می خواهم از کنگره۶۰ بگویم. من تا به این سن رسیده بودم از وجود چنین جایی خبر نداشتم. یک وقتهایی که از زندگی خسته و ناامید میشدم با خود فکر میکردم که دیگر فرصتی برای جبران ندارم. وقتی که وارد این مکان عظیم شدم، حالم دگرگون شد. یک لحظه ندایی از درون به من الهام شد که اینجا همان جایی است که حال تو را عوض می کند.
من به خودم میبالم که خداوند بزرگ اینگونه به من لطف کرد که وارد کنگره شوم و از وجود چنین انسانهای بیریا وبیتکبر فیض ببرم. انسانهایی که چنین خستگیناپذیر، پرتلاش، مهربان و دلسوز هستند تا من از آنها درس زندگی و از خودگذشتگی بیاموزم. انسانهایی که باگذشت هستند و به ما آموزش میدهند که غم و غصه را فراموش کنیم.
کنگره شخصی به نام راهنما را در اختیار ما قرار داد که از او علم، پیشرفت، تواضع و احترام را یاد بگیریم. به لطف خداوند از موقعی که وارد کنگره شدهام، حالم بهتر شده است. خیلیها سعی میکنند که حال مرا آشفته کنند؛ ولی من امیدوارم که خداوند به من کمک کند تا به جهانبینی بالایی برسم.
من مقدس بودن این جایگاه را با تمام وجودم احساس میکنم. کسانی که سالها درگیر اعتیاد بودهاند و جسم و روح خود را به خطر انداخته بودند و اعتماد به نفس خود را نیز از دست داده بودند در اینجا زنگار از وجود خود میشویند و به جهانبینی بالایی میرسند و من از خدای بزرگ تشکر میکنم که اینقدر هوای بندگان خود را دارد.
شکر شکر شکر
نویسنده: همسفر عصمت رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
135