دومین جلسه از دوره هفتم جلسات لژیون سردار نمایندگی خمین با استادی ایجنت محترم مسافر مهران نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟" در روز سهشنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.

سلام دوستان مهران هستم یک مسافر؛
قبل از هر چیز از خداوند سپاسگزارم که اجازه داد یک بار دیگر در فضای کنگره ۶۰ خدمت کنم و آموزش بگیرم و روی مسئله جهانبینی که ما را روز به روز به سمت نور میبرد حرکت کنیم، همچنین از اعضای لژیون سردار سپاسگزارم. خداوند بزرگ را به خاطر نعمتهای بزرگش برف و بارانی که این چند روز به ما هدیه داده سپاسگزارم اگر بخواهم از همین جا شروع کنم و قدردان خداوند باشم، من چقدر قدر نعمتهای خداوند را میدانم؟ در کنگره ۶۰ تمام دستور جلساتی که قرار داده شده به خاطر این است که من بتوانم از نعمت زندگی کردن که خداوند در اختیارم گذاشته استفاده کنم و با آرامش برسم. حالا دستور جلسه این هفته چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی میکنیم؟ اول من مهران باید بدانم به من چه چیزی داده شده است تا بتوانم قدردان آن باشم، باید بشناسم تا به قدرت تشخیص برسم. یک تازه وارد شاید نتواند به این سوال جواب بدهد ولی وقتی درمان شد میتواند راحت به این سوال جواب بدهد. چگونه قدردانی کنیم؟ من ابتدا باید عمق تاریکی خود را بدانم، بدانم در زمان مصرف مواد مخدر از خودم بیزار بودم و از همه هستی، چون در عمق ناامیدی فرو رفته بودم و مواد مصرف میکردم که درد جسمم را ساکت کند. من باید اینها را بدانم تا قدر کنگره و بنیان کنگره را بفهمم، وقتی که وارد کنگره و پروسه درمان شدم فهمیدم، وقتی دیدم توانستم قدردان باشم، من مهران اگر نبینم چگونه میتوانم قدردان باشم. با یک نگاه به بنیان کنگره ۶۰ و قبل از آن، اگر ایشان درمان شده بود و رفته بود هرگز کنگره ۶۰ و ما وجود نداشتیم، این مسیر وجود نداشت. پس باید قدردان این راه و سیستم باشم و قدر یعنی اندازه و ظرفیت انسان، مانند شبهای قدر در ایام ماه مبارک رمضان و یا انبارگردانی یک اداره در پایان سال و اینها به خاطر این است که ما بدانیم در این یک سال چه عملی انجام دادهایم و قدر و اندازه ما چقدر تغییر کرده، چقدر رو به جلو رفتهایم چقدر تغییر و چقدر رشد کردهایم. من مهران باید رشد کنم تا بتوانم ببخشم، باید تغییر کنم تا بتوانم ببخشم و باید رو به جلو باشم تا در لژیون سردار شرکت کنم و این فرصتی است که خداوند در اختیار ما گذاشته است. یک قسمت از قدردانی من در کنگره بخشش مالی است، ما برای خرابی حالمان بهای زیادی دادیم و مفت و مجانی حال بد را هم به ما نداده اند و بهای سنگینی بابت آن دادم. حال آیا برای حال خوب خودم نباید بهایی بپردازم؟

آیا میخواهم قدردان باشم یا خیر؟ و این کار را هر کس از نگاه خودش انجام میدهد، کنگره ۶۰ اول حال خوب را به من هدیه داد. اول از من بهایش را نگرفت و پولی از من گرفته نشد. من باید با خدمت به انسانها قدردان کنگره باشم و تلاش کنم تا شهر خمین را احیا کنم، تلاش کنم تا در شهرم شعبههای جدید باز شود و هر مسئولیتی را که میپذیرم باید با عشق انجام بدهم تا به یک دردمند کمک کنم. اینها میشود قدردانی و فهمیدن اندازه دردی که قبلاً داشتم و اندازه حال خوبی که الان دارم را میدانم و قویترین و زیباترین فرکانسی که انسان را به خداوند نزدیک میکند همان سپاسگزاری است و سپاسگزاری و قدردانی یعنی قدر همه داشتههای خود را بدانم سلامتی و تندرستیم را، این راهی است که آقای مهندس آموزش میدهد. زندگی کنم و بگذارم دیگران هم زندگی کنند و ما باید قدردان این راه باشیم و از بهشتی که درون خودمان است لذت ببریم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.

تایپ مطلب: مسافر میلاد
ویرایش مطلب: مسافر میلاد
عکاس: راهنما مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
208