفمان را انجام دهیم، و با خدمتگزاری، قدردان کنگره باشیم.
کنگره، اقیانوس معرفت است. باید از همان سفر اول، پلهپله با کاهش دارو و افزایش آگاهی، به رهایی برسیم. و پس از رهایی، با خدمت، دین خود را ادا کنیم.
با کمک انسانهای زیادی، یک مسافر به حال خوش میرسد. پس من نیز وظیفه دارم بمانم و کمک کنم که فقط یک مسافر به حال خوش برسد. هر کسی که خواهان درمان است، باید به قوانین احترام بگذارد و آنها را رعایت کند.
از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

مرزبان کشیک: مسافر رضا
عکاس:مسافر امیر
تایپ:مسافر رسول
تنظیم:مسافرسعید
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
155