جلسه پنجم از دور هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند با استادی ایجنت احمد و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه (( وادی یازدهم : چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند. )) در تاریخ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
خوشحالم که امروز در میان شما هستم تا آموزش بگیرم و دستور جلسه امروز دو بخش دارد: نخست وادی یازدهم با عنوان «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند» و دوم تولد مرزبان نمایندگی دماوند، آقای نوید عزیز. در وادی دهم آموختیم که صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ انسان میتواند صفات خود را تغییر دهد و وارد مرحلهای تازه شود اما برای ماندگاری این صفات باید وارد وادی یازدهم شود یعنی جزو چشمههای جوشان و رودهای خروشان باشد و چشمه جوشان نماد انسانهایی است که همواره در حرکت و تولید هستند و این حرکت نیازمند تمرین و تکرار در رعایت قوانین است؛ قوانین زندگی مانند رعایت مقررات اجتماعی و قوانین الهی همچون پرهیز از دروغ، دشمنی، کینه و قضاوت.
چشمه دو ویژگی دارد: منابع ذخیره و اختلاف ارتفاع و انسان نیز برای جوشش نیازمند منابع دانایی است؛ منابعی که در کنگره ۶۰ از طریق نشریات، سیدیها، آموزشهای راهنما و قوانین الهی در دسترس قرار میگیرد و اختلاف ارتفاع زمانی ایجاد میشود که فرد جایگاه خدمت بگیرد؛ چه در سایت، چه در نشریات، چه در مسئولیتهای دیگر و این خدمت همان نیرویی است که انسان را از سکون خارج میکند و به رود خروشان بدل میسازد و اگر فرد از این جایگاه برای ریاست و برتری جویی استفاده کند، صفات گذشته بازمیگردد و سقوط آغاز میشود.
انسانهایی که زندگی یکنواخت دارند و هیچ جهشی نمیکنند، انرژی لازم را به دست نمیآورند. جهش و اثرگذاری است که انسان را سرشار از انرژی میکند وهمانطور که در شعر آمده:
آن کس که بداند و بداند که بداند، لنگان خرک خویش به مقصد برساند.
آن کس که بداند و نداند که بداند، در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
آن کس که بداند و نخواهد که بداند، حیف است چنین جانوری زنده بماند.
.jpg)
بخش دوم جلسه به تولد نوید عزیز اختصاص دارد. تولد در کنگره نماد رسیدن به رهایی و آغاز مرحلهای تازه است. نوید با تلاش خود و همراهی همسفرش توانست به این جایگاه برسد و امروز خدمتگزار نمایندگی باشد. این مسیر نشان میدهد که صدها نفر در کنگره خدمت میکنند تا یک نفر به رهایی برسد، و این ارزشمند است.
نوید سراپا گوش بود، برای فهمیدن آمد و با استمرار حرکت توانست از تاریکی به روشنایی برسد. مشارکتهای او نشاندهنده تغییرات درونی و رشد اوست. امروز تولد او با وادی یازدهم همزمان شده است؛ وادیای که کلیدهای بسیاری برای ادامه مسیر در خود دارد.
در پایان، تولد نوید و همسفرش را تبریک میگویم. امیدوارم همه ما با مطالعه وادی یازدهم و عمل به قوانین زندگی و الهی، جزو چشمههای جوشان و رودهای خروشان باشیم و به اقیانوس آرامش و رهایی برسیم.
سپاسگزارم از سکوت و توجه شما.


اعلام سفر مسافر نوید :
سلام دوستان نوید هستم یک مسافر با تخریب 25 سال وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفیم متادون بوده، ده ماه و بیست وشش روز سفر کردم به روش دی اس تی و با داروی او تی، یک سال و سه ماه و سه روز است که آزاد و رها هستم، درضمن مسافر ویلیام هستم، در حل حاضر یک سال و یک ماه و هشت روز هست که آزاد و رها هستم و راهنمای هر دو سفر ایجنت محترم احمد آقا رستمی، ورزش در کنگره شنا و طناب کشی.

آرزوی مسافر نوید :
در ابتدا، از صمیم قلب آرزو می کنم که تمام کسانی که زیر این سقف با حال بد وارد شدند به حال خوب برسند و عذرخواهی میکنم از تمام کسانی که در طول این مدت باعث رنجششان شدم.

خلاصه سخنان مسافر نوید :
من در کودکی، حدود چهار سالگی شروع تخریب در من توسط محیط خانواده به وجود آمد، از دوران ابتدایی و در مدرسه درسم خوب بود، اما شنیدن یک حرف از دوستم در مورد اعتیاد پدرم باعث دوری من از درس شد وسال ها طول کشید که با این موضوع کنار بیایم و تصمیم گرفتم که در دو سال آخر تحصیل برای قبولی در یک دانشگاه خوب تلاش کنم، اما دقیقاً در همان زمان، یک بیثباتی بزرگ در خانوادهام رخ داد و این بیثباتی حدود هفت تا هشت سال من را درگیر کرد و محیط امن خانه را از بین برد که دوباره انگیزهام را از من گرفت و در آن دوره، بسیار سردرگم، بیهدف، ترسان و بیباور بودم و اصلاً نمیتوانستم حال خوبی داشته باشم اما اکنون، برخلاف گذشته، واقعاً حالم خوب است و این حال خوب به معنای کامل کلمه است و نه یک شعار یا تظاهر و بسیاری از افرادی که مرا دیدهاند، میدانند که این حال خوب واقعی است و میگویم اگر برای من اتفاق افتاد برای شما هم می شود و در پایان قدردانی من اول از خداوند است که راه کنگره را برای من هموار کرد و خدارا شاکرم در بین شما عزیزان هستم و تشکر ویژه دارم از همسفرم که همواره در طول این مسیر مرا همراهی کرد و راهنمایم که در تمام مسیر درمان به من خدمت کرد.

خلاصه سخنان همسفر:
سلام ساحره هستم همسفر نوید و عرض ادب و احترام خدمت همه شما مسافرین و همسفرهای گرامی و امیدوارم حال همگی خوب باشه و به نوبه خودم این تولد را در واقع یادآوری پیروزی روشنایی بر تاریکی و یا پیروزی روشنایی بر اهریمن را در درجه اول به جناب آقای مهندس تبریک میگم و بعد به استادان بزرگوارمون احمد آقای رستمی و خانم لیلا تبریک میگم و تبریک ویژه به مسافر خودم و الهی که همیشه با حال خوب ببینمت و از خدا می خوام که از نور خود به مسیر زندگی شما بتاباند که هر وقت در دوراهی قرار گرفتی راه درسته رو انتخاب کنید و بهترین ها رو آرزو می کنم و از همه شما سپاسگزارم بابت مشارکت هاتون و قصه زندگی ما هم مثل قصه زندگی خیلی از شماها بوده یه روزی از روزای خدا تاریکی روری زندگی ما سایه انداخته بود و آسمان زندگی ما دقیقا همین شکلی بود که یعنی قسمتی از آن ابری و قسمتی از آن آفتابی ولی نعمت و فرمان الهی صادر نمی شد و بگویم همیشه ابری بود بارونی بود طوفان بود و همیشه جنگ و همیشه دعوا نه نبود بلکه مسافر من بسیار صبور و سرشار از آرامش و سرشار از احترام بود و هر وقت دلم می خواست داد بزنم فریاد بزنم ولی احترام ایشان کاری با من می کرد که فقط سکوت کنم و زیر سکوت در حال خورد شدن بودم اما روزی از همان روزها فرمان الهی صادر شد و بالاخره رنگین کمان در آسمان زندگی منم نقش بست اینکه میگم رنگین کمان ما احمد آقای رستمی و خانم لیلا عزیز بود.
هوا با رنگین کمان چقدر قشنگ و دلپذیر می شود و دل آدم می خواد ساعت ها قدم بزند و ساعت نفس عمیق بکشه و انقدر هوا قشنگه که رو پوستای صورتت کاملاً احساس می شود و با حضور این دو بزرگوار در زندگی ما واقعاً آسمون زندگی مان رنگی شده است و ما واقعاً عاشق راهنماهایمان هستیم و الهی که نور به زندگیتان ببارد و الهی که دست به خاک می زنید طلا بشود و الهی که بهترین ها براشون اتفاق بیفته و راهنماهایمان در قلب ما خانه کردند و الهی که همیشه سالم و سلامت باشند و زیر سایه الله در این مسیر خدمت بکنند و دلیل حال خوب خیلی هایی مثل من باشه و اما در مورد سفرمان که سفر اول خیلی خوبی داشتیم و همیشه گفته ام سفر اول ما خوب بود ولی وقتی وارد سفر دوم شدیم مشکلات بیرون آمدند ولی انشالله که آموزش بگیریم و بتوانیم به قسمت راحت مسیر برسیم همچنین این ساختار آنقدر در ذهن نوید پر و بال گرفته بود که این اتفاق افتاد و خدا را شکر و چقدر من خوشحالم که امروز در این روز نوید با شال زرد اینجا نشسته و برای اینکه خواسته راهنما شدن را دارد آرزو میکنم سال آینده تولد دو سالگیش با شال نارنجی ببینمش و خواسته دومم این است که سال آینده گلریزان باید با جون و دل ببخشیم نه اینکه بگم یه مبلغ خیلی آنچنانی و در آخر از همه شما سپاسگزارم راهنماهای عزیز و یلدا را پیشاپیش به همه شما تبریک می گویم.
.jpg)
خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
این لحظه زیبا را در راس به جناب مهندس تبریک می گویم و تبریک دوم را به راهنمای مسافرمی گویم که برای رساندن مسافر به حال خوب زحمات زیادی متقبل می شود، همچنین به آقا نوید تبریک می گویم که یکی از خدمتگزاران خوب کنگره هستند و تولد ها برای این است که مسافرینی که تازه وارد هستند ببینند که اگر درست حرکت کنند به آن آرامش و رهایی و حال خوب می رسند و تبریک می گویم به راهنمای خودم که با حمایت ایشان در این جایگاه هستم و تبریک میگویم به رهجویم که از بهترین رهجوهای من بودند و در مسیر بودند ضمن فرمان برداری و خوش رویی و مسئولیت پذیری که داشتند، امیدوارم در ادامه همچنان پر قدرت در این مسیر باشند و امیدوارم در تمام مسیر زندگی موقف باشید .


تنظیم و ارسال:گروه سایت نمایندگی دماوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
187