راه‌های انحرافی مرا از مسیر درست دور میکنند

"بنام قدرت مطلق"

جلسه ششم از دوره چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی لواسان به استادی راهنمای محترم مسافر حنیف و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه "وادی یازدم :چشمه های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند " شنبه 29 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، حنیف هستم؛ یک مسافر.
بسیار خوشحالم که امروز در این شعبه حضور دارم و صمیمانه از نگهبان عزیز تشکر می‌کنم که بنده را دعوت کردند تا در اینجا حضور پیدا کنم و خدمتگزار باشم. این موضوع برای من مایه‌ی افتخار است.

در رابطه با دستور جلسه، با توجه به محدودیت زمان، صحبت‌هایم را به دو بخش تقسیم می‌کنم. من به‌عنوان سفیر تیراندازی در خدمت شما هستم و سخنم را در پیوند با دستور جلسه آغاز می‌کنم. «چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.»

من به گذشته‌ی خودم بازمی‌گردم و نگاه می‌کنم که چه ویژگی‌ها و چه خصوصیت‌هایی داشتم و در چه جایگاهی قرار گرفته بودم. من آب‌باریکه‌ای بودم که معلوم نبود از کجا سرچشمه می‌گیرد و به کجا می‌رود؛ راه‌های انحرافی، از هر جنسی که بودند،مرا از مسیر درست دور میکنند. نه آبادی می‌آفریدم و نه خیری می‌رساندم؛ صرفاً خرابی به‌جا می‌گذاشتم.

با پیدا کردن راه کنگره و قرار گرفتن در این مسیر، اولین چیزی که به ما آموزش داده شد این بود که چگونه یاد بگیرم. این «یاد گرفتن» برای من مانند تیشه‌ای بود که به دستم داده شد؛ تیشه‌ای که مرا واداشت زمینی را که تا آن روز نادرست با آن رفتار کرده بودم، شروع به کندن کنم و به کاوش درون خودم بپردازم تا آن چشمه‌ی درونی را پیدا کنم.

خدا را شکر، با رهایی و به پایان رساندن سفر اول، آن چشمه کم‌کم خود را نشان داد و شروع به جوشش کرد. پس از آن، این جوشش به‌تدریج ظرف وجودم را از محصولات، نعمت‌ها و رحمت‌های کنگره پُر کرد. کم‌کم این جریان در مسیر مستقیم قرار گرفت و با تغذیه کردن از چشمه‌ی کنگره ۶۰، منِ حنیف به رودی نسبتاً خروشان تبدیل شدم؛ رودی که توانست در این مسیر همسو باشد و این جریان را ادامه دهد.

باز هم به خودم نگاه می‌کنم؛ زمانی که به‌عنوان یک مصرف‌کننده وارد کنگره شدم، از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم و وزنم حدود پنجاه کیلو بود. اصلاً توان انجام هیچ ورزش خاصی را نداشتم. به یاد دارم وقتی برای اولین بار وارد باشگاه تیراندازی با کمان شدم، حدود هفت یا هشت سال پیش، آقای اشک‌زری حضور داشتند و من حتی قادر نبودم سبک‌ترین کمان را بکشم.

اما به‌تدریج و در طول حدود پنج تا شش سال، توانستم در رشته‌ی تیراندازی با کمان برای کنگره ۶۰ به یک‌سری جایگاه‌ها دست پیدا کنم. این جایگاه‌ها دقیقاً بیانگر همان موضوعی هستند که می‌خواهم خدمتتان عرض کنم. در این وادی دو نکته‌ی اساسی وجود دارد که باید به آن توجه شود: نخست، منابع اطلاعاتی بسیار صحیح و دقیقی که در اینجا در اختیار ما قرار داده می‌شود و آن زمان در اختیار من قرار گرفت و به من آموزش داده شد؛ و دوم، همین آموزش‌ها و آگاهی‌ها که در من اختلاف پتانسیل ایجاد کرد و این اختلاف پتانسیل در طول زمان منجر به کسب موفقیت‌ها و جایگاه‌هایی شد.

ما حدود دو سال پیش توانستیم مقام دوم کشوری را در رسته ی ریکرو ، در بخش خانم و آقا، به دست بیاوریم و واقعاً این موفقیت فقط و فقط به‌دلیل انرژی‌ها، رحمت‌ها و نعمتی بود که کنگره نصیب من کرد.

من امروز اینجا حضور پیدا کردم تا پیامی از طرف استاد امین به شعبه‌ها منتقل کنم. پیام این است که هر کدام از ما، بچه‌های تیراندازی، که توانسته‌ایم از طریق کنگره به جایگاهی برسیم، مأموریتی داریم و آن هم این است که خانواده‌ها بیشتر پایشان به باشگاه تیراندازی با کمان باز شود.

فعالیت باشگاه تیراندازی کنگره 60 (ورزشگاه تختی) به شرح زیر می باشد:

یکشنبه: از ساعت 13:00 الی 19:00

سه شنبه: از ساعت 07:00 صبح الی 12:00

پنجشنبه: از ساعت 7:00 صبح الی 12:00

جمعه: از ساعت 13:00 الی 19:00

امروز کنگره به معنای واقعی کلمه هزینه کرده است. ما اکنون یکی از بزرگ‌ترین سایت‌های تیراندازی را در اختیار داریم که با هزینه‌ها و تفکرهای استاد امین و دیگر عزیزان، در حال تبدیل شدن به یکی از سایت‌های بین‌المللی تیراندازی است. این فضا به‌گونه‌ای طراحی شده است که خانواده‌ها بتوانند با کمترین هزینه وارد آن شوند و یکی از تخصصی‌ترین ورزش‌ها را با خیال راحت آموزش ببینند و در کنار خانواده‌ی خود، فضایی سرشار از محبت و عشق را تجربه کنند.

ما آنجا در خدمت همه هستیم تا بهترین خدمات را ارائه دهیم. مهم‌ترین نکته‌ای که دوباره بر آن تأکید می‌کنم این است که برخلاف تصور عمومی، تیراندازی با کمان ورزش پرهزینه‌ای نیست. با هزینه‌هایی که کنگره متحمل شده است، هیچ دغدغه‌ای برای رهجو، مسافر و همسفر باقی نمی‌ماند. تنها یک هزینه‌ی بسیار ناچیز برای هر فرد وجود دارد و همه‌چیز در اختیار اوست؛ از مربی گرفته تا تجهیزات کامل. فقط همت و تصمیم لازم است.

می‌خواهم این را هم عرض کنم که بسیاری از خانواده‌ها از شهرک اندیشه می‌آیند و دو تا سه روز در هفته در مجموعه‌ی شهید تختی ورزش می‌کنند. امروز هم که در شعبه‌ی لواسان حضور پیدا کردم، حس بسیار خوبی از این فضا گرفتم. مسیر آن‌قدرها هم دور نیست و به‌نظر من این شعبه پتانسیل بسیار بالایی دارد تا اعضایش به آنجا بیایند و شکوفا شوند.

سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ و بارگذاری : مسافر مصطفی

عکس : مسافر حسام 

ویرایش: مسافر بهنام

مرزبان خبری : مسافر محسن