جلسه نهم از دور سیزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی امام قلی خان با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مهدی؛ با دستورجلسه : «در کنگره60 چگونه قدردانی می کنیم؟» در روز پنجشنبه تاریخ 27 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان محسن هستم یک مسافر. از گروه مرزبانی، ایجنت محترم و نگهبان جلسه بسیار سپاسگزارم که اجازه دادند بنده در این جایگاه خدمت کنم. هفته ای که گذشت، روز مادر بود که آن را به تمامی همسفران و مادران حاضر در جلسه تبریک می گویم.
اما در رابطه با دستورجلسه؛ اولین موردی که به ذهنم خطور کرد، این بود که به چه دلیلی آقای مهندس این دستور جلسه را در میان دستور جلسات سالیانه قرار داده اند و هر ساله آن را تکرار می نمایند؟ جوابی که به تفکرم آمد این بود: حتما آقای مهندس نیاز دیدند که ما بایستی قدردانی را در زندگی یاد بگیریم؛ همانطوری که مشاهده نمودیم هفته ی گذشته نیز هفته ی بنیان بود و اگر لزومی به انجام این مهم نبود، آقای مهندس به کل، صحبت در مورد بنیان و پاکت دادن را ممنوع می کردند لذا هدفی بزرگتر در پس این دستور جلسه وجود دارد.
ما از این جلسات به عنوان کارگاه آموزشی یاد می کنیم؛ یعنی محلی که ما آموزش می گیریم. واژه مقابل قدردانی، قدر ناشناسی می باشد؛ کسی می تواند قدرِ چیزی را بداند که ابتدا، آن نعمت را ببیند.
یک روز به اتفاق آقا ابوذر، نزد آقای مهندس بودیم؛ به ایشان گفتیم: ما برای جلسه توجیهی راهنمایی آمده ایم؛ یک آقای دیگری نیز به اتفاق مادرشان، آنجا بودند، آخرین چیزی که به آقای مهندس گفتند این بود: آقا نکته ای به من بگوئید تا آرام شوم! ایشان فرمودند: شکرگذار نعمت هایی که داری، باش! همین که اینجا قرار داری، با هم صحبت می کنیم و می توانیم همدیگر را ببینیم، نعمت های بزرگی هستند؛ به راستی، این ها نعمت هایی بودند که من اصلا آنها را نمی دیدیم. چند بار خداوند را شکر نمودم که از میان موجوداتش، فقط من هستم که دارای روح می باشم؟ فقط من هستم که قدرت اختیار دارم؟
یکی از نعمت هایی که کنگره60 به بنده داد، جسم سالم است؛ جسمی که روزی توسط مواد مخدر هدایت می شد؛ اما فرماندهی را از مواد مخدر گرفت و به خودم بازگرداند. با ورودم به کنگره60، اولین چیزی که فرا گرفتم، معنای اعتیاد بود و توجیه شدم، کارخانه ای در بدنم وجود دارد که مواد شبه افیونی را تولید می کند؛ اما با استفاده از مواد مخدر، تولیدات جسم را قطع کردم؛ حال با روش دی.اس.تی، دوباره سیستم های جسم راه اندازی می گردد.
نعمت بعدی که کنگره60 به بنده داد، درمان سیگار بود؛ واقعا چه نعمت بزرگیست! چرا که به وضوح در همه جا مشاهده می نمائیم، انسان ها در حال استعمال انواع دخانیات می باشند. نعمت بعدی که کنگره60 به ما داد؛ کاهش وزن است که به آسانی با روش دژاکام انجام می گیرد.
اما بعد از جسم سالمی که کنگره60 به بنده داد؛ روان سالم بود! جسم و روان، هیچ چیز جدایی از یکدیگر نیستند؛ زیرا جسم اگر دارای نقص باشد، روان نیز دچار اختلال می گردد. در سی دی« ژست » آقای مهندس می فرمایند: 300 تعریف مختلف برای روان در کتب داریم؛ اما در کنگره60 یک تعریف واحد برای روان وجود دارد که می گوید: روان، مساوی است با خلق و خو. اصلا بحث درباره اعتیاد نیست؛ به عنوان مثال اگر کلیه درد بگیریم، قطعا خلق و خوی نیز تغییر می کند یا اگر غذا نخورده باشیم، سطح انرژی نیز پایین می آید. با درمان در کنگره60 هم روان و هم جسم به تعادل می رسند.
نعمت بعدی که کنگره60 به بنده داد، جهان بینی صحیح بود؛ به عبارتی، جهان بینی به من می گوید: محسن، مشکلاتی بر سر راهت وجود دارند؛ بستگی به تو دارد چگونه به مشکلات بنگری. یکی از مشکلاتی که جهان درگیرش بود، بیماری کرونا بود اما با علم آقای مهندس، به سهولت از آن عبور نمودیم؛ مشکل داروی او.تی که اکنون وجود دارد، از نظر بنده مشکل نیست؛ زیرا اگر من بخواهم سفر کنم، به راحتی این مهم را انجام می دهم.
در پایان؛ سپاسگزاری دارای سه مرحله است که عبارتند از: قلبی، لسانی و عملی.
یک آیه از قرآن به ما می گوید: اگر از نعمت خودمان سپاس گزاری کردیم به آن برکت داده می شود؛ اما اگر ناسپاسی کردیم، آن نعمت از ما گرفته می شود؛ لذا همواره قدردان نعمت های خودمان باشیم. از این که به صحبتهایم گوش دادید متشکرم.

___________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
تصویر بردار: مسافر نادر(لژیون پنجم)
نگارش: مسافر علی(لژیون نهم)
تنظیم و ارسال مطلب: مسافر اشکان(مسئول سایت نمایندگی امام قلی خان)
- تعداد بازدید از این مطلب :
185